سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای آمبولانسی که صبح عملیات روی قله بود!
توکل به خدا ماشین را درآوردم. * فقط دو نفر از بچه های ما مجروح شدند مختار داوری می گوید: فرماندهان به ما گفتند که امام طی پیامی از ما خواست که باید حصر آبادان شکسته شود و ما قرار است به همین منظور عملیاتی را انجام دهیم. صبح روز پنج مهر 1360، وعده فرماندهان به تحقق پیوست و عملیات ثامن الائمه (ع) شروع شد، نیروهای دشمن از دو سمت مورد هجوم قرار گرفتند، یکی از شرق کارون ...
همدانی، جعفری و قاسم سلیمانی درس آموخته مکتب خمینی اند/ همدانی ظرفیت های مغفول سوریه را پای کار آورد
معرض تهاجم دشمن عراقی بود از شهید محمد بروجردی فرمانده سپاه غرب کشور خواست تا نیروهای سپاه همدان در آن منطقه مستقر شوند. لذا من، شهید همدانی و شهید بهمنی به همراه 70 نفر نیرو در کنار ارتشی ها در مرز مستقر شدیم. از 2 ماه قبل از آغاز جنگ در مرز بودیم. تمام حوادث و تحرکات را زیر نظر داشتیم و می فهمیدیم که به زودی جنگی علیه ما آغاز می شود ولی بنی صدر و اطرافیان وی نظر ما پاسداران را قبول نداشتند و می ...
لحظات دلهره آور قبل از اعدام زندانیان داعش
این شهر، به اسارت آنها درآمد. او پس از مدت کوتاهی آزاد ولی دوباره در ماه جولای اسیر شد. نیروهای داعش می گفتند او اخبار و اطلاعات این گروه را در اختیار نیروهای کردی قرار می داده که در مناطق مجاور حویجه حضور داشتند. روزی که خبر مرگ قریب الوقوع ابو وحید به او گفته شد، یکی از قضات محلی داعش به داخل سلول او آمد و پرسید: چرا تو اطلاعات مربوط به مسلمین را در اختیار کردها قرار داده ای؟ ابو وحید ...
حوادث پس از عاشورا از اهمیت بیشتری برخوردار است/ نقش خاص زنان در حوادث پس از عاشورا
به سیدالشهدا (ع) می گفتند زنان و بچه ها را نبرید اما امام حسین (ع) از اسرار و حقایقی مطلع بود که دولت بنی امیه تنها به جنایت کربلا اکتفا نخواهد کرد و امام حسین (ع) را به عنوان کسی که بر امیرمومنان خروج کرده، معرفی می کند. حتی یکی از کسانی که پیشنهاد به همراه نبردن زنان و بچه ها را دادند همسر حضرت زینب (س) بود اما امام حسین (ع) احساس می کرد از روز عاشورا به بعد ماموریتی وجود دارد که از ...
ماجرای زیارت کربلا در زنجیر اسارت رژیم بعث
شهدای کربلا با غل و زنجیر اسارت است. آن هم در روزگاری که ایرانیان اجازه چنین زیارتی را نداشتند. محسن جهانبانی، 8 سال سابقه اسارت در اردوگاه های عراق را دارد. او در سال 61 و در سن 19سالگی به اسارت عراق درآمد. جهانبانی در زمینه زیارتی که در اواخر دوره اسارتش تجربه کرده است می گوید: شاید اولین چیزی که همه اسرای دوران دفاع مقدس به عنوان بهترین خاطره از دوران اسارت نام ببرند، زیارت حرم امام ...
20 نکته درباره شخصیت زنی برای همیشه تاریخ
. امام زین العابدین علیه السلام می فرماید: انها کانت تقسم ما یصیبها من الطعام علی الاطفال لان القوم کانوا یدفعون لکل واحد منا رغیفاً من الخبز فی الیوم واللیله (28)؛ عمه ام زینب[در مدت اسارت]، غذایی را که به عنوان سهمیه و جیره می دادند، بین بچه ها تقسیم می کرد، چون در هر شبانه روز به هر یک از ما یک قرص نان می دادند. او سختی ها و تازیانه ها را به جان خود می خرید و نمی گذاشت بر بازوی ...
شرح مختصر و زیبایی از فرازهای زیارت اربعین +صوت آوای دلنشین زیارت اربعین
دنیا و زن و بچه در قتل حسین شرکت نمودند؛ البته آنها کسانی بودند که واقعاً نماز می خواندند و شهادتین می گفتند؛ ولیکن به خاطر شکم و ریاست یا ترس از دادن جان و دنیای خود، برخلاف اعتقاد خود با حسین علیه السلام جنگیدند، به همین جهت جنگ اصحاب ابن زیاد در راه عقیده و ایمان نبوده؛ بلکه جنگ با عقیده و خود بوده است؛ یعنی آنها کسانی بودند که به خاطر شکم با اعتقادات خود جنگیدند، به همین دلیل یعنی آنها کسانی ...
