سایر خبرها
اولین مجری نابینای رسانه ملی /عکس
باشد اگر بدانید این برنامه در منزل شخصی خانم مجری تصویربرداری شده است. علایی بارها در حین ضبط برنامه برای مهمانانش چای دم کرده و شربت و شیرینی آماده کرده است. و به قول خودش همه چیز در این برنامه واقعی واقعی است. نمی توانستم قبول کنم نابینا شدم مسیح علایی متولد متولد 22 مهر سال 57 در تهران است. پدرش یکی از همافران ارتش بود. بنابراین از دوم ابتدایی با خانواده اش به دزفول رفت و دوم و سوم ...
خواننده لس آنجلسی از همسر اولش گفت!
داریم که گذاشته ایم برای فروش. متاسفانه همسرم به خاطر من یک زمین را فروخت. خدا را شکر فعلا می توانیم سر پا بایستیم. هر وقت بخواهم کنسرت برگزار می کنم. پیشنهاد خیلی خوبی از خارج کشور داشتم. اگر آن طرف آب بودم الان 7،8 کنسرت می رفتم. آنجا اگر یک آهنگی گل کند خواننده پیشنهاد چندین کنسرت پشت سر هم خواهد داشت! اما من خواستم ایران بمانم. به خاطر خانواده ام. پول چرک کف دست است. همه این توجه ها ...
دوست داریم عروسک رامبد جوان را بسازیم
خبر گزاری مهر - عطیه همتی: راه انداختن یک کسب و کار ساده و خلاقانه اگر تا چندسال پیش نیازمند جا و مکان مناسب برای ارائه محصولات بود، در چند سال اخیر شبکه های اجتماعی توانسته اند این نیاز مهم را بدون صرف هیچ هزینه ای پر کنند. شاید بسیاری از ما دلمان خواسته باشد که نقاشی پرتره ای از صورت یا کاریکاتور بامزه ای از خودمان را داشته باشیم تا با ذوق و شوق به در و دیوار خانه یا محل کارمان ...
پرخوری ما هم از اعصاب ماست!
خود دست به پرخوری می زد و بعد از آن برای حفظ وزن خود همه آنچه را که خورده بود بالا می آورد. دایانا این روند را مکانسیم فرار نامیده بود. گرچه این وضعیت برای او چند سال به طول انجامید اما سرانجام توانست این عادت را برای همیشه ترک کند. 2- التون جان: این خواننده 68 ساله انگلیسی زمانی به دلیل طرز لباس پوشیدن و سبک موسیقی اش سر زبان ها بود اما به تدریج از شهرتش کاسته شد. افسردگی ...
تغییر نگاه مسئولین نسبت به وضعیت موجود ضروری است
عضو کمیسیون اجتماعی و فرهنگی شورای اسلامی شهر تهران گفت: عدم ریشه یابی صحیح ، ضعف حل مسئله و برنامه ریزی برای چگونگی ترغیب حضور نخبگان درکشور سرمایه گذاری در این حوزه را درسالهای نه چندان دور با بحران مواجه خواهد ساخت. به گزلرش پایگاه خبری آبا،الهه راستگو عضو کمیسیون اجتماعی و فرهنگی شورای اسلامی شهر تهران صبح امروز با حضور در دبستان دخترانه میلاد 1 مشیریه ضمن تبریک سال تحصیلی جدید به همه ...
جشن شکوفه های افغان در مدارس ایران
سراغ مادرهای کودکان بروم تا آن ها از حال و هوای اول مهری خانواده های افغان بگویند. بچه های بزرگ تر من نتوانستند درس بخوانند مادرها گوشه ای دور هم گعده گرفته اند و درباره ثبت نام فرزندان خود صحبت می کنند. از وضعیت ثبت نام می پرسم که اول می گویند همه چی خوب است و وقتی می گویم خبرنگار هستم، سر دردلشان باز می شود. یکی از آن ها می گوید: امسال از سال های گذشته بهتر است؛ اما باز هم کلی ...
