سایر منابع:
سایر خبرها
چرا دوست داریم از افراد مشهور نقل قول کنیم؟
بالا برد تا اینکه فقط دو خریدار آخرْ تلفنی برای خرید این سند با هم رقابت می کردند. در آخر، قیمت تا رقم باورنکردنی 56/1 میلیون دلار بالا رفت. ترجمۀ جملۀ آینشتاین به شرح ذیل بود: یک زندگی آرام و محقرْ خوشبختی بیشتری نسبت به تعقیب بی قرارانۀ موفقیت به همراه می آورد . اگر امروزه آینشتاین با ما بود، پوچی این مزایده بر او پنهان نمی ماند. در نیمۀ دوم عمرش بود که پژوهش های ستاره ...
نامه های محبت آمیز کودکان بشاگرد برای رهبر انقلاب
جلسه) پیش از سفر نشست های برنامه ریزی داشته باشیم تا کلاس ها منظم تر و با آمادگی برپا شود چرا که دوستان بومی هم خیلی تجربه ای از این ماجرا نداشتند ولی برای من تجربه مغتنمی بود. * قزوه: سفر به بشاگرد برایم ویژه بود/ کار فرهنگی باید انسجام داشته باشد علیرضا قزوه مدیرمرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری هم درباره این سفر اظهار داشت: سفر به بشاگرد از سفرهای خوب زندگی من بود، من به بسیاری ...
دفترچه خاطرات جانی آتیش پاره دوباره دست به دست خواهد شد
کودکان دوباره می توانند آن را دست به دست کنند و با خاطراتش بلند بلند بخندند. صفحات این کتاب مانند دفترچه خاطرات جانی طراحی شده است که خاطراتش در بخش هایی با تصویرهایی که می کشیده نیز همراه شده. مترجم کتاب محیا کربلایی است که به علت آشنایی دیرینه اش با فرهنگ و زبان کشور ایتالیا خواندن ترجمه فارسی این اثر را برای خوانندگان نوجوان ایرانی روان، سهل و قابل درک کرده است. از آن جا که ...
کتابی صریح و باجرأت در بیان خاطره ها + عکس
خواندنی از سری کتاب های قصه های دریاست که به پرورش پندار قشر نوجوان کمک می کند. روایت خاطرات دریادار بازنشسته علی اکبر اخگر با حمایت معنوی امیردریادار حبیب اله سیاری فرمانده سابق نیروی دریایی کشور تهیه شده است. دفترچه خاطرات در چهار فصل مرتب شده و دارای مقدمه ای به قلم رسای مهدی زارع است. نویسنده در آن شرح داده: .... نه کتابی درباره جنگ روی دریا خوانده بودم و نه اطلاعاتی درباره اصطلاحات دریانوردی ...
ما ادبیات ترکیه را تغییر دادیم
هم بارها هنگام پاسخ به بسیاری از پرسش ها می خندید و حاضران در نشست پس از ترجمه ارسلان فصیحی با یکی دو دقیقه تأخیر دلیل خنده هایش را درمی یافتند و می خندیدند. ادوارد سعید برای من مثل پدر بود فرصت، کم است و باید پرسش بعدی را مطرح کنم. از شباهت های استانبول؛ خاطرات و شهر و بی درکجا زندگی نامه خودنوشت ادوارد سعید نویسنده و روشنفکر برجسته فلسطینی می گویم. از او درباره تأثیر ادوارد ...
در داستان هایم، شخصیت زن قوی تر از مرد است
آرمان - ترجمه از ایتالیایی: کرامت پورترک/ گروه ادبیات و کتاب: اری دلوکا (1950-ناپل) که از او به عنوان یکی از برجسته ترین نویسنده های معاصر ایتالیا یاد می شود و آثارش به بیش از سی زبان ترجمه شده، به باور منتقد مجله معتبر ایتالیایی کوریره دلا سرا نویسنده دهه است که به سبک و سیاق خودش در نوشتن دست یافته است. آثار دلوکا موفقیت های بسیاری به دست آورده، از اقتباس های سینمایی تا دریافت جوایز جهانی که ...
یادنامه داریوش شایگان در مجله بخارا منتشر شد
در چهلمین روز درگذشت دکتر داریوش شایگان، مجله بخارا یادنامه ای در 800 صفحه منتشر کرد. به گزارش الف کتاب، به نقل از ایسنا، این یادنامه حاوی بخشی از خاطرات منتشرنشده داریوش شایگان - اندیشمند، نویسنده و مترجم فقید - است که دوم فروردین ماه امسال از دنیا رفت. همچنین مقالاتی از: سیدمصطفی محقق داماد، سیدکاظم موسوی بجنوردی، ژاله آموزگار، محمدعلی موحد، آیدین آغداشلو، غلامحسین ...
توری دیدنی از معماری کاخ سفید آمریکا
متحده آمریکا می رسد به مدت 4 و یا 8 سال هم در این مکان زندگی می کند و هم در این مکان کار خود را به نحو احسن پیش می برد. اگر شما نیز همچون ما کنجکاو به درک داستان ها و قسمت های جذاب و مختلف کاخ سفید شده اید در ادامه این مطلب با همگردی همراه شوید تا قدری بیشتر در خصوص هزینه اقامت در کاخ سفید اطلاعات به دست آورید. داخل کاخ سفید از نظر آماری دارای 132 اتاق، 35 سرویس بهداشتی، 6 آشپزخانه مجلل ...
چرا سفر اورهان پاموک به ایران نیمه کاره ماند؟
اش شده است. روز چهارشنبه 19 اردیبهشت ماه قرار است، از سری شب های مجله بخارا، شبی هم به این نویسنده ترک تبار اختصاص یابد و پنج شنبه نیز، مهمان غرفه انتشارات ققنوس در نمایشگاه کتاب تهران شود. ولی همه ی این ذوق و شوق ها برای دیدار و نشست با این نویسنده جهانی، به جز یک نشست خبری در کاخ نیاوران و چند دیدار غیررسمی و غیرعمومی، با دلایلی مانند "جلوگیری از ازدحام جمعیت" یا " اختصاص ندادن سالن" لغو می شود ...
روایت یک روزنامه نگار از برگ های نانوشته تاریخ
...> او با اشاره به روزی که محمدرضا شاه به همراه همسرش ایران را برای همیشه ترک گفت، یادآور می شود: روزنامه که منتشر شد، حدود سیصد روزنامه داغ را برداشتم و به شهر رفتم تا اولین نفری باشم که این خبر را به مردم می دهم. روی سقف ماشین یکی از دوستانم تیتر بزرگ شاه رفت را در دست گرفتم و در شهر می چرخیدیم و از خوشحالی در پوست خودمان نمی گنجیدیم. روزی هم که قرار بود امام خمینی به ایران بیاید، من از ...