سفرنامه اربعین حسینی از زبان یک خبرنگار
کربلا داریم. مسیر بغداد و ... .” – دیشب ما را عده ای از این میزبانان به منزل و روستای خودشان بردند. می گفتند که برای ما فقیر و غنی و صاحب منصب و ... فرق نمی کند. این میزبانان تنها مدالی که به این افراد می دهند و آن تنها ملاک است زائر ابی عبدالله بودن است. – من یک مثالی بزنم. می گویند وقتی امام زمان عج بیاید همه چیز رونق پیدا می کند زمین همه نباتات خود را بیرون می ریزد آسمان می بارد نعمت ...
بنده با سلطنت مخالفم / جوشیدن خون وکیل قتیل ملت بعد از پنجاه سال
گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان ؛ وقتی که در زندان بود عمامه اش را بالش شب ها می کرد و رویش را با عبا می پوشاند و وقتی هم که به دربار شاهزاده عثمانی وارد شد، به جای صندلی ها، رفت و روی زمین نشست. صحبت از سید حسن مدرس است که هنگام برگشتن از مجلس ملی به سمت خانه، ریز احوالات سیاسی مملکت را برای (مشهدی کریم بقال) تعریف می کرد و اگر به او می گفتند [آقا این درست نیست که شما سیاست مملکت را برای یک ...
نبود آثاری با موضوع اربعین در اسارت/ پرداختن به خاطراتی که هنوز بازگو نشده اند
به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس پس از گذشت بیست سال از پایان دوران دفاع مقدس، با نگاه تحلیلی به مجموعه کتاب های تولید شده با محوریت دفاع مقدس و اربعین می توان اظهار کرد که هنوزآثاری با موضوع اربعین در هشت سال جنگ تحمیلی به چاپ نرسیده و تنها چند کتاب عکس پیرامون پیاده روی عمومی مردم در اربعین منتشر شده است. بنابراین برای خلق آثاری با عنوان اربعین در اسارت باید به سراغ آزادگانی برویم که ...
ایدز بیماری است، جرم نیست
ایدز دهند و در زمینه بیماری احتمالی شان از طریق مشاوران آگاه شوند . مردمی که پس از گذشت این همه سال از مشاهده نخستین ویروس ایدز در کشور، همچنان با تابوی سنگینی برای بررسی وضعیت بدنی خود به لحاظ ایدز مواجهند و با فشار و قضاوت اجتماعی و نبود امکانات و آگاهی کافی و ترس روز به روز هم از این بررسی دور شدند اما حالا اگر چنین طرح هایی ادامه پیدا کند،آگاهی بیشتر و ناقلان این ویروس کمتر می شود . ...
تنبیه آشوبگران برای صادرات شپش!
را کنده و باآن سوزن و وسایل دیگر را درست کرده بودیم. داخل سوله، رضا و چند نفر دیگر علاءالدین کوچک را دوره کرده و شدیداً با هم بحث آره و نه راه انداخته بودند. معلوم بود مشکلی پیش آمده که رضا عصبانی جواب شان را می داد.جلوتر که رفتم، متوجه قضیه شدم. -باید ببرم تحویل استوار بدم. -اون دوتای دیگرم که بردی. پس چایی چه طوری درست کنیم؟ -فعلاً باید اینو تحویل داد ...
روایتی از 3 دختر سوری که داعشی شدند
آنان می گفتند از داعش متنفر هستند و آرزو می کردند کاش هیچ گاه وارد رقه نمی شدند، اما با تمامی این تنفر، آنان ضوعا را با خود بردند و به پدر و مادرش گفتند او اکنون عضوی از گردان آنهاست و چاره ای جز پذیرفتن این حقیقت وجود ندارد. دختر عموی ضوعا، اوس نیز برای این گردان کار می کرد. تنها اندکی پس از آنکه دوستان ضوعا به خاطر پیروی نکردن از دستورات داعش، شلاق می خوردند، اوس به جنگجویی خشن تبدیل ...
سفرنامه اربعین (قسمت سوم)
... برادر فیروز را هم دیدم، همان دوستی که قرار بود باهاش بیایم ولی زود رفته بود. عمود 1000 بچه های هیئتی تهران موکب داشتند. خدا خیرشان دهد چای ایرانی واقعی با قند حبه ای. قیمه ی امام حسین علیه السلام آن هم به سبک ایرونیش. منم از خدا خواسته، چقدر چسبید. نماز را عمود 1000 خواندم و بعد از نماز با دو زائر شیرازی همراه شدم. هنوز توان و اشتیاق داشتم، توی موکب خاصی توقف نکردم. شب ...
یک تخریبچی و پنج روز بحرانی
.... دیگر خسته شده بودم نمی توانستم ادامه بدهم بخصوص اینکه بقیه مسیر سربالایی بود از خدا خواستم کمکم کند . *روایت روز پایانی/ سرباز خودی من را به آغوش کشید روز پنجم 8 شهریور ماه : با طلوع آفتاب و دیدن سنگرهای خودی شروع به حرکت کردم گه گاهی فریاد می زدم ولی بی فایده بود فاصله یکی دو متری را در عرض چهار ساعت طی کردم نزدیک ظهر بود که صدای ایست ایست! یک نفر مرا به خود ...