مونیز :ادعای پاره کردن توافقنامه توسط رئیس جمهور بعدی احمقانه است
انرژی آمریکا در ادامه به تشریح بازرسی های آژانس انرژی اتمی از ایران و زمان 24 روزه در نظر گرفته شده، پیش از درخواست از ایران برای بازدید از سایت ها پرداخت. وی با کنایه به جمهوری خواهانی که ادعا می کنند مدت تعیین شده24روزه به منظور پاکسازی و سرپوش گذاشتن بر نقض های احتمالی صورت گرفته است، تصریح کرد: آنها این فرصت 24 روزه را به داخل دستشویی ریختن مواد مخدر برای از بین بردن شواهد تشبیه می ...
خاطره ی آزاده سرافراز حاج محمد محمدی نژاد از اسارت و سرنوشت 72 اسیر عملیات عاشورای 2
مقام معظم رهبری: می دانیم ما که شما در دوران اسارت در زندانها در اردوگاهها ی دشوار و زیر آن فشارها یکی از چیزهایی که شما را ،دلهایتان را زنده نگه می داشت پر امید نگه می داشت ،یاد آن چهره و روحیه پر صلابت امام عزیزمان بود . آن بزرگوار هم [...] مقام معظم رهبری: می دانیم ما که شما در دوران اسارت در زندانها در اردوگاهها ی دشوار و زیر آن فشارها یکی از چیزهایی که شما را ،دلهایتان را زنده نگه می داشت پر امید نگه می داشت ،یاد آن چهره و روحیه پر صلابت امام عزیزمان بود . آن بزرگوار هم خیلی به یاد اسرا بودند ،حال پدری را که فرزندانش با این شکل از او دور شده باشند راحت میشد فهمید خود آن بزرگوار در نامه ای که برای یکی از اسرا نوشته بودند این حالت را تشریح کرده اند نشان داده اند که ایشان واقعا داغدار فقدان این عزیزان هستند . حقیقتا جای امام این روزها خالی است البته روح بزرگوار و پر فتوح آن جلیل قدر متوجه به ماست شادی ملت ما موفقیت های ملت ما پیروزی های اسلام و مسلمین روح امام را مانند ارواح طبه ی همه ی اولیا ء، شادمان و مسرور می کند. خدارا شکر میکنیم که ثابت کردکه آن دست قدرتمندی که ار روز اول پشت سر این انقلاب و کشور بود همچنان پشت سر این انقلاب و کشور هست. آزاده سرافراز حاج محمد محمدی نژاد شب عملیات عاشورای 2 به تاریخ 64.5.23 در منطقه چنگوله و در میان دره و تپه ماهور هایی که چادرهای تیپ 72 زرهی محرم مستقر بود اعلام کردند که به چادر تعاون مراجعه کنید . دوستان وسایل غیر ضروری و وصیت نامه ها را بنویسند و تحویل دهند همه ما شروع به نوشتن نمودیم آنچه به ذهن می رسید سفارش به یاری امام و رزمندگان و هم امورات خانواده و روحیه آنها شد. در صورت شهادت ما ، وصیت را نوشتیم چند مرحله اراده کردم به نوشتن توصیه ای در خصوص اسارت و دلداری خانواده که اشاره ای به مصائب حضرت زینب (س) دوباره برگه های اسارت را جدا نموده و مجددا این کار را چندین مرتبه تکرار کردم و در نهایت با توجه به تاکید فرماندهان که وقت حرکت است با عجله گفتم که من اسیر نمیشوم چه لزومی دارد در این خصوص چیزی بنویسم .تقدیر که اسیر شویم روز اول اسارت : بعد از به محاصره در آمدن هر یک از همراهان چیزی می گفت . یکی پیشنهاد داد دو دسته بشویم .