سایر منابع:
سایر خبرها
عاشق صیاد بود و در سالروز شهادت او آسمانی شد
دعا می کردیم تو باشی، مامان می گفت بابا جانتان رفته از حرم حضرت زینب سلام الله علیها دفاع کنه، آخه دشمنا میخوان اون رو خراب کنن. بابای شهیدم حالا دیگه به جای تو باید به عکست نگاه کنم؛ اگه دل منو و داداش عباس برایت تنگ شد باید چه کار کنیم. یادمان نرفته ما رو بغل می کردی و می بوسیدی. باباجون عزیزم، نگران ما هم نباش مردم همه آمده اند تا ما تنها نباشیم؛ نگران مامان هم نباش، حالا دیگه خودم مرد خونه ...
نگاه دختران مجرد نسبت به تجرد خود چیست؟
با هم خیلی رفیقیم و همدیگه رو دوست داریم اما بعضی از رفتارای من اونا رو اقناع نمی کنه چون دوست دارن من مثل یه بچه حرف گوش کن باشم اما منم دوست دارم تو این سن درک بشه که یک دختر 20 ساله نیستم و می تونم برای خیلی از کارای زندگیم برنامه ریزی کنم و تصمیم بگیرم . اگر در نهایت موفقیت هم باشم باز می گویند چرا ازدواج نکردی او در رابطه با نگاه اطرافیان به مجرد بودن خود می گوید: همه ...
شوهرم هر شب دوستش را به خانه می آورد/ او مرا وادار کرد تا با او ارتباط برقرار کنم
راننده پراید مشکی به زودی اعدام می شود / او در حین عمل شیطانی مرا با اسم صدا می زد دختر جوان بعد از ازدواج با پیر مرد 68 ساله باحقیقتی باورنکردنی روبه رو شد سر زده به اتاق پسرم رفتم و آنچه دیدم قابل باور نبود / شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و گفت مگه خارجی ها را نمی بینی ... ...
حضرت رقیه (س) در خرابه های شام دست به افشاگری زد
دلسوزی های حضرت زینب (س) نبود، قطعا در مسیر حرکت اسرا، بسیاری از آنها به شهادت می رسیدند. حجت الاسلام ادیب یزدی تصریح کرد: حضرت رقیه (س) با آن سن کم خود، بیشترین شکنجه ها را تحمل کرد؛ چرا که وی را بنا بر اسناد در زندان کوفه به شدت کتک می زند و در مسیر حرکت به سمت شام نیز بی شرمانه ترین رفتارها را با این حضرت انجام می دهند، تا جایی که به جزو اسرای کربلا، احدی از این حضرت دلجویی نمی کند ...
اشعارشهادت حضرت رقیه(س) ویژه ماه صفر
...> حرف کنیز ی زدن چه فایده دارد... گریه فقط می کنم اگر که بیاید طفل، بساطی برای ناز ندارد مقنعه و گوشواره در که بیاید شاعر:علی اکبر لطیفیان یک نیمه شب بهانهٔ دلبر گرفت و بعد قلبش به شوق روی پدر پر گرفت و بعد اما نیامده ز سفر مهربان او یعنی دوباره هم دل دختر گرفت و بعد آنقدر لاله ریخت به راه مسافرش تا خواب او تجلی باور گرفت و بعد آخر ...
دوست پسرم را به خانه ام دعوت کردم - زمانی که شوهرم سر رسید او در خانه پنهان شده بود
بدی داشتم / باقر گفت با این فکرهای احمقانه به خواهرم تهمت می زنم! کار زشت دختر تهرانی با دو پسرجوان در خودرو / من رفتارهای داشتم که آن دو به من نزدیک شدند زن جوان را برای نگهداری از پسر بچه هایم استخدام کردم / چند روز قبل متوجه واقعیت بسیار کثیفی شدم راننده پراید مشکی به زودی اعدام می شود / او در حین عمل شیطانی مرا با اسم صدا می زد دختر جوان بعد از ازدواج با پیر مرد 68 ساله باحقیقتی باورنکردنی روبه رو شد سر زده به اتاق پسرم رفتم و آنچه دیدم قابل باور نبود / شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و گفت مگه خارجی ها را نمی بینی ... ...
داستان کوتاه طنز: خواهش می کنم مرا تحویل بگیرید
دریا می زند! آقای صبوری، پشت میز اداره می نشیند و گوشی تلفن را برمی دارد و چندین و چند بار شماره می گیرد: " ای بابا! اینم که مدام بوق اشغال می زنه! دیگه یواش یواش دارم کلافه می شم!" آقای ابراهیمی، کلافه تر از صبوری وارد می شود و در اتاق را محکم پشت سرش می بندد:" این مدیرعامل جدید هم دیگه شورش رو درآورده؛ نصف اضافه کاری منو حذف کرده این بی انصاف... " او که ...
