سایر منابع:
سایر خبرها
صحبت های خواندنی و جالب اولین کارتن خواب رسمی ایران!
پارک بهمن و همان جا ترک کردم. همان زمان بود، به گمانم دوره احمدی نژاد بود، سال 85 که اون سرمای استخوان سوز اومد. چند چادر برای ساماندهی معتادان زده بودند که آتش گرفت، همان زمان بود که گرمخانه فتح را درست کردند. چادر که زدند، من تازه ترک کرده بودم، بعد از 9 روز تونستم از جام بلند شم، شام دوتا فلافل و نان می دادند، رفتم غذا بگیرم، به من ندادند. گفتند جلو نیا، بوی گند میدی. تا اینکه رفیقم ...
قاتل سارا کوچولو آزاد شد/مادر جوان به خاطر ازدواج دوباره دست به قتل کودک 4ساله اش زده بود
محکوم شد. مرگ مشکوک ساعت 30: 06 صبح دومین روز از عید امسال بود که ماموران کلانتری 106 خزانه با تماس عوامل اورژانس در جریان مرگ مشکوک دختربچه چهارساله ای به نام سارا در خانه اش قرار گرفتند. ماموران کلانتری رهسپار محل حادثه شدند و تحقیقات جنایی خود را در این باره آغاز کردند. با حضور ماموران آنها با جسد دختربچه ای روبه رو شدند که به گفته همسایه ها با مادرش به تنهایی زندگی می کرد. ...
طوفان دایی علیه استقلال، فدراسیون، سپاهان: چراقهرمانی پرسپولیس برنگشت؟/ با یک اظهارنظر برانکو را احضار ...
است دادند و گفتند تخلف لیگ برتر فقط در لیگ برتر اجرا می شود و تخلف در جام حذفی هم در جام حذفی. گفتند این را از مقررات فیفا برداشت کرده اند بعد حالا یک حرف دیگر می زنند. بالاخره روال را مشخص کنید. نمی شود هر جور سلیقه و دلبخواه شما باشد جلو برویم. دایی افزود: آیین نامه فیفا را می خواهند در ایران اجرا کنند. برخی موارد را اجرا می کنند و برخی را هم نه! اصلا کجای کار فوتبال ما با فیفا شباهت ...
علی بن موسی الرضا (ع) و سبک زندگی اسلامی در روابط اجتماعی
شایسته تر است (ابن شعبه حرانی، 1394ق: 256). نقل شده است که گروهی از صوفیان نزد امام رضا (علیه السلام) آمده و با کنایه گفتند: "مأمون با اندیشه ی خود دریافت که شما اهل بیت (علیهم السلام) از همه ی مردم برای پیشوایی امت سزاوارترید و از میان اهل بیت (علیهم السلام)، تو از همه شایسته تری. از این رو بر آن شد که امر خلافت را به تو بازگرداند. اکنون امت به پیشوا و رهبری نیازمند است که جامه اش خشن و ...
بی تفاوت شده ایم؛ ولی تا چه حد؟!
که دیگر همه از بریم. روزنامه دولت گزارشی منتشر کرد از محله "ته خط" در جنوب تهران در مورد نوجوانانی که بخاطر فقر و بیکاری، سر جان خود شرط بندی می کنند. همه مبلغی را به یک داور می دهند و سرشان را روی ریل قطار می گذارند. قطار می آید و می آید. نزدیک و نزدیک تر. هر کس سرش را دیرتر بردارد پول همه به او می رسد. در گزارش آمده که یک نفر چند وقت پیش جانش را از دست داده سر همین کار. انجمنی و ...
بازگشت یاپ استام به منچستر: داغ آن وداع تلخ
استام که هرگز مدافع کارسازی را در اولدترافورد کنارش ندید (زوج استام در فینال 1999 لیگ قهرمانان برابر بایرن مونیخ رانی جانسن بود). کتاب زندگینامه استام تحت عنوان " Head to Head / سر به سر یا رو در رو" در تابستان 2001 وارد بازار شد. استام ادعا کرده بود فقط در باره چیزهایی که دیده و شناخته حرف زده، گفته بود صادق مانده و روراست. ولی برخی از خاطراتش جدل آور بودند. استام گفته بود فرگوسن چگونه ...
زندگینامۀ فرماندهی که مسیح کردستان لقب گرفت
...: به سال 1333 شمسی در روستای کوچک دره گرگ از توابع شهرستان بروجرد در خانواده مومن و مستضعف فرزندی دیده بر جهان گشود که او را محمد نام نهادند. شش ساله بود که پدر را از دست داد. با مرگ پدر و وخامت وضعیت مادی خانواده، مادر رنجدیده ، محمد و پنج فرزند دیگرش را با خود به تهران آورد و محله مستضعف نشین مولوی مقر خانواده بروجردی شد. مادرش میگوید: محمد شش ساله بود که یتیم شد. از ...