یک دسته بجنگند و بصورت تاکتیکی دسته دیگر عقب نشینی کنند . دسته دوم شلیک آتش کنند دسته اول عقب بنشینند. و به همین منوال از محاصره خود را برهانیم . دیگری می گفت بیایید همه با هم از داخل شیار بیرون آمده به دشمن شلیک کنیم و درهمان حین هم عقب نشینی کنیم هرکسی زنده ماند، سهراب کاو سوار گفت آقای شاهین آقای یازده و آقای... شما می دانید من چندین مرحله اسیر شدم و فرار کردم رفتم تو صف غذای عراقی ها و ... اما این صحبت هایی که شما گفتید همه مصداق خود کشی است. برادران، من الان میتوانم فرار کنم اما خودم را مدیون این همه بچه کم سن وسال میدانم . بگذارید هرچه بر سر اینها آمد به سر ما هم بیاید . بچه ها، برادران خودتان را برای اسارت آماده کنید اسارت دری دارد که احتمال دارد یک روزی باز بشود .فکر کنم عزیز قبادی بود پیراهن خود را درآورد و زیرپوش سفید را به عنوان تسلیم بالا گرفت دشمن هم دست از تیراندازی برداشت و به صورت اسلحه آماده شلیک به سمت ما حرکت کرد. اینجا بود که من که بیسیم چی بودم با مرکز که مسئول محور جناب مرتضی میریان بود تماس گرفتم و اعلام کمک مجدد کردم و گفتم این آخرین تماس من است داریم آماده اسارت میشویم بیسیم را خاموش قطعه ای را جدا و رموز را زیر خاک مخفی کردم که دست دشمن نیفتد، عراقی ها بالای سر ما رسیدند و ما را به خط پشت سر هم دستها روی سر به اسارت گرفتند. ( یا زینب کبری س) وسط راه در یک سر بالایی تپه ای برگشتم برای آخرین بار ایران را نگاه کردم که یک تانک مان نزدیکی میدان منهدم و در حال سوخت بود و آثار نیروی کمکی پیدا بود ” ولی آمدی جانم بقربانت ولی حالا چرا ” دیگر دیر شده بود ما را پشت یک تپه که جاده ای بود و آخر خط ماشینی عراقی برای بردن یک نیروی عراقی آمد ما را به خط کرده اسلحه گرفت مسلح کرد و با نهایت خشم که ما را به دیوار تپه به تیر ببندد صدای ماشینی آمد برگشت دید یک جبپ آمد توقف کرد و یک جوان خوش تیپ پایین آمد و گفت ( های شینو ) چیه چکار میکنی؟، محمد حمیدی از بچه های عرب خوزستان ترجمه می کرد، او گفت اینها پسر خاله یا عمه من رو تو سنگر کمین کشته اند باید به انتقام او اینها رو بکشم . باهاش صحبت کرد این افسر قانع نشد در نهایت با تندی اسلحه را از او گرفت ما را حرکت دادند به سمت پشت خط خودشان که یکی دیگر از عراقی ها امد و یک اسیر کوتاه قد و ضعیف را بلند کرد که اسمت چیه : جمعه . تو عربی گفت : آره. چرا به جنگ ما عرب ها آمدی ؟ میخواهیم تو رو بکشیم که باز تعدای از ما با خواهش و تمنا نگذاشتیم و حرکت کردیم از داخل دره و راه باریکی که اطراف آن میدان مین و سیم های خاردار بود یک لحظه متوجه عبور مورچه ای از عرض معبر شدم با خودم گفتم خدایا به عظمتت شکر این مورچه الان از من آزادتر و قوی تر است و من از این مورچه هم ضعیفتر و اختیاری از خود ندارم . ما را به جلوی سنگرهای خودشان بردند اکثرا مجروح و تشنه بودیم که سربازان عراقی از آن آب تانکرها که داغ هم بود به ما دادند و از نان خشک ها به بچه ها میدادند. خودم دیدم لباس های تن خود را پاره میکردن و زخم بچه ها رو می بستن این یک شگفتی بود تا الان میخواستند ما رو بکشند. گذشت تا اینکه در این حین ایران یک آتش تهیه را ریخت و نزدیک بود که ما با توپخانه ایران با دستان بسته کشته شویم .