سایر خبرها
نویس شد. فیلمساز شد. و حالا صد حیف که تو متن لهجه اش نیست! حیف...! این نامه را کسی بخواند که این خصوصیات را داشته باشد سال 59 به دنیا آمدم. دقیق ترش می شود 18 آبان 1359. خانه پدربزرگم بودیم؛ یک خانه خیلی بزرگ که همه عموهایم هم آن جا با ما زندگی می کردند. پدرم دانشجو بود چند وقتی را هم در شیراز گذراندیم. اما من بیشتر محله مادری ام بزرگ شدم. همین محله شِکری که اسمش را زیاد می ...
بعد از شروع جنگ به دنیا آمده اید و موقع شهادت پدر هم یک سال و نه ماهه بودید، پدر را چقدر دیدید؟ با توجه به اینکه نقش و حضور پدر در منطقه جنگی خیلی موثر بود ، واقعا خیلی کم پیش ما حضور داشت طوری که مادرم می گوید سه ماه بعد از تولد من تازه به خانه برگشته بود تا برای اولین بار من را ببیند. حتی مادرم چند روز قبل از آمدن پدر گله کرده بود که محمود بچه سه ماهه شد قرار بود روز اول بیایی و ببینی ...
و ترتیب آنها در پرچم کنونی ایران از زمان این سلسله بیادگار مانده است. این سلسله سرانجام با کودتای نظامی رضاخان (رضا شاه) در سال 1921 قدرت را از دست داد بدون خونریزی قدرت را به حاکم جدید سپرد. رضا شاه پس از به سلطنت رسیدن بسیاری از وزرا و سفرای دولت قاجاریه را که غالبا از وابستگان خاندان قاجار بودند به استخدام درآورد که این ارتباط حرفه ای تا پایان سلطنت محمد رضا شاه (فرزند رضا شاه) نیز ...
سالگی به مکتب خانه رفته و ظرف دو ماه جزء 30 و 29 را حفظ کردم و به گفته معلم مکتب خانه، تمام درس ها را خوب آموختم. پس از آن با دایی ام حسن امینی با دوچرخه به جلسات قرآن می رفتم. وی در ادامه گفت: اولین جلسه قرآنی که حضور داشتم، صبح های جمعه در منزل پدربزرگم با سرپرستی حاج آقا رضوان بود. ایشان خطاطی کتیبه های آستان قدس را هم برعهده داشت و شاگرد حاج شیخ محمد عرب بود. شیخ عرب، فردی عراقی بود که ...