سایر منابع:
سایر خبرها
وجود دارد گَوی (با فتح گ) : میدان و محل صاف مثل گوی لَرد یعنی زمین صاف کهره و بره دِر دونگی :کهره و بره ای که به چرا نمی رود و در خانه ها نان و دوغ و خشت و پشت می خورد . گلو: گربه گَهکون : صبح زود صبح گاه گی بارون ششتَه : واژه ای غیر مودبانه که به شخص رنگ باخته ، زردَنبو میگویند گِیار: گدار گیجال : گیج،گیج حال گینت بام : قربانت شوم البته به زبان ...
بازتعریف و بازبینی جدی در این باره انجام شود. خود من کم جدی نیستم؛ اما همه نوع موسیقی گوش می کنم. سمفونی شماره نهم بتهوون را گوش می کنم. بعضی کارهای باخ را دوست دارم و دوستانم می دانند که آثار جواد یساری و موسیقی رپ هم مورد علاقه ی من است. جالب است که در محافل، وقتی کسی قطعه ای آوازی می خواند، همه طوری رفتار می کنند که انگار خیلی لذت می برند؛ اما بعد که قطعه ای کوچه بازاری خوانده می شود، همه آن را ...