انها هم ما را رها کرده به سنگرهاشان پناه بردند، ولی واقعیت این است وقتی اسیر میشوی با سن و سال کم ماه وسط تابستان گرمای عراق و خستگی و... فکری برای فرار برای ما نمانده بود در نهایت آتش فروکش کرد دیدیم یکی از پاسداران که لباس خاکی بر تن داشت و آرم سپاه بر سینه و نزدیکی آرم هم تیر خورده بود را عراقی ها زیر بغلش را گرفته و آوردند و روی زمین انداخته که دیدیم شهید مومنی از بچه های گراب بود که بعدش هم شهید شد. مجروحین سخت را سوار آمبولانس کرده و بقیه را که زنده و سر حال تر بودن را سوار ایفا یا ریو کردن (خاور مانندی ) ساعت 2 بعد از ظهر بود دو نفر مسلح همراه ما را به یک بیابان 20 کیلومتری برده حدودا 3 ساعت تو این گرما، خسته ، زخمی این ماشین از این طرف بیابان ما را می برد به قسمت دیگر وهمین کار را ادامه داد. خاک لوله می شد میامد داخل خفه می شدیم . جاده پر دست انداز، خلاصه ما را زجر کش کردن تا اینکه ماشین از حرکت افتاد و خراب شد .بیسیم زدند و ماشین دیگری امد. با ماشین جدید یک سرباز فارس زبان از منافقین آمده بود. خلاصه مقر سپاه دوم رسیدیم ، پشت گردن ما را میگرفتند از بالای ایفا پرت می کردند و مینداختند پایین ، با دست های از پشت بسته و با این کاری نداشتند تو سالمی ، زخمی ، پات شکسته، دستت تیر خورده یا قسمت دیگری از بدنت و روی اون محوطه و سربازان و فیلم برداران داخلی و خارجی اطراف ما را گرفتند تمسخر کردند و.... ما هم از تشنگی خاک و گرما و خرابی ماشین بی حال بودیم داد میزدیم بر سر خبرنگاران خارجی که به ما آب بدهید ، تشنه ایم کمی آب داغ دادند.( لایوم یومک یا ابا عبدالله) که اینجا یکی دو تا از بچه ها شهید شدند و پیکرهای مطهرشان بردند . بعد از این مرحله ما را سوار بر اتوبوس کرده و راهی بغداد شدیم داخل اتوبوس کولر داشت خواب رفتیم بعد از مدتی دیدم یکی جیب هایم را تفتیش میکند بیدار شدم آن منافق فارس همراه عراقی ها بود با فحش و ناسزا هرچه پول و مدارک و مهر نماز و... برد من مجدد خواب رفتم که روبروی من یک نفر اهوازی به نام جمشید عشایری بود (لحظات اسارت تلاش کرد خود را به سنگر کمین دشمن که بالای تپه ای بود و تیر باری و چند جنازه عراقی در آن بود برساند که با شلیک تک تیر انداز عراقی زخمی و غلطان غلطان پایین آمد و مرتب می گفت خدایا منو اسیر اینها نکن من اینها را میشناسم و....) . این منافق بالای سر جمشید رفت توی اتوبوس و پرسید کجایی هستی ؟ فهمید از خوزستان است شروع کرد به اهانت کردن که ناگهان با صدای سر جمشید به سر و صورت این منافق و افتادن او داخل راهروی اتوبوس ما بیدار شدیم و متوجه منافق توی راهرو شدیم. از هر طرف با لگد بهش زدیم داد و فریاد زد و الان دیگر شب بود و به استخبارات یا سواک بغداد رسیده بودیم آمدند به کمک فرد منافق و او جمشید را نشان داد ،جمشید را پایین بردند او رو ب پشت و رو به پایین انداختند روی آسفالت محوطه با پوتین و کفش به سر و کله و کمر او میزدند تا اینکه کمر و گردنش را شکستند او را برگرداندند سرش را بالا گرفتن داد میزد و آب می خواست لیوان آب را نزدیک لب های جمشید می آوردند سر را می کشید بخورد دست و لیوان را عقب می کشیدند این کار را زیاد تکرار کردند باور کنید کربلایی زنده بود برای ما خلاصه ما را از اتوبوس پیاده کردند یک تونل را سربازان درست کرده بودند همه باتوم و کابل به دست، اولی میزد به دومی و همینطور تا آخر و آنجا راهرویی بود و یک اطاق 3 3 که 36 نفر را ریختند انجا تا لحظاتی بعد ما را برای بازجویی بردند بیرون. یک نفر یک نفر باز تکرار همان تونل وحشت و کتک با کابل و باتوم و می رفتیم توی دستشویی. ما چیزی که نخورده بودیم فقط سر را زیر شیر آب برده خیس می کردیم که آرام بگیریم و از آب شیر توالت سیر میخوردیم .