سایر منابع:
سایر خبرها
راحت اجرا می شوند. انگار کارگردان بی رحم بخواهد برای چند لحظه قهرمانش و تماشاگر نفس راحتی بکشند؛ اما بعد از هر خداحافظی، دوباره سرکوب و تنگدستی و دوربین نا آرام و پرش های نماها هستند که مانند پتکی بر سر قهرمان و مخاطب کوبیده می شوند.هیچ عاشقانه بزرگی اما به فرجام نمی رسد... روایت داستان پله به پله خشم و عصبانیت نوید را بیشتر و درعین حال فروخورده تر می کند. جنون او لحظه به لحظه همپای ترس از دست دادن ...
نگاه جدیدی پیدا کردم. * 50 درصد داستان جوخه زندگی خود من است - درباره رمز گشایی از اینکه چرا آمریکا در جنگ ویتنام شکست خورد کسی حرفی نزد، اما چه شد که شما تصمیم گرفتید یک سه گانه مربوط به این موضوع بسازید؟ من زمانی که 18 سالم بود برای تدریس به ویتنام رفتم، و بعد از دو ترم رفتم سراغ دست فروشی، پس از آن برگشتم تا کتابم را بنویسم، اما متأسفانه هیچ انتشاراتی با نشر کتابم ...
صورت مستقل اپ شد اما بسیاری از داستان هایم را به صورتپاورقی در مجله جوانان منتشر کردم که بعد از انقلاب هم حدود 12 داستان به صورت مستقل روانه بازار کتاب شد. ولی اولین داستان های شما در مجلات چاپ شد. - همینطور است. وقتی در مجله اطلاعات هفتگی خبرنگار بودم، تصمیم گرفتم داستانی بنویسم. آن موقع مجله هر هفته یک داستان کوتاه از نویسندگان مشهور روز چاپ می کرد. من داستانی نوشتم تحت عنوان ...