سایر منابع:
سایر خبرها
به ’اتحادیه دانشجویان مسلمان‘ وصلی؟ با قاطعیت به او جواب دادم: خیر. من هیچ نسبت و ارتباطی با این اتحادیه و هیچ کدام از اتحادیه های دیگر و جاهای مشابه این ندارم. با تحکم گفت: پس چرا این کتاب ها پیش تو هست؟! در آن اثنا که داشت در کلامش زیاده گویی می کرد و سؤالاتش را کش می داد که من را گیر بیندازد، از بین آن کتاب هایی که آن ها مصادره کرده بودند، ناگهان نگاهم افتاد به ...
برای بازی در فیلم کمدی رمانتیک بدون تعهد (No Strings Attached) دریافت کرده بود، فقط بخشی از دستمزد همبازی اش، اشتون کوچر، بود، در حالی که هر دوی آن ها نقش های اصلی فیلم را برعهده داشتند و در بیشتر صحنه ها با یکدیگر حضور داشتند. پورتمن در اینباره بیان کرد: اینو میدونستم و باهاش کنار اومدم چون این مسأله در مورد دستمزدهای پیشنهادی تو هالیوود وجود داره. دستمزد پیشنهادی برای اون سه برابر ...
باز کردم و شمردم. 14 تا سکه بود. وقتی از شیرخوارگاه اومدم بیرون، خیلی خوشحال بودم. بالاخره برای آخرتم یه توشه ای فرستادم. ابرویی بالا داده بود و گفته بود: خب حالا مگه تو چند سالته که برای آخرتت توشه جمع می کنی؟ سیدمصطفی هم جواب داده بود: مامان مرگ که دست خود آدم نیست. پیر و جوون نداره. کی از فرداش خبر داره. باز نگاهش به قبر افتاد. قبر تنگ و کوچک بود؛ اما نگران نبود. می دانست هر وقت پسرش ...
وسیله؟ همیشه با خودم می گویم که، نشود روزی که فردای آن روز به من بگویند با یک بیت و یا خواندن تو فردی از امام حسین(ع) و مکتب اهل بیت(ع)، دلزده شده و یا از هیئت دور شد ه است. مقیاس ما همیشه باید اهل بیت(ع) باشد و ببینیم آن ها از ما چه می خواهند. جلسات مداحانی که شور خوانی دارند معمولا بیش از سایر مداحان است و این افراد همیشه مخاطب خاص خود را دارند، اما دریغ از بعد آموزشی و یا تربیتی، درست است که این ...
درمانگاه منحصر به امام نبود و بعد از ایشان هم بلا استفاده نمی ماند. در حال حاضر بیش از 300 پرونده آنژیوگرافی بیماران بستری در درمانگاه جماران موجود است. اما در طول این مدت چند بار امام مراجعه به درمانگاه داشتند. مثلا ناخن شست پای امام را کشیدند و یا وقتی که دچار ایست قلبی شده بودند. در همین حال ایشان نسبت به اینکه مبادا رسانه های بیگانه متوجه موضوع بیماری شوند، نزد سید احمد آقا فرزند برومند ...
...> این را گفت و قطع کرد. دوباره زنگ زدم. دوباره همان خانم: این دفعه با صدایی بلندتر و عصبی تر گفت: بله. گفتم: خانم ببخشید شاید نیروهای خدماتی دیدن منتقل کردن یه جای دیگه مثلاً قسمت اشیاء گمشده و اینا. الآن ما کفشا رو لازم داریم. صدایی نیامد. چند ثانیه بعد دیدم در باز شد و خانمی حدوداً 27 یا 28 ساله یکسره سفیدپوش آمد بیرون و گفت: ببین من تازه از مرخصی اومدم. مریض شما رو هم نمی شناسم ...
محمد حسین خرسند، آخرین فرزند شهید حجت الاسلام حاج شیخ محمد خرسند که در زمان شهادت پدر، در جوار مضجع ثامن الائمه علیه آلاف التحیه و الثناء بوده است؛ پس از تشییع و در شب وداع با پیکر پدر، دل نوشته ای برای پدر داشت که در اختیار هفته نامه شما قرار گرفت. در ادامه نجوای خلوت او را می خوانیم: بسم الله الرحمن الرحیم سلام باباجان ببخشید جواب تلفنهایت را ندادم؛ رفته بودم حرم زیارت کنم ...