بیرون می آمدیم این بار بدن خیس بود و کابل می چسبید به بدن و ما را میزدند تا می رسیدیم به میز بازجویی که فرمانده شما کیست ؟ افراد اسیر کی هستند ؟ چه سمتی دارند ؟ شهر شما چه تاسیساتی دارد؟ و.... که ما به دروغ جواب میدادیم و اگر جواب خوب نبود و می فهمیدند دو سر سیم را به گوش هایت وصل می کردند و شوکی وارد می شد انگار انفجاری در مغز سرت رخ داده و نهایتا به همان اطاق میرفتیم جمشید هم در حال جان دادن استدعای آب داشت یکی از عراقی ها شیلنگ را داخل انداخت رفت آب رو باز کنه یک بعثی رسید و شیلنگ را کشید ، جمشید گفت باشد آب به من ندادید شکایت شما رو به آقام می کنم و انتقام مرا خواهد گرفت و همانجا جان را به جان آفرین تسلیم کرد روحش شاد و راهش پر رهرو باد . این هم مختصری از یک روز از اسارت و سرنوشت ما 72 اسیر عملیات عاشورای 2 درج شده توسط : بهزاد باقری / دبیر سرویس شهدا و منتظران " میرملاس نیوز "bagheri1348@yahoo. ...
روند صلح بین کلمبیا و فارک آغاز شد
معضل جدی قاچاق مواد مخدر مواجه است. ناگفته نماند که دولت بوگوتا شورشیان فارک را به همدستی با کارتل های مواد مخدر متهم می کند. به ادعای دولت، درآمدی که شورشیان هر ساله از راه تجارت غیر قانونی به دست می آورند 500 میلیون دلار برآورد می شود. از جمله وعده های دولت بوگوتا به شورشیان فارک می توان به عفو عمومی شبه نظامیانی اشاره کرد که از سوی دستگاه قضایی متهم به خشونت و ارتکاب جرایم جنگی هستند. ...
زنان خطرناک مشهدی +گزارش تصویری
مجله اینترنتی کمونه (Kamooneh.com) : معتادان جمع آوری شده پس از غربالگری به مراکز درمانی ماده 16 منتقل و پس از سپری کردن طول درمان سه ماهه به آغوش خانواده و جامعه باز می گردند. مسئول دبیرخانه شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر خراسان رضوی در حاشیه اجرای طرح پاکسازی حاشیه شهر مشهد اعلام کرد، از ابتدای سال تاکنون تعداد یک هزار معتاد در پرخطر و کارتن خواب در مشهد جمع آوری و ساماندهی شده اند. عکس های نیما نجف زاده عکاس تسنیم، محسن بخشنده عکاس ایرنا و حسین شریعت عکاس آنا از اجرای این طرح را در زیر می بینید. ...
فصل صبوری
نیازی هم نیست که همه این محورها با هم به گردش درآیند بلکه دولت می تواند هر یک از این محورها را انتخاب کرده، رقابتی سازی بازار را با یکی از این محورها شروع کرده و در ادامه سایر محورها را به کار گیرد. آنچه مسلم است این است که دولت باید بر روی موضوع رقابتی کردن بازار و آزادسازی اقتصاد متمرکز شود و در سیستمی که عادت کرده بیش از 50 سال به اقتصادی متمرکز نگاه کند، تغییراتی اساسی به وجود آورد همین امروز ...
قسمت اول / گفتگو با حبیب پس از بازگشت به ایران
از همه چیزهایی که بیرون از آن اتفاق می افتد. خلق وخوی کنج نشینی و انزوا ، اتمسفری اطرافش به وجود آورده که سرشار از آرامش است. این آرامش برای او گنجی است که سال ها دنبال آن می گشته و دلش نمی خواهد به راحتی آن را از دست بدهد؛ به هیچ قیمتی و به خصوص به خاطر همسرش که خود را مدیون او می داند. زندگی برای او یعنی خانواده سه نفره اش، به دور از ریا و دروغ و اینکه به کسی آزار نرساند و خیر برساند ...
