سایر منابع:
سایر خبرها
نامه درد سرساز یک شهید
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، جهانبخش محبی نیا نایب رییس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی درباره شهید محمد سبزی فرمانده گردان امام حسین (ع) لشکر عاشورا می گوید: شهید محمد سبزی مردی بود که روح بزرگ و شجاعت غیر قابل وصفی داشت. به گمانم آن را مدیون مکتبش، زادگاهش آجرلو و پدر بزرگوارش بود. آجرلو منطقه ای بزرگ، بکر و مذهبی در بین بخش های باروق و کشاورز در آذربایجان غربی است که ...
یک روستا اندوه
برگردانده بود. دخترها غبار آن چاله سیاه را دیده بودند که بلند می شود. خاک قبولش نمی کرد. مرگ اما راه خودش را می رفت، کار خودش را می کرد. طوفان چند دقیقه ای، چون هاتفی بدخبر، با پُر شدن چاله، با تمام شدن دفن تن نحیف دختربچه زیر خاک نمدار روستای سفیدسنگان، راهش را کشید و رفت و صدای مادر و خاله ها و دخترخاله ها در بهشت فاطمیه پیچید. تا به حال، صدای مویه زنان تُرک را شنیده ای که چطور لحظه های داغ را با هم ...
از حجله تا حرم
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از اردبیل، کتاب از حجله تا حرم به مرور زندگینامه و خاطرات علی آقایی حمل آباد از شهدای مدافع حرم استان اردبیل پرداخته که به کوشش لیلا نظری گیلانده و با ویراستاری محمد حسین حسین پور به نگارش در آمده است. این کتاب 289 صفحه ای را انتشارات خط هشت در سال 1396 به سفارش و حمایت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس چاپ و منتشر کرده است. برشی از متن ...
یک دنیا خاطره در ایستگاه قهوه خانه محله وکیل آباد
حاج حسین ملک بود، البته برخی شب ها نیز پیشکار و مشاوران حاج حسین در قلعه اربابی ساکن شده و به رتق و فتق امور می پرداختند. پدرم (محمد زیبایی) باغبان حاج حسین ملک بود و 50 سال تمام را در باغ وکیل آباد خدمت کرد. پدرم ارتباط خوبی با حاج حسین ملک داشت و ما حتی رابطه خانوادگی نیز با همدیگر داشتیم و هر سال عید برای تبریک سال نو به دیدن حاج حسین ملک می رفتیم. در آن سال ها، چون مدرسه های سبک جدید ...
تکرار لحظه به لحظه عاشورا را پشت دژ 5 متری دشمن دیدم
به رو کنند. سیدعبدالعباس بحرالعلومی فرمانده گردان علی بن ابیطالب (ع) در گفتگو با جوان به خوبی خاطرات عاشورای بچه های این گردان در عملیات الی بیت المقدس را بازگو می کند. از خودتان بگویید چند سال داشتید که وارد میدان جنگ شدید؟ من سیدعبدالعباس بحرالعلومی فرد معروف به سیدعباس بحرالعلوم هستم. متولد 4 اردیبهشت 1337 خرمشهر. 21سال داشتم که جنگ آغاز شد و راهی جبهه شدم. جالب است بدانید ...
فرمانده من ؛ هفت روایت از فرماندهان دفاع مقدس
به گزارش سرویس کتاب و نشر خبرگزاری زسا، کتاب فرمانده من ، شامل خاطرات رزمندگانی همچون رحیم مخدومی، احمد کاوری، داوود امیریان، حسین گلچین، علی اکبر خاوری نژاد، عباس پاسیار و هادی جمشیدیان از هشت سال دفاع مقدس و جبهه های جنگ عراق علیه ایران است. این اثر به صورت داستانی و با بیانی دلنشین و شیوا روایت شده است. خاطره نخست با نام من روز عاشورا برمی گردم به نویسندگی رحیم مخدومی در رابطه با ...
مبادا از خون شهدا برای خود مقام درست کنید
های نفوذی را به داخل مواضع عراق هدایت می کرد در تاریخ 8 اسفندماه 1362 به شهادت رسید. خاطرات، خسرو ملازاده همرزم شهید: قبل از عملیات والفجر 4، بنده به اطلاعات آمدم و در دوره آموزش مخصوص شناسایی اطلاعات با عباس بودیم. در چهره عباس جذابیت خاصی بود. نماز شب را از دست نمی داد. شب ها که رزم شبانه می رفتیم، موقع برگشت همه بچه ها خسته می شدند. عباس یک سری شوخی هایی داشت که بچه ها را می ...
توزیع 200هزار بسته معیشتی در رزمایش مواسات و همدلی در گیلان + عکس
بخش ویژه ای از هدیه امام رضا(ع) است بیان کرد: تاکنون طبق آمار ما بدون کمک های گروه های جهادی، بهزیستی، کمیته امداد، کمک ها مردمی و ... حدود 200هزار بسته معیشتی در 3 مرحله و یک مرحله 46هزاری تقسیم شده که ارزش آن حدود 48میلیارد و 600میلیون تومان بود و بخش زیادی از طریق مردم تهیه شده است. وی با تاکید بر تأثیر مردم در این کمک ها گفت: مردم در سیل، زلزله، کرونا و ... مثل همیشه درخشیدند. ...
برای آزادی و شهادتم خوشحال باشید
...:47:0 1399/03/07 شهید آل سیدان: شهید احمد آل سیدان در 4 فروردین سال 1332، در خانواده ای مذهبی در شهر مشهد مقدس به دنیا آمد، فرزند اول خانواده بود و 5 خواهر و 1 برادر داشت. وی در دوران دبیرستان به دلیل نامساعد بودن اوضاع مالی برای ادامه تحصیل روزها درس می خواند و شب ها کار می کرد. احمد از هوش و استعداد زیادی برخوردار بود در مسائل سیاسی نیز بسیار حساسیت داشت و کنجکاو بود. شهید آل سیدان ...
دهه هفتادی های ماندگار/از دستگیری رضاگله دار تا قفل شدن اسلحه
پوشیم یعنی بعد از اینکه عزیز دل پدر و مادرهایمان هستیم عزیز دل فرمانده هایمان هم هستیم. یعنی دل فرمانده هم پیش ماست. هنوز هم نمی دانم جناب سرهنگ آذین چطور توانست از میلاد دل بکند و با او خداحافظی کند. چرا که این نیرو را مثل پسرش دوست داشت. مأموران نیروی انتظامی به ویژه مأموران گروه تجسس بیشتر از اینکه خانه باشند، سر کار هستند، بچه های تجسس ساعت کار مشخصی ندارند و باید یک پرونده را به ...