سایر منابع:
سایر خبرها
به عشق پیامبر(ص) نفس می کشیم
...> خوانندگی در منطقه ما به سه قرن پیش برمی گردد. پدرم، پدرش و پدربزرگش همگی این نوع موسیقی عرفانی را می شناخته اند و کار می کرده اند. پدرانمان همه دارای صدای زیبا بودند و مداح. نه این که عادی بخوانند، بلکه صدای زیبایی داشتند و مردم روی صدایشان حساب می کردند. به همین خاطر از سال ها پیش تا کنون در روح و روان جا گرفته و حتی وقتی دور هم جمع می شویم، موسیقی با ماست. کامکارها هم از خانواده های شناخته شده موسیقی ...
هنوز هم مرا با اسم حسن باقری صدا می زنند!
.... از پوستر خواننده های خارجی تا عکس شهید باقری مهدی زمین پرداز می گوید بعد از این کار و گذشت چند سال مردم کوچه و بازار هم چنان او را با نقش شهید باقری می شناسند تا جایی که خودش می گوید؛ حتی سر صحنه فیلمبرداری هم بعضی از عوامل او را با همین اسم صدا می زنند. کاری که با وجود مستند بودنش علاوه بر مخاطب خاص توانست مخاطب عام را هم با خودش همراه کند. یکی از خاطراتی که بعد از پخش ...
غرب شناس باشیم؛ غرب زده نه
سال های آخری که شما در فرانسه بودید، به تدریج جریان های جدیدی در فلسفه فرانسوی در حال شکل گیری بود، مثل جریان ساختارگرایی و پساساختارگرایی. این جریان ها مربوط به بعد از دوره من است. من 1963 به ایران بازگشتم. بعد از چند سال که در دانشگاه تهران تدریس کردم هم مرخصی گرفتم و به آلمان رفتم و دیگر به فرانسه کار نداشتم. البته در طول این سال ها گاه برای سخنرانی به فرانسه سفر کرده ام. مثلا سه سال ...
رمان به اقتضای داستان و زیبایی شناسی، تاریخ را جعل می کند
عرصه این دگردیسی های جسمانی است. در قصه های مذهبی همین طور. و در ادبیات مدرن مسخ را به یاد می آوریم. اگر درباره مفهوم متامورفیسم در تهرانی ها بگویم لطف خواندن آن از بین می رود. اصولن چه نگاهی به باز خوانی ادبیات کهن ایران دارید؟ آیا تهرانی ها می تواند در این جرگه قرار بگیرد؟ من آکادمیسین یا استاد ادبیات نیستم. نگاه من به بازخوانی ادبیات کهن همین کتاب است. اما تهرانی ها بعید است با هیچ ...
گفت و گو با شمس لنگرودی؛ بنجامین باتن ادبیات ایران
چند نزدیک چهار سال است که از او کتاب شعر تازه ای ندیده ایم. می گوید اینجا مرا بیشتر شاعر می شناسند تا بازیگر، به خاطر این که فیلم ها را در سینمای عمومی نشان ندادند. مردم عادی هم که خیلی هنر و تجربه نمی روند. فیلم آخرم دوباره زندگی خانوادگی تر است و فکر می کنم مردم بیشتر خوششان بیاید. از میان شاعران معاصر با حافظ موسوی دوست است و هم سفر، با منوچهر آتشی زیاد ارتباط داشته و به سپانلو خیلی علاقه ...
ناصر ملک مطیعی: مردم هیچ وقت رهایم نکردند
در تمام این سال ها که من به ظاهر نبودم، آن ها رهایم نکردند و من دلم می خواست یک جور این همه محبت را جبران کنم. تمام ناراحتی اش از پخش نشدن آن برنامه ها هم به این دلیل بود. در همین مصاحبه می گوید که حاضر است برود دم در سینما بلیت پاره کند تا به مردم بگوید که چقدر عاشق شان است و چقدر بابت این همه محبت شان از آن ها سپاسگزار است. این ها همه خواسته مردی است که در اوج استغناست. می گوید من با ...
وعده دولت برای 4200 تومان شدن دلار / زالوی خوب تحویل جامعه دهیم!
، درآمدزایی از این حیوان، حواشی قاچاق و تولید غیرقانونی آن منتشر کرده است، و صفحه نخست خود را هم به این مصاحبه اختصاص داده است. ایران؛ من کارگر هنرم من کارگر هنرم تیتر گزارش روزنامه ایران درباره داستان جوان افغان است، که به عشق خوانندگی، از دست طالبان گریخته و به ایران پناه آورده است. سیامک درباره اینکه چرا برای خواندن تهران را انتخاب کرده و حاضر به ترک دیار شده، می گوید ...
26 سال زندگی متفاوت آقای بی خیال
به گزارش خبرگزاری دانا و به نقل از ایسنا، شهروند در ادامه نوشت: البته زندگی مهدی طرزعلی به این روز ختم نمی شود. وقتی با او به گفت وگو نشستم، درباره شرایط سخت کودکی اش نیز شنیدم و روزهایی که تصور آن هم غیرممکن است. با این گذشته سخت، حالا فرض کنید که چطور باید زندگی را در کنار همسر و نوزادش ادامه بدهد. او نه تنها از این روزهای طاقت فرسا می گذرد، بلکه تا همین امروز ترجیح می دهد کنار همسرش بماند. مهدی طرزعلی در واقع 26 سال بدون اینکه ازدواج کند، با عشق و علاقه کمر به خدمت به زنی می ...
محمد فلاحی: برای آلبوم مثل مجسمه من و مهدی یراحی یک ماه نخوابیدیم!
و همان فیزیک را دنبال کردم. با گیتار کلاسیک در دانشگاه قبول شدم و فقط شش ماه با آن ساز زدم! من در اصل نوازنده حرفه ای هیچ سازی نیستم و فقط بلدم صدای بعضی سازها را در بیاورم ! (خنده) *در ادامه خودت هم کم کار شدی. شاید به خاطر درس خواندن و فعالیت در هنر صدا و سکته پدرم در سال 88 و پایان کار هنر صدا از این فعالیت مدتی فاصله گرفتم. ضمن اینکه در ایران هم نبودم. پس از بازگشت به ایران کارم را ...
علیه تحجر و تجدد
وقتی به او دسترسی نداشتم تا اینکه زمان اکران فیلم محمد رسول ا... (ص) که دوباره دیدمش. تقریبا هیچ دیالوگی با حسین معززی نیا نداشتیم غیر از اینکه چند کتاب معرفی کرد. ما سال ها قبل گعده هایی با هم داشتیم و یک سابقه و فصل مشترکی به لحاظ اطلاعاتی با او داشتم. خانم امینی هم از اواخر مستند به کمک من آمدند. وقتی نسخه اولیه را برایشان پخش کردم بحثی با خانم امینی داشتم مبنی بر اینکه فقط تاریخ ها را چک کنند ...