سایر منابع:
سایر خبرها
پدرم با دخترخاله ام سر و سری داشت / مادرم که فهمید خودش را کشت!
...> مادرم همچون اسپند روی آتیش، گفت: " طلاقم بده و برو با گلی ازدواج کن! می دونی آرش، من یه دختر بچّه دبیرستانی بودم که تو سرراهم قرار گرفتی و آن قدرچونان عاشقان سینه چاک، از عشق و عاشقی گفتی که خام شده و تحت تاثیر قرار گرفته و حرفات رو باور کردم، من به خاطر رسیدن به تو بر خلاف میل باطنی، به خانواده ام پشت کرده و متاسفانه همون یکی، دوسال بعد از ازدواج، به حرف پدرهمیشه خیر خواه و مهربانم رسیدم که ...
10 دقیقه تا نشئگی!
یکی از کوچه ها می دهد. هر لحظه وضعیت خطرناک تر می شود. در یک لحظه با عصبانیت می گویم: معلومه کجا میریم. تا اینجا من به تو اعتماد کردم و اومدم. از این به بعد دیگه نمیام. برو مواد رو برام بیار. اگه نمی خوای میرم سراغ یکی دیگه. می پذیرد تا سرکوچه منتظرش باشم. قبل از رفتن می گوید: چقدر می خوای؟ با اعتماد به نفس می گویم: مصرفم زیاد نیست. حدود 30 هزار تومن باشه کافیه. او به سمت خانه اش یا به ...
زیباترین اشعار درباره فرزند پسر
مرا هم ببرد پسرم... ها پسرم... وا پسرم گل پژمرده ام ای تاج سرم عباس خوش عمل کاشانی شعر نو درباره فرزند پسر نازنینم پسرم عکس پرخنده دوران طفولیت تو رو در روی منست دل او سوی خداست چشم او سوی منست خنده ات می بردم در دل دوران قدیم که جوان بودم و شاد شاید این خنده تو خنده بر روشنی موی منست آری ای نور ...
خاطره ها رهایم نمی کنند
طور بودید؟ یعنی به کافه نادری و کافه فیروز و ... نمی رفتید؟ - می رفتم اما قضایای بعد از کافه را دنبال نمی کردم. همان موقع به عشق مادرم بود که دنبال چیزی نمی رفتم. بعد از انقلاب هم به عشق زن و بچه ام بود. از هر چیزی که مرا از شعر و ادبیات دور کند پرهیز می کردم. کار هنری کار تفننی نیست، کار حرفه ای است مثل همه کارها. اگر حرفه ای در هنر رفتار کنید به جایی می رسید اما اگر غیر این باشد غرق می ...
بسته شعری به مناسبت شهادت امام کاظم (ع)
...> چهار سال به بند است از او چه می ماند؟ به این حدود اگر که زدن اضافه کنید پس از سه روز حسینی به بام خواهد ماند اگر به زخم تن او دهن اضافه کنید حسینیان غم آقا به دست می آید به این حسین اگر که حسن اضافه کنید غریب کوچه غریب مدینه از امشب به ذکر سینه غریب وطن اضافه کنید مهدی رحیمی خورشید کبود و نیلی و مخمل کوب! دیدیم تو را چه دیر در ...
گلچین مداحی شهادت امام موسی کاظم (ع)
...> من امام رضایی هستم از دعای خیر مادر (زمینه) پر و بال نیمه جون و به قفس می زنم (واحد) عمری زدیم از دل صدا (واحد) واحد و مظلوم کجایی مادرم تو لحظه های آخرم (شور) دستم نمی گردد هرگز کوتاه (شور) روضه موسی بن جعفر علیه السلام با نوای محمدرضا طاهری السلام علی المعذب فی قعر السجون (زمینه) یوسف از چاه غربت در آمد (نوحه ...
اظهارات تکان دهنده دختری که خواستگارش شب عید به صورتش اسید پاشید
خواهش کرد که بروم و جوابش را بدهم. من رفتم نزدیکتر ولی سوار ماشین نشدم، او در ماشین را باز کرد و از موهایم من را کشید داخل. خانه ما نزدیک بزرگراه پاسداران است، او من را به بزرگراه برد، یک دور هم زد و هی می گفت تو هرچی بخوای من همان می شوم و تو را به خدا من را ول نکن. من گفتم نه و دست از سرم بردار. بعد کنار بزرگراه ماشین را نگه داشت و یک قمه درآورد، موهایم را گرفت و گفت سرت را می برم. من تقلا کردم که ...
اولین اشتباه ، آخرین اشتباه!
.... کنار رفتیم و گفت: می شود فرداشب در صحبت هایتان بگویید: اینقدر پدر و مادرها ما را اذیت نکنند. گفتم: چرا؟ گفت: بخدا قسم نمی خواهم گناه کنم اما پدر و مادرم نمی گذارند. مرا خانه اقوام می برند. عمو و عمه و دایی و خاله و دخترهایشان با چه وضعی هستند. من نمی خواهم گناه کنم اما چه کنم؟پایان صحبتم این جمله از آیت الله نجفی مرعشی را بگویم. علماء و بزرگان ما یک مقدار مراقبه داشتند، ایشان صبح که از خانه ...
خواستگار بی رحم انگشتان معصومه را برید و روی صورتش اسید ریخت + عکس
...> و بیست و هشتم اسفند ماجرا از کجا شروع شد؟ آن روز قرار بود با مادرم به بازار برویم. به مادرم گفتم من می روم پایین، بعد شما بیا. وقتی رفتم پایین دیدم دم در ایستاده، گفت: یک لحظه بیا کارت دارم. من هم گفتم چه کارم داری؟ مگر من نگفتم که دوروبرم نیا و ولم کن، ولی خواهش کرد که بروم و جوابش را بدهم. من رفتم نزدیکتر، ولی سوار ماشین نشدم، او در ماشین را باز کرد و از موهایم من را کشید داخل. خانه ...
بولم از بارو بالا می ره!
، البته یه وقتایی بروستات مشکل دار می شه. چراغ قوه اش را خاموش کرد و فشارسنج را آورد: چرا نمیای بیرون از روزنامه؟ آستینم را بالا زدم و گفتم: به بولش نیاز دارم. فشارسنج را دور بازویم بست و بیلبیلکش را چند بار فشار داد و گفت: فشارت بالاست. گفتم: دکتر فقط اونجا نیست، از همه جا داره بهم فشار میاد. دیگه نمی تونم فرق محل کار و زندگی رو تشخیص بدم. یه شب تو خونه تمام عکس های عروسیِ ...