چشم انتظار خواستگار بودم و با خودنمایی می خواستم شوهرپیدا کنم /خانواده ام متوجه کار کثیفم شدند
/> راننده پراید مشکی به زودی اعدام می شود / او در حین عمل شیطانی مرا با اسم صدا می زد دختر جوان بعد از ازدواج با پیر مرد 68 ساله باحقیقتی باورنکردنی روبه رو شد سر زده به اتاق پسرم رفتم و آنچه دیدم قابل باور نبود / شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و گفت مگه خارجی ها را نمی بینی ...
عباس دانشجوی واقعی پیرو خط امام بود/ قرار کردیم که با هم شهید بشویم
...: سری کم مو، سن بیست و چند ساله و...( مشخصات ظاهری این بنده خدا را می گفت ) گمشده است. در زمان نامزدی هم خاطرات بسیار زیبایی با او دارم. من بین بچه های مادرم از همه شیطون تر بودم. وقتی عباس به منزلمان می آمد کفش هایم را پنهان می کردم و خودم هم در کمد پنهان می شدم. عباس می آمد و می گفت: مادر سمیه کجاست؟ مادر می گفت در اتاق است، جایی نرفته. من از درز کمد او را می دیدم. عباس می گفت ...
بازنمایی چهره ی وطن در اشعار بلند الحیدری
أن تنبح فی هذا المنبر/ أو تعنق فی ذاک المنبر/ لتعید علینا/ خطبة دجال أعور/ أو سطوة حجاج منکر (همان: 694) ترجمه: ای وطن بیچاره ام/ آیا به خاطر اینکه تو را در گمان خویش بزرگ ساختم/ که برای خود وطن نشناسم/ وطنی که فقط/ در طرح های شرمندگی در دفترم/ و حرف های سیاهی که هشدار کشتار/ و مرگ می دهد/ بزرگ می شود/ و هیچ نمی داند جز اینکه در این منبر بانگ برآورد/ و یا در آن منبر آواز دهد/ برایمان/ خطبه ی ...
ماه و پلنگ روایت جدال با شیطان
به گزارش جام جم، در خلاصه داستان این سریال آمده است: دزد برای هر خانه راه ورودی می یابد و شیطان در هر دل بهانه حضوری. حاج صنعان نعیمی باور داشت که 60 سال در دل را روی شیطان بسته نگه داشته و باور داشت این بسته بودن دل تا زمان مرگ ادامه می یابد تا این که... یک قصه تازه و جذاب احمد امینی، کارگردان سریال ماه و پلنگ درباره تفاوت این کار در مقایسه با دیگر ساخته هایش در تلویزیون به جام جم گفت: مهم ترین تفاوت این سریال از دیدگاه من، زمان رساندن آن برای پخش است. طبق صحبت با مدیران قبلی ما زمان بیشتری برای تولید داشتیم، اما بعد از تغییر مدیران قرار شد سریال را زودتر از موعد به پخش برسانیم. به همین دلیل بعد از ضبط 80 درصد از سریال مجبور شدیم دو گروه کارگردانی تشکیل بدهیم تا سریال را برای پخش برسانیم. وی ادامه داد: من چند سال پیش تجربه دو گروه کارگردانی را در مینی سریال روز ایبریت داشتم. البته برای آن کار از ابتدا برای دو گروه کارگردانی برنامه ریزی شده بود که زیر نظر خودم فعالیت می کردند. چنین تجربه ای را برای بخش های باقیمانده سریال ماه و پلنگ هم تکرار کردم. حجت ذیجودی کارگردانی گروه دوم را به عهده دارد که خیلی به من محبت کرد و پذیرفت، زیرا کمتر کارگردانی حاضر است کار نصف نیمه انجام بدهد. این کارگردان درباره فیلمنامه این سریال گفت: طرح اولیه سریال دو تا سه سال قبل از سوی سعید مطلبی به من ارائه شد. قصه را دوست داشتم و به نظرم داستان تازه و جذابی بود. با توجه به این که مطلبی نگاه خاصی دارد و شخصیت های قصه را پخته خلق می کند، به همین دلیل خیلی راغب بودم یکی از قصه های او را کار کنم. با توجه به این که در آن زمان مطلبی درگیر ستایش2 بود، زمان نداشت فیلمنامه را بنویسد و به چند نویسنده جوان سپرد، اما کار هیچ یک از دوستان مورد رضایتش نبود، به همین دلیل خودش از یک سال و نیم پیش شروع به نگارش دوباره کرد. وی ادامه داد: من هم از ابتدا در جریان نگارش بودم، نظراتم را می دادم و درباره قصه حرف می زدیم. از دی ماه پارسال پیش تولید را شروع کردیم و نیمه فروردین سریال را کلید زدیم و تصویربرداری همزمان