زینب شفیعی/ نویسنده نوجوان ساعت بزرگ رنگی گوشه پذیرایی، نزدیکی های شب را نشان می داد. طبق عادت همیشگی ام به ایوان بزرگمان شناور می شوم که درخت نارنج بزرگی سایه ای بر رویش افکنده است تا غروب را تماشا کنم. غروب دارد کم کم تمام می شود و جایش را به سیاهی شب می دهد. روزی پرمشغله دیگر تمام می شود ... ... ادامه خبر