عید قربان؛ روز ذبح نفس با تیغ تقوا
همه در سختی و خطر گذشته، این روزها، روزهای پایان زندگی با لذت "داشتن اسماعیل" می گذرد، پسری که پدر، آمدنش را صد سال انتظار کشیده است، و هنگامی آمده است که پدر، انتظارش نداشته است! اسماعیل، اکنون نهالی برومند شده است، جوانی جان ابراهیم، تنها ثمر زندگی ابراهیم، تمامی عشق و امید و لذت پیوند ابراهیم! در این ایام، ناگهان صدایی می شنود: "ابراهیم! به دو دست خویش، کارد بر ...
نحوه شهادت حضرت مسلم(ع) چگونه بود
خواهی کشت؛ بگذار که یکی از حاضرین را وصی خود کنم که به وصیت های من عمل نماید، گفت مهلت تو را تا وصیت کنی. پس مسلم در میان اهل مجلس رو به عمر بن سعد کرده، گفت: میان من و تو قرابت و خویشی است. من به تو حاجتی دارم! می خواهم وصیت مرا قبول کنی، آن ملعون برای خوش آمد ابن زیاد گوش به سخن مسلم نداد. اولاً؛ من در این شهر هفتصد درهم قرض دارم، شمشیر و زره مرا بفروش و قرض مرا ادا کن، دوم؛ آنکه چون ...
گزارش روزان از فشار روحی بیماران ایدزی و هراس های جامعه؛ایدز پایان راه نیست
دست و پنجه نرم کرده. او که از راه مصرف مواد مخدر به این بیماری مبتلا شده درباره مشکلات این بیماری به روزان، می گوید: متاسفانه وقتی اطرافیان مشکل فرد را می فهمند نخستین واکنش انگ هایی است که به بیمار ایدزی می خورد. جامعه ما در مقابل بیماران ایدزی حالت دفاعی می گیرد به نحوی که اغلب این بیماران قضاوت می شوند و به عنوان افراد فاسد جامعه دیده می شوند در حالیکه اینگونه نیست. او درباره واکنش ...
کشاورزی در گیلان نیازمند نگاه دانش بنیان
ادارات جهاد کشاورزی در استان ها باید در امر برنج به اندازه کافی خبره باشند تا بدانند به کدام کود باید اجازه ورود بدهند. تا وقتی مسئولین ادارات به این حوزه اشراف کامل نداشته باشند، اوضاع سامان نمی گیرد. وی ادامه می دهد: اکنون 15 سال از زمان قانون تصحیح اراضی می گذرد ولی هنوز 50 درصد اراضی، تصحیح نشده است. این غفلت، هیچ مناسبتی با بهره وری ندارد. دست های آلوده نکته ...
آشیق ها در طول تاریخ، اسلام را تبلیغ کرده اند/ آشیق ها سرمایه ملی هستند
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی هم نوا، آشیق سیروس کیانی یکی از فعالان موسیقی آشیقی شهر تبریز است، او چندین سال است که در این عرصه موسیقی فعالیت می کند و از جمله ابتکارات و نوآوری ها می توان به فرم اشعار خاص او اشاره کرد که در گفت و گوی زیر می خوانید. *** لطفا معنی واقعی موسیقی آشیقی یا به اصلاح عموم موسیقی عاشقی را برای خوانندگان هم نوا توضیح دهید؟ آشیق به ...
رژیم صهیونیستی باباجون را به اسکار فرستاد
که به سائوپائولو می رود تا دخترش را پیدا کند. او برای ادامه زندگی در خانه ای کار می گیرد و سیزده سال بعد در حالی که از نظر اقتصادی به تثبیت رسیده، از این که همه چیز را رها کرده خودش را مقصر می بیند. کامبوج: آخرین قرقره ساخته کولیکار سوتو به زبان خمر. این فیلم که در جشنواره فیلم توکیو برای نخستین بار اکران شد و جایزه روح آسیا را از بنیاد مرکز آسیا در ژاپن دریافت کرد، درباره فیلمی گم شده ...