#حرفهای_خودمونی دور همی با عطر یلدا
استفاده میشه ولی قبول کنید که کلمه ی خیلی باکلاسیه و من خیلی دوست داشتم این کلمه رو استفاده کنم و لی خب جایی براش پیدا نکردم خب بگذریم ) مشکلاتی پیش اومد اما بالاخره به هر زحمتی بود همه جا شدند تازه داشت از التهاب فضا کاسته می شد که اصل التهاب وارد شد ، دایجونی هندوانه به دست به همراه خانواده وارد شدند و دوباره ولوله بر سر تعیین جا بلند شد همه در عین اینکه سعی می کردند موقعیت خودشون کنار کرسی را حفظ ...
بیانیه کی روش:از این پس بازیکنان پرسپولیس فقط در فیفادی دعوت می شوند/ برانکو در آتشی که افروخته می سوزد
برانکو بیاری نقل قول +169 #128 موری قرمز 2017-01-04 23:17 چه حرفای بچه گانه ای نقل قول +168 #127 alinzaghi9 2017-01-04 23:16 چقدر مظلوم نمایی تو ! نقل قول +166 #126 emad 2017-01-04 23:16 خفه شو بابا وظیفت بوود بازیکنارو برگردونی وگرنه ازادی رو رو سرت جهنم میکنیم نقل قول +58 #125 برانکو 2017-01-04 23:04 فیفا دی ...
شهیدی که در سایه نام برادر گمنام ماند
او باشند یا اینکه کارهایش مورد توجه و در دید دیگران باشد فرار می کرد. حتی به گفته پدرش، یکبار قبل از شهادتش به منزل باز می گردد و همه عکسهایش را از آلبوم درمی آورد. می خواست تا اسیر شهرت و شهوت شهادت نشود و با خلوص بیشتری بار آخر به جبهه برود. باور قلبی او این بود، همین که خدا می داند کافی است حالا چه نیازی است بقیه بدانند. مجید 15 ساله بود که آقامهدی او را با خودش به جبهه برد. از ...
آزاد شد تا بندگی اش را تمام کند
چایی می خورد و می رفت. شش سال بیشتر به همین روش روضه گرفتند؛ آن هم با سخنرانان ممنوع المنبر! روبه روی امامزاده هارونیه، اما در حرم امام رضا(ع) مکاشفه داشت. مکاشفه شرط دارد؛ باید موحد بود و مومن تا درها برایت باز شود؛ تا عبور کنی از این عالم. روح که قوی شد، هم سیر می کند و هم سلوک. خودش را می برد و دیگران را هم؛ به مدد خدا. مرد ایستاد بود توی صحن مسجد. گفته بود دلش می خواهد به ...
روایتی از غارت مهم ترین اسناد تاریخی تئا تر ایران
... چند وقت بعد پیامی آمد که می خواهند در پشت بام تئاتر شهر این کار را انجام دهند. گفتند شما لطف کنید هرچه دارید بدهید؛ من جواب ندادم یک ماه بعد منتظری زنگ زد گفت ما می خواهیم این کار را بکنیم شما چه اینها را بدهی چه نه ما این کار را می کنیم یعنی حرفش یک جورهایی دوپهلو بود. نگو بعضی از دایه های دلسوزتر از مادر اما به واقع حسود رای او را زده بودند که اداره تئاتر چیست؟ نه آقا بگیرید ببریم تئاتر شهر. باری ...
آیا تام هنکس مورد اعتمادترین آدم آمریکاست؟
زندگی ام است. مکث کوتاهی کرد تا نفس بگیرد و دوربین ها در این فاصله ریتا ویلسون را که هفت سالی از ازدواجش با تام هنکس می گذشت پیدا کردند. او بود که به من عشق را آموخت و هر روز بهم اثباتش کرد. هنکس نفسش را بیرون داد و سرش را تکانی داد تا دوباره کنترل احساساتش را به دست بگیرد و در این لحظه سالن از صدای تشویق ها منفجر شد. تام هنکس اینجا داشت نقش خود تام هنکس را بازی می کرد، و بهمان تصویری ...
روایت شاعرانه از گوهر عفاف/ عفت و پاکی زن، کهنه نگردد به زمان
راستشو بخوای دخترا مثل سیبن سیبِ زمین افتاده، بو نداره رهگذر هم پا رو دلش می ذاره سیبهای روی شاخه چیدن دارن از دست باغبون خریدن دارن بهار خانوم دل نگرون تو ام دلواپس روز خزون تو ام حالا که می خوای بری تو خیابون خودتو بگیر چراغ نده تو میدون وقتی که حوا پا گذاشت تو عالم به دو می خواست بره به سمت آدم ...
گفت و گوی منتشر نشده با زنده یاد - مرتضی احمدی - (2)
. بچه تهرون می گفت گناه دارد لک لک را اذیت کنیم. وقتی هوا سرد می شد از تهران می رفتند و وقتی هوا خوب می شد دوباره بر می گشتند. مردم می گفتند رفته اند مکه. ما به آنها می گفتیم حاجی لک لک. آدم متاثر می شود. مادرم توی خانه می نشست ناگهان صدای جغد می آمد. مادر پریشان می شد و می دوید و می گفت نکند جغد در خانه خودش باشد و دیوار رو به رو را نگاه کند. بعد می آمد و می دید مثلا جغد روی دیوار ...