با پخش ادامه دارد. با وجود این که مجموعه ماه و پلنگ یک درام خانوادگی به روز است، اما سریال به لحاظ تولید بسیار دشوار به نظر می رسد، چراکه تعداد صحنه های شلوغ و پیچیده کم نیست و چندین تصادف با خودرو داریم که هرکدام در شرایط متفاوت اتفاق می افتد یا مراسم ختم، خاکسپاری، عروسی و... داریم. بنابراین تعریف درام در این سریال متفاوت از دیگر کارهای دراماتیک با چند لوکیشن محدود است. سریالی با 100 لوکیشن امینی با اشاره به تعدد لوکیشن های مجموعه ماه و پلنگ گفت: بیش از صد لوکیشن برای این سریال داریم. از جنوبی ترین نقطه شهر تا شمالی ترین و از شرق به غرب رفتیم. در کنار تعدد لوکیشن، تعدد شخصیت هم داریم. ضمن این که آقای مطلبی برای شخصیت های فرعی دیالوگ های بسیار خاصی نوشتند که دیگر نمی توانستم نقش های فرعی را به هنروران واگذار کنم و بازیگران حرفه ای انتخاب کردم. امیدوارم با فراز و نشیب هایی که داشتیم، کار قابل قبول باشد. این کارگردان در پاسخ به این سوال که چه مفاهیمی را در سریال ماه و پلنگ به مخاطب انتقال می دهید؟ عنوان کرد: سعید مطلبی نظریه ای دارد که به نظرم خیلی مهم است. او معتقد است ما به جز این که یک داستان به بیننده ارائه و او را سرگرم می کنیم، وظیفه داریم مواردی را در زمینه های اخلاقی، خانوادگی، روابط بین آدم ها و... به بینندگان یاد بدهیم. ضمن این که معتقدم وقتی داستانی خوب نوشته شود، پیام خاص خودش را دارد. بنابراین اگر در کارهای من جزییاتی به چشم می آید، به این دلیل است که از قصه الهام می گیرم. سریال ماه و پلنگ هم مستثنا از این مساله نیست. ضمن این که خوش شانس بودم و با کسانی کار کردم که قصه هایشان با سلیقه و نگاه من یکی بود. حالا باید سریال ماه و پلنگ پخش شود و مردم درباره آن قضاوت کنند. وی درباره انتخاب بازیگران سریال گفت: سعی کردم بازیگران با نقش ها همخوانی داشته باشند؛ حرفه ای بوده و کمتر در تلویزیون دیده شده باشند. نقش سه جوان قصه را شاهرخ استخری، بیتا سحرخیز و ویدا جوان بازی می کنند که به نظرم هر سه نفر آنها در ایفای نقش شان موفق هستند. علاوه بر آن به خاطر جنس دیالوگ های نقش های مکمل، بازیگران حرفه ای همچون آتنه فقیه نصیری، فرهاد جم، امیرمحمد زند و... را انتخاب کردم که البته این دوستان محبت کردند و پذیرفتند، چون همیشه نقش یک بازی می کردند. یک پیشنهاد خوب بیتا سحرخیز، بازیگر سریال ماه و پلنگ درباره نقشش گفت: در این مجموعه نقش ملکا را بازی می کنم که وکیل است. او یک دختر مستقل امروزی است که به واسطه پرونده ای درگیر ماجراهایی می شود. من چهار سال بود که در سریالی بازی نکرده بودم. تحمل کردم تا کار خوب به من پیشنهاد شود تا این که فیلمنامه سریال ماه و پلنگ به دستم رسید. وی ادامه داد: وقتی فیلمنامه را خواندم، خیلی فوق العاده بود و احمد امینی هم کارگردانی کار را برعهده داشت. ضمن این که آقای زرین کوب هم همیشه کارهای خوب تهیه می کند. همه این موارد باعث شد تا بازی در این سریال را بپذیرم. مادری مهربان و گوش به فرمان زهرا سعیدی در این مجموعه نقش مادر ملکا را بازی می کند. او درباره نقش گفت: نقش یک مادر را بازی می کنم که مثل دیگر مادرها مهربان، دلسوز و گوش به فرمان همسرش است. نقش همسر و دخترم را صدرالدین شجره و بیتا سحرخیز بازی می کنند. وی گفت: بازیگر نقش مقابل اهمیت زیادی دارد و در این سریال بیشتر با آقای شجره و خانم سحرخیز بازی دارم که باید بگویم تجربه خوبی است. آقای شجره انسان بسیار وارسته و باسوادی هستند و کار کردن با او دلنشین است. داریوش ارجمند و یک نقش کلیدی داریوش ارجمند در سریال تلویزیونی ماه و پلنگ ایفاگر نقش صنعان نعیمی است که جزو نقش های کلیدی و اصلی پروژه به شمار می رود و قصه سر ...