وضعیت بازارها در نیمه اول سال؛ از رکود نسبی تا امید به تحولات 9 ماه آینده
گذشته است که براساس آمار، صدور پروانه های ساختمانی در سال93 نسبت به سال92 روند نزولی است. رییس انجمن انبوه سازان تهران ادامه می دهد: مشاهدات نشانگر آن است که با وجود کاهش ساخت و ساز، ساخت واحدهای مسکونی کوچک شرایط بهتری را سپری می کند و انبوه سازان تمایل بیشتری برای ساخت این واحدها دارند اما ساخت و ساز واحدهای بزرگ چندان قابل توجه نبوده و کمترین میزان صدور پروانه و ساخت و ساز در سال جاری نیز مربوط به ...
بعضی ها اشتباهم را عدم برخورد تند با مدیران می دانند
رهبری در سال گذشته و تکمیل 90 درصد آنها تا پایان سال را از جمله کارهای دیگر عنوان کرد. رضایی بابادی بیان داشت: در حوزه خدمت به روستائیان و عشایر نیز از رتبه 16 کشور به جایگاه پنجم ارتقا پیدا کردیم و در حوزه مواد مخدر نیز در حوزه مقابله با رشد 62 درصدی روبه رو بودیم. وی گفت: در دوران مدیریتم در استان کرمانشاه برخی ها مرا به برخوردهای تند با مدیران توصیه می کردند، اما من با توجه به توصیه های رئیس جمهور که افزایش اعتماد عمومی را منجر به افزایش سرمایه های اجتماعی می دانستند از این کار صرف نظر کردم و شاید برخی ها اشتباه مرا همین بدانند. انتهای پیام/2700/ب40/ ...
داستانک؛ الماس ساز
ادامه داد: ماجرای من داستان مزخرفی است. میدانم حرفهایم را باور نخواهید کرد .اما گفتن آنها برای من مایه تسلی است . باید بگویم من کار مهمی در دست دارم، بسیار مهم، اما دشواری ها زیاد است.حقیقت اینست که... من الماس می سازم. گفتم: تصور میکنم در حال حاضر بیکار باشید. با بی صبری گفت : از اینکه پیوسته مورد بی اعتمادی قرار میگیرم وازده شده ام. -در این موقع ناگهان تکمه های کت نکبت بارش را ...
بیمه، حلقه مفقوده مدیریت اعتیاد در کشور
برنامه های درمان را برای من راه بیندازد اما اگر من هم وارد درمان اجباری شدم باز چون دفترچه بیمه دارم، شرکت بیمه باید هزینه آن را به سیستم درمان کننده پرداخت کند فرقی هم نمی کند که مرکز درمانی چه مدلی باشد، کافی است طرف قرارداد بیمه باشد. این یک مدل اقتصادی، اجتماعی برای هزینه های درمان اعتیاد است. ببینید خیلی ساده می گوییم که سال ها است دولت می گوید که ما به تنهایی نمی توانیم مشکل اعتیاد را حل ...
با روان پریش ها چطور برخورد کنیم؟
عین حال متعدد در میان افراد با سنین مختلف در یک جامعه شهری و از همه مهم تر نحوه مواجهه و حضور این افراد در لایه ملموس و قابل رویت اجتماع شهری می تواند در شکل گیری شخصیت یک روان پریش تاثیر مستقیم داشته باشد. برای مثال یک جوان عاشق معشوق از دست داده که دچار بحران روانی و عاطفی شدیدی شده است و خانواده و اطرافیان را ترک کرده و سال هاست که در خرابه ها و مراکز تجمع بی خانمان ها و حتی معتادان روزگار ...
خاطرات و مخاطرات
اکنون از مدرسین حوزه علمیه است، در اوج روزهای جوانی اش، 3 بار به حج مشرف شده، آن هم به صورت زمینی و با دردسرهای فراوان که هرکدام از آنها حالا به خاطرات شیرین زندگی او تبدیل شده اند. اولین سفر همراه با احمدآقا حجت الاسلام خادمی درباره خاطرات نخستین سفرش اینطور تعریف می کند: تازه از دبیرستان وارد حوزه علمیه شده بودم. بعد از فوت پدرم در سال 1343 شبهه استطاعت حج پیدا کردم. این زمان ...
