سایر منابع:
سایر خبرها
پایین به بالا. مردها پیاده شدن که به گاریچی کمک کنن[.] دیدن خودشون نمی تونن وایسن. عباها را سرشان کشیدن و راه بیابونو گرفتن و رفتن. گاریچی و وردستش هم اسبا رو باز کردن و سوار شدن و رفتن. ای وای خدایا من یک زن تنها موندم. عصر می شد با خودم می گفتم خدای من با سرما و تاریکی شب، با گرگ و حیوونات درنده چه کار کنم؟ [...] خدایا خودت به من رحم کن، ای خضر زنده تو که پشت و پناه مسلمون ها هستی تو که مردمو ...