سایر منابع:
سایر خبرها
رعیت نژاد در ابتدا و در قالب یک موکل پیش من آمد، اما بعد از گذشت این دو سال تصمیم گرفتم تا نام را تغییر دهم و اسمی بر روی کتاب بگذارم که ارتباطی معناداری بین متن و داستان برقرار کند از سوی دیگر از آنجا که مادربزرگش خدیجه طلعت به رعیت نژاد تاکید کرده بود به جنگ برو تا وقتی صدام را نکشتی بازنگرد و بعد از 23 روزمحمود رعیت نژاد سر از کاخ صدام درآورد در حالی که به عنوان یک اسیر در آنجا حضور داشت تصمیم ...
؟ من دو برادر دارم؛ آقامجید و محمد. داداش مجید متولد سال 1367 بود. در میان همه ما مجید مذهبی تر بود و طلبه شد. عضو فعال بسیج بود. از دوران مدرسه در بسیج ثبت نام کرد و از آن بسیجی های قدیمی و پای کار بود. مجید از نیرو های پایگاه بسیج شهید علی اصغر قرهی باغستان، حوزه 211 شهید حمیدرضا گلکار سپاه امام سجاد (ع) کرج بود. در اکثر رزمایش ها شرکت داشت و همه دوره های رزمی را در بسیج گذرانده بود ...
به جبهه و نقش او به عنوان یک بازجوی امنیتی در دوران جنگ تحمیلی شرح داده می شود. یکی از بخش های کتاب که اتفاقاً بخش جذاب و مفصلی هم هست، مربوط به خاطرات سرهنگ جشعمی است. آن زمان سرهنگ جشعمی به عنوان فرمانده تیپ کماندویی سپاه هفتم عراق بوده و به جزیره ام الرصاص پاتک می زنند که بعد از دستگیری و اسارت وی توسط نیرو های ایرانی این افسر ارشد عراقی به دلیل بیماری اش تحت مداوا قرار می گیرد تا جایی که به ...