مأموریت معنادار ظریف به عراقچی/ برجام رو بی خیال، استاندار عوض نکنید!/ انتقاد کیهان از وضعیت اقتصادی ...
...، در پهنه سرزمین ایران- از شهر تا روستا، تا ژرفای تک افتاده ترین کپرها و سیاه چادرهای عشایری و ایلیاتی حتی، که هر سال تأثیر مهر را در حال و هوای خانه و خیابان و کسب و کار و معیشت و دغدغه های درونی و احساسات بیرونی اش احساس نکرده باشد. همه ما خواه به عنوان دانش آموز و دانشجو یا آموزگار و استاد یا خانواده هریک از این دو، هرچند به تفاوت اما دست به گریبان مهر یم. بالاتر از این، به گمان من، تاریخ ...
خوزستان صد و چهاردهمین کتاب خوان را میزبانی کرد
استان عقاید یک دلقک درباره ی دلقکی شکست خورده، بی پول و بازنده است که دیگر به عنوان یک دلقک خواهانی ندارد و از همه به نوعی طرد شده و حتی عشق زندگی اش، ماری، نیز او را برای دست یافتن به زندگی ای بهتر و "اخلاقی تر" ترک کرده و اینک تنها و شکست خورده در اتاق محقرش مانده و دارد به زندگی اش می اندیشد.... دمیان نوشته هرمان هسه /انتشارات اساطیر/ ارائه توسط: حجت ا... همتی عضوء کتابخانه ...
ماموریت معنادار ظریف به عراقچی/ درِ این سازمان ملل را گل بگیرید
رسوایی های اخلاقی دوران جوانی وی اختصاص داده است: اسناد مورد ادعا مربوط به مراسم معارفه دانشجویان دانشگاه آکسفورد در یکی از سال های 1985 تا 1988 بوده چرا که او در حقیقت یکی از اعضای یک باشگاه مخفی و کاملا مردانه دانشجویان آکسفورد بوده است. در کتاب مرا دیو صدا بزن ، اشکرافت به تشریح خاطرات یک دانشجوی قدیمی این دانشگاه که رفتارهای غیرمجاز و غیراخلاقی انجام می داده، می پردازد: جیمز فرگوسن. دست بر قضا ...
افشاگری درباره فساد اخلاقی دیوید کامرون
اتهام فساد اخلاقی علیه دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس، از جمله شهوت رانی و مصرف مواد مخدر در دوران تحصیل در دانشگاه آکسفورد، همانند یک بمب خبری بازتاب گسترده ای در سطح انگلیس و خارج از این کشور داشته است. ‘لرد اشکرافت’ نماینده شناخته شده حزب محافظه کار در مجلس اعیان و از حامیان مالی این حزب، با کمک ‘ایزابل اوکشات’ مقاله نویس روزنامه ساندی تایمز، کتابی بیوگرافی غیررسمی از نخست وزیر ...
متهم به قتل از 34 سال زندان بیگناه شناخته شد
گزارش پلیس جنایت مذکور که در جولای سال 1976 رخ داد قربانی که یک دختر 15 ساله بود با مورد آزار قرار گرفتن و شلیک یک گلوله به سر به قتل رسید و به دنبال آن 5 سال بعد در سال 1981 فوگل به همراه 3 مظنون دیگر بازداشت شد. پلیس در ادامه افزود: فوگل که در آن زمان یک مرد 30 ساله بود به همراه همسر باردار خود و پسر نو پایش زندگی می کرد که پس از مورد اتهام قرار گرفتن به حبس ابد محکوم شد. ...
موزه عروسک های ملل را از دست ندهید
عروسک او را که در زمره عروسک های Worry Dolles است، از زیر سر او برداشته و به دور می اندازد. صبح روز بعد زمانی که بچه از خواب بیدار می شود و سراغ عروسک اش را می گیرد، مادر به او می گوید عروسکت دیشب همه غصه های تو را شنید و آن ها را با خودش برد. در ایران اگرچه عروسکی با چنین ویژگی هایی وجود ندارد اما قصه سنگ صبور ما به نوعی با این باور سرخ پوستی طعنه می زند. این عروسک ها با کمی نخ و چوب و ...