سایر منابع:
سایر خبرها
مشترک و فامیل ها تماس گرفت و به تمامی کلانتری ها و بیمارستان ها سر زد، اما انگار شوهرش آب شده بود. سرانجام دست دخترش را گرفت و به شیراز رفت تا خانواده شوهرش فکری به حال او و نوه شان کنند. چند روز بعد از این ماجرا سرو کله بهرام پیدا شد و در حالی که فریاد می زد: شماها مزاحم پیشرفت من هستید... همسرش را زیر مشت و لگد گرفت و آنها را از خانه بیرون انداخت. شیوا هم با دلی شکسته و دست پانسمان شده ...
... عاشقی دردسر کشیدن داشت غالباً ما گِران سَریم همه به گریبانِ ما نگاه مکن جامه از شوق میدریم همه به پدر مادرِ تو مدیونیم رعیت هستیم ، نوکریم همه کُنهِ الله اکبرید شما ما گدایان اکبریم همه بردن نام تو طَرَب دارد گر نمیرد کسی عجب دارد سَلَّم الله لطف دستانت کَثَّر الله لقمه ...
مطبوعاتی منزل ما هم مثل جاهای دیگر حضور داشتند برداشت و برد. منزل شما پایگاه تشکیل بسیاری از جلسات مهم انقلاب بوده است. بد نیست به برخی ازاین جلسات اشاره ای داشته باشید؟ یکی از جلسات مهم، بعد از بازگشتم از پاریس و تشکیل شورای انقلاب و برای انتخاب وزرا بود. خاطرم هست که تلفن منزلم کنترل می شد. شهید بهشتی زنگ زد و به جای اینکه بگوید بگویید دکتر سنجابی فردا به خانه شما بیاید، گفت ...
مرز بوم ایران اسلامی بکوشم و با این شعار که تا آخرین قطره خونم ساکت نخواهم نشست و همگام با برادران دیگر رزمنده باید نیرویی که بر ضد اسلام برخیزد مبارزه خواهم نمود . چون انتخاب این راه آخرش به شهادت میرسد لذا وظیفه شرعی خود دانستم که سفارساتی را بعنوان وصیت نامه به پدر و مادر و برادران و خواهران و بطور کلی دوستان و آشنایان یاد آوری نمایم. درود و سلام فراوان به پدر ارجمندم که همیشه مانند ...