...: داستان نیمه بلند صداهای زمان 1960، و تریلوژی دنیای غرق شده، 1962، خشکسالی، 1965، دنیای بلور، 1966، برج، 1976، مهر زنان، 1991 و.... بالارد از طریق سبک بخشی (5) بوطیقای مدرنیسم را وارد عرصه داستان های خود می کند، به ویژه با اقتباس و مبالغه آگاهانه بوطیقای مدرنیستی ژوزف کنراد(6)، از آن جمله چشم انداز باوری (داریوش آشوری، پرسپکتیویزم) کنراد، سخن پردازی ملودراماتیک وی ...
عمومی آتش نشانی به نقل از مدیر منطقه سوم عملیات آتش نشانی مشهد اعلام کرد: غواصان ظهر روز گذشته با اعلام این خبر، عازم فاصله 70 کیلومتری مشهد شدند تا به یاری دو نوجوان در روستای خیرآباد بپردازند اما آن ها فقط اجساد قربانیان را از آبگیر بیرون کشیدند. بنابر اعلام آتش نشانی، دو نوجوان 14 و 16 ساله سوار بر تیوپ بادی در حال بازی بودند که به دلیل نامعلومی به داخل آبگیر سقوط کرده اند. تحقیقات بیشتر در ...
به گزارش خبرنگار از مشهد ،مهم ترین حوادث امروز (پانزدهم تیر ماه سال 98) را می توانید در این بسته خبری بخوانید. دو نوجوان در استخر ذخیره آب جان باختند قاسم علی طالبی بخشدار رضویه مشهد گفت: دو نوجوان که برای شنا کردن وارد استخر ذخیره آب کشاورزی در بخش رضویه مشهد شده بودند غرق شدند. وی تصریح کرد: پس از اعلام این حادثه به نیرو های امدادی، واحد هایی از آتش نشانی رضویه ...
...، زندگی شهید از زبان همسر ایشان روایت می شود و در نهایت، همرزم او به روایتگری می پردازد. این کتاب در 80 صفحه نوشته شده و در انتهای کتاب نیز تصاویری از شهید به چاپ رسیده است. شهید مرادی با وجود داشتن علی اکبر سه ساله، از سوی ارتش جمهوری اسلامی در دفاع از حرم اهل بیت به سوریه اعزام شده و در سال 1395 به شهادت می رسد. در قسمتی از کتاب با همسر شهید همراه می شویم: حرف هایشان ...
حتی یک شناگر حرفه ای هم از شنا در این فاصله خسته می شود، در عین حال نوجوان 14 ساله در فاصله کمی از تیوپ غرق شده بود اما نوجوان 16 ساله تلاش زیادی برای نجات خود انجام داده بود و تا چند متری لبه ساحل خود را رسانده اما در نهایت غرق شد. مدیر منطقه سوم عملیات آتش نشانی مشهد ادامه داد: پیکر بی جان این دو پسر نوجوان پس از ساعتی تلاش غواصان از عمق این آبگیر پیدا و به سطح آب منتقل شد. ...
جفت جوراب زرد. تنها روشنایی در آن تاریکی ظالمانه. من صدای خوان مانوئل گارات مدیر ورزشی تیمم را در گوشی شنیدم. خوان یک انسان و یک مدیر ورزشی فوق العاده است. او به خوبی می دانست که من چقدر دلم می خواهد برای خانواده ام کاری بکنم. خوان جمله ای به من گفت که در مسابقات قبلی هیچ وقت نگفته بود. خوان در گوشی به من گفت: این را برای خانواده ات انجام بده. در سپتامبر همان سال، وودز در ...
بازیگران و افراد دیگر هستند. چیز مهمی نیست. چند سال بعد که دانشجو شدم باز هم این صحبت ها مطرح شد. این بار پدرم خیلی جدی تر این موضوع را مطرح کرد و حتی به من پیشنهاد داد تا با لباس تیم ملی آرژانتین در صفحات مجازی عکسی از خودم منتشر کرده و عکس العمل مردم را ببینم. کمتر از یک روز از انتشار آن عکس نگذشته بود که چندین رسانه ورزشی با من برای گرفتن مصاحبه و عکس تماس گرفتند. کم کم دیگر خودم هم باورم شده ...
خانه
