سایر منابع:
سایر خبرها
خبرگزاری فارس؛ حنان سالمی: دستش را دور شکمش زنجیر کرد تا توی شلوغی جمعیت خودش را از چشم پرستارها گم کند. شوهرش برای پذیرش رفته بود که از پشت حلقه اش کرد: کجا می روی؟! چشم هایش از حدقه بیرون زد و بدن تب دارش را از دست هایش بیرون کشید؛ وسط تریاژ ایستاد و وحشیانه به صورتش چنگ انداخت: نمی گذارم بمیرد! به سمت یکی از تخت ها دوید و سرنگ را از دست پرستار قاپید: سجاد، به این ها بگو نزدیکم نشوند؛ به خدا لت ...
برنگار (با تاخیر چند روزه) بیان شده است، * وقتی اولین مورد کرونا در قم مشاهده شد خواهان قرنطینه قم شدم و گفتم انتخابات شهر قم تعطیل شود، اما بعضی ها مرا مسخره کردند و گفتند این بیماری را به راحتی کنترل می کنیم. * وقتی کارشناسان سازمان جهانی بهداشت به ایران آمدند، ما به جای مشورت با آن ها مدام از آن ها می خواستیم در رسانه ها از نظام سلامت ایران تعریف کنند. * آمار های م ...
وقتی نام فیلم The Cabin in the Woods را می شنوید، موضوع ترس موجود در محل کار ایده فوری شما نباشد. اما بیایید صادق باشیم، داستان این فیلم یک نمونه تقریباً کامل و جهنمی از یک روز کاری در دفتر است که به طرز وحشتناکی خراب شده است. در این فیلم ترسناک، گروهی متشکل از پنج دوست دانشگاهی برای کمی سرگرمی در آخر هفته به کلبه ای در جنگل سفر می کنند. اما این گروه دوستانه نمی دانند که توسط سازمانی ...
به من می گفتند گریه نکن، من نمیتونستم بابا. زجری که من کشیدم از دست های زجر عکس کبود از من دوردانه قاب کرد گفتم نزن بال و پرم درد می کند اما چه سود خواهش من را جواب کرد من نذر کرده ام که ببوسم لب های تو حالا خدا دعای مرا مستجاب کرد حسین.... رقیه سر رو بغل گرفته زیباترین مسافر دنیا خوش آمدی دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی سرمای این ...