سایر منابع:
سایر خبرها
آقای شاکری نامی بود از بچه های قم _که مداح بود در بازار قم مغازه داشت و به جبهه آمده بود. نمی دانم الان کجاست؛ زنده هست یا نه _ من و یک برادر دیگر. بچه های دیگر، یا شهید شده بودند، یا اسیر شده و یا اسرا را عقب برده بودند. غیر از ما 3 نفر هیچ کس آن جلو نمانده بود. آن جا به خاطر این که بتوانیم راحت به عقب برگردیم، باید چند سنگر را خفه می کردیم. حین انجام این کار و هنگام کار روی یکی از سنگرها گلوله ای ...