سایر منابع:
سایر خبرها
و با کمک دست دیگرم و شلاق – شمشیر خودم را بالا کشیدم با دست آزاد شاخه درخت را گرفتم و خیلی زود خودم را به شاخه های دیگر رساندم . درخت کهنسال و محکمی بود . فقط باید منتظر می شدم تا طوفان فرو بنشیند و ببینم که جناب عقاب دیگر چه خوابی برایم دیده است . طوفان به همان شکل عجیبی که شروع شده بود ، به پایان رسید و رودخانه به حال عادی برگشت . اثری از صخره ها نبود ، از بالای آن درخت همه چیز زیبا به نظر می ...