سایر خبرها
و بی آنکه بداند چرا، گنجشک کوچکی را نشانه رفت. بال هایش شکست و تنش خونی شد. پرنده می دانست که خواهد مُرد. اما پیش از مردنش مروّت کرد و رازی را به پسرک گفت تا دیگر هرگز هیچ چیزی را نیازارد. پسرک پرنده را در دست هایش گرفته بود تا شکار خود را تماشا کند اما پرنده شکار نبود. پرنده پیام بود. پس چشم در چشم پسرک دوخت و گفت: کاش می دانستی که زنجیر بلندی است زندگی، که یک حلقه اش درخت است و یک ...
آکواریومی محبوب است. مورچه فرعون شیشه ای این نوع مورچه احتمالا از گونه تیره مورچه به کوچکی دو میلی متر و با رنگ زرد یا قهوه ای روشن هستند و البته به دلیل مزاحمت ، یکی از آفات مهم در محیط های بسته به ویژه در بیمارستان ها است. هنوز خاستگاه اصلی این حشره مشخص نیست اما در بخش های وسیعی از کره زمین از اروپا و آمریکا گرفته تا استرالیا و آسیای جنوب شرقی یافت می شود. جالب اینجاست که این ...
با وجود این، یا بهتر بگویم به این خاطر، زن بودن چه شورانگیز است. نامه به کودکی که هرگز زاده نشد | اوریانا فالاچی پسرک بی آن که بداند چرا، سنگ در تیرکمان کوچکش گذاشت و بی آنکه بداند چرا، گنجشک کوچکی را نشانه رفت. بال هایش شکست و تنش خونی شد. پرنده می دانست که خواهد مُرد. اما پیش از مردنش مروّت کرد و رازی را به پسرک گفت تا دیگر هرگز هیچ چیزی را نیازارد. پسرک پرنده ...
جناب ناصر گلستانفر معلم فرهیخته و مربی فرزانه، هرگاه خسته اما خوش دلانه از پهنه ی طراوت آسای گلستانِ مدرسه با شور و سرمستی از باده ی تعلیم وتربیت فراغتی حاصل می کند و سر از پانشناخته، راهی بوستان پر نشاط و با صفای شاعرانگی می شود تا در خلوت انس، فارغ بال از دغدغه های دل ریش زندگی، پروانگان رنگین تن تمنیات دل را بر دامن عطر انگیز گل های رنگارنگ گلزار عشق به پرواز درآورده ونرم نرمک شهد ...
علیرضا کاردار در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت: در زمان های قدیم جنگلی بود خوش آب و هوا که اهالی اش به لهجه محلی جینگیل صدایش می کردند. هر روز در جینگیل اتفاقی می افتاد و بساطی به راه بود. یک روز الاغ زیر ابرو برمی داشت و می گفت من آهو شدم و باربری اش را تعطیل می کرد و همه را مجبور می کرد از نافه اش مُشک بگیرند و به سر و صورت شان بمالند. یک روز قورباغه برنزه می کرد و ادعا می کرد من ...