سایر خبرها
کجا روز جوانی باز گردد اگر روزی نشاط و ناز بینم شب قدری چنان کی باز بینم همه شب تا سحر می نوش میکرد مرا از شوق خود مدهوش میکرد سحرگاهی صبوحی کرد برخاست به زیبا روی خود گلشن بیاراست چمن از مقدمش در شادی آمد ز قدش سرو در آزادی آمد چمان چون شاخ ریحان میخرامید چو گل بر طرف بستان ...
در تاریخ برگزاری مسابقه های فوتبال نتایج عجیبی رقم خورده است که برخی از آن ها غیر واقعی و مضحک به نظر می رسند، اما گاهی مستطیل سبز آن قدر بی رحم می شود که نتیجه تحقیر شدن یک تیم را در تاریخ ماندگار می کند.
تان استفاده کنید؟ پدر من کار حرفه ای اش موسیقی نبود و به خاطر دل خودش ساز می زد. فقط یک چند نفری از دوستان پدرم می توانستند موسیقی او را بشنوند و استفاده کنند. پدرم روابط محدودی داشت و اصلاً گسترده نبود که هنرمندان با او مراوده داشته باشند. فقط یک بار یکی از استادان پدرم، استاد شیدانی که 85سال داشت به کرمانشاه آمد و مدتی در آنجا ماند و من از هنر و صحبت های ایشان استفاده کردم. یک خواننده ...
نگاه دیگر از ذهنش گذشت: نه! این فرق داره. این همه شباهت! هر طور شده، باید از این دوبه شکّی خلاص بشم! به او نزدیک شد. دستمالی از جیبش درآورد و تای آن را باز کرد. چند گل ریز سرخ در یک گوشه دستمال خودنمایی کرد. از گوشه دیگر گرفت و بر گونه راست دختر گذاشت و آهسته آن را تا چانه اش پایین آورد و خون صورتش را پاک کرد. وقتش رسیده بود تا دوباره نگاه کند، اما می ترسید. برخاست و به دختر پشت کرد ...