سایر منابع:
سایر خبرها
تیغ دو ابروت می شود محراب چشم تو همه را سر به راه کرد شد سر به راه هر که به چشمت نگاه کرد در سایه ات هر آنکه نشست آفتاب شد حاتم گدای تو شد عالیجناب شد دنیا به زیر سایه ی دستت پناه برد هر کس که ماند زیر همین بارگاه برد دست کسی به پای مقامت نمی رسد سیمرغ هم به قاف قیامت نمی رسد هر جا حدیث حسن تو تکرار ...
... ماها تو سفر کردی و شب ماند و سیاهی نه مرغ شب از ناله من خفت و نه ماهی شد آه منت بدرقه راه و خطا شد کز بعد مسافر نفرستند سیاهی او تعدادی از اشعارش را با صدای خود دکلمه کرده است که گاهی در هنگام خواندن آنها بغض در گلو و احساسی بی وصف شنیده می شود و سبک خواندن، شنونده را منقلب می کند. به طور کلی، احساس مشخص ترین ویژگی شعر شهریار است، او در قالب های غزل ...