دست به کار شدیم. در حمام من و مسعود قربانی نزد محسن میرجلیلی که روی صندلی بسته شده بود رفتیم. مسعود قربانی خطاب به محسن گفت شنیده ام تو اطلاعات نمی دهی. می دانی ما با دشمنانمان چطور رفتار می کنیم؟ اگر اطلاعات ندهی تو را می پزیم. سپس به من گفت اتو را بیاور. من اتو آوردم ... ... ادامه خبر