سایر منابع:
سایر خبرها
را نیز نمی دهند و این خیلی سخت است اما من با این شرایط جنگیدم. پس از آن نیز دو سال در لیگ یک بازی کردم و فوتبال را کنار گذاشتتم. * اتفاق افتاده بود که در زمین بازی شیطنت کنید و کسی را اذیت کنید؟ یک داوری در ایران وجود داشت که همانند قهرمانی جدی سوت می زد. او جوان بود و تازه به داوری آمده بود و ادای خارجی ها را با دست و صورت درمی آورد. بازی استقلال و ذوب آهن بود. من به داور ...
بهش برسم و آن تیک هایی که باید می زد و نزد. تیک هایی که دست خودش نیست و در آدم هایی که اعتیاد شدید دارند می بینیم؛ تیک های ناگهانی که دست خود آدم نیست و جوری است که انگار یک چیزی در تنش می شکند. اجرای این نوع حرکات کمی برای بهروز سخت بود. قدرت از امیر پرویز پویان آمد بعد ترسیم فرامرز بود برای قدرت که موضوع اصلی بود. افسری را پیدا کردم که اولین نفری بود که در هجوم به خانه امیر ...
هفته بی درنگ پس از طلوع خورشید از بستر برخاست. سرتاسر خانه هنوز در خواب بود. هنوز دیوارهای با گچ سفیدشده، قفسه های ماهونی، پرده های ململی پنجره ها در خواب بودند، همین طور چوب کفپوش ها که شب گذشته تا مدت ها خش خش کرده، نق و ناله زده و گهگاه به جرق جرقِ خشکی افتاده بودند. خدمتکاران نیز هنوز بیدار نشده بودند، همچنین پدر دوشیزه هلنا که درِ اتاقش را از داخل قفل کرده بود. یک قطره درشت شبنم از برگ ...