سایر منابع:
سایر خبرها
زیر یک شاخه دور از شب اصطکاک فلزات / اگر کاشف معدن صبح آمد، صدا کن مرا / و من، در طلوع گل یاسی از پشت انگشت های تو، بیدار خواهم شد / و آن وقت / حکایت کن از بمب هایی که من خواب بودم، و افتاد / حکایت کن از گونه هایی که من خواب بودم، و تر شد / بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند / در آن گیروداری که چرخ زره پوش از روی رؤیای کودک گذر داشت / قناری نخِ زردِ آوازِ خود را به پای چه احساسِ آسایشی بست / چه ...