سایر منابع:
سایر خبرها
مقام معظم رهبری پاسخ های قانع کننده ای به آنان دادند و با این پاسخ ها علل پذیرش قطعنامه 598 و چگونگی ادامه دفاع را تبیین کردند که این صحبت ها برای ما و همه فرماندهان راه گشا، روحیه دهنده بود. همدم حماسه ها آغاز جنگ یکی از حساس ترین زمان های نبرد بود. چون خیلی از افراد امید به پیروی نداشتند و اکثرأ با یأس و ناامیدی به اوضاع نگاه می کردند؛ زیرا دشمن موفقیت هایی در میدان های نبرد ...
نوشت این بود: تنها ره سعادت، ایمان، جهاد، شهادت. اهل آرامش نبود. گروه موحدین را تشکیل داده بود و مرتب برای انقلاب فعالیت می کرد. تکبیر می گفت. بعد از تبعید امام از عراق به مقصد نامعلوم، شبانه برای نشان دادن خشم ملت ایران، کنسولگری عراق را در خرمشهر به آتش کشید. برنامه چریکی بعدی اش زمینه سازی برای اعتصاب شرکت نفت بود. *نهج البلاغه رفت اهواز تا اسلحه و تدارکات تهیه کند. به تعداد بچه ها ...
آنها نفری یک عدد ساعت مچی هدیه دادیم که بعد از چند روز یک جوان عراقی آمد و گفت: به من ساعت ندادید گفتم: آن روز کجا بودی. گفت مرخصی بودم، گفتم چرا بدون هماهنگی من مرخصی رفتی؟! بچه ها خندیدند. او با تعجب به من نگاه می کرد و تصور می کرد که باید حتماً از من مرخصی بگیرد. خلاصه ساعت یکی از بچه ها را از دستش باز کردم و به او دادم و به رفیق مان هم گفتم: بعداً یکی برات می خرم. در کل ، فضای منطقه در ...
گروه جهاد و مقاومت مشرق - ماموریت لشگر 10 سیدالشهداء(ع) این بود که حوالی ساعت 4 صبح، بعد از گذشتن از خط لشگر ثارالله با دشمن درگیر بشود و زمین منطقه ماموریت، نخلستان های اطراف شهر ابوالخصیب بود. پتروشیمی بصره و نهر ابوفلوس روبرو بود و قرار بود که گردان زهیر به فرماندهی شهید داوود حیدری وارد شهر ابوالخصیب شوند و برای این منظور هم روی کلاه آهنی شان، گونی سبز رنگ کشیده بودند که همدیگر را ...
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا ،به نقل از ثامن ؛ این روزها حماسه دلیرمردان عملیات کربلای 4 سر زبانها افتاده دلیرانی که به خاطر خیانت وطن فروشان خون پاکشان مظلومانه ریخته شد محسن ابوالحسنی از رزمندگان قم که در گروهان دوم گردان امام حسین لشکر 17 علی بن ابی طالب (ع) در عملیات کربلا 4 حضور داشت روایت شنیدنی از این عملیات را برایمان نقل کرد. دو روز قبل از عملیات مینی بوس ها آمدند مقر گردان که در جاده اندیمشک بود،مقری که نیروها آموزش های لازم را برای عملیات دیده بودند ،مقری که کا ...
خمپاره مقاوم بود. قرار بود بعد از آتش تهیه همه آنجا جمع شویم تا از آتش سنگین دشمن که بلافاصله بعد از قطع آتش نیروهای خودی شروع می شد در امان باشیم. وقتی تیربار را رها کردم و از سنگر بیرون زدم، دیدم کمک تیربارچی با ترکش انفجار خمپاره مجروح شده است. شهید الیاس او را به سنگر منتقل کرد. سید رجب یکی از همرزمان شهید درباره نحوه شهادت الیاس می گوید: وقتی عملیات لو رفت و ما در حال پیشروی به سمت ...