سایر منابع:
سایر خبرها
ها را یادم می آید. مردم جمع می شدند و قصه می خواندند. من هنوز یادم است که وقتی پدرم شهر بود و ما باسوادی در خانه نداشتیم، با مادرم پیش همسایه بالایی مان علی آقا می رفتیم، که نامه بنویسد و به راننده بدهد که نامه را به شهر ببرد. اصلا گفتن این ماجرا در شرایطی که الان در همان روستا چوپان هم اینستاگرام دارد و با واتس اپ پیام می فرستد، در ذهن نمی گنجد ولی این حاصل گذر یک دوره است. من سال ها است در ...