یکی می گوید بچه ها توی کوچه اسمم را گذاشته بودند گردی، عصبانی می شدم و کتک شان می زدم. هر شب با لباس پاره و دست و صورت خونی به خانه برمی گشتم. من گردی بودم اما خودم تقصیری نداشتم. مادرم معتادم کرده بود. ... ادامه خبر
جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کردهاید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0