سایر منابع:
سایر خبرها
زائر آن سوی مرز باشی و چه زائر جاده مانده از حرم در این سوی مرز؛ به هر حال کسی حاضر نیست مسافری را سوار کند؛ اتوبوس ها خالی می آیند و خالی می روند؛ پیرمردی روی زمین نشسته؛ نمی دانم از فرط خستگی کیلومترها پیاده روی است که این چنین به پهنای صورت گریه می کند یا از جاماندنش از غافله عشق یا هر دو... به هرحال بدجوری طاقتش طاق شده. نزدیک صبح و بعد از حدود 10 کیلومتر پیاده روی به شهر مهران می ...
گفت بروید و با ایشان هماهنگ کنید. مرتضی رفیقدوست آمد و گفت حاجی گفته باید بیاییم پیش شما. گفتم: چه چیزی را باید هماهنگ کنید؟ گفت: اتوبوس آورده ایم که بچه ها را ببریم حرم. گفتم: اینکه هماهنگی نمی خواهد کار خوبی کردی. هرجا خواستی ببری ما هم با تو می آییم. سوار اتوبوس شدیم. هم بچه های ذوالفقار بودند، هم بچه های لشکر. دم غروب بود و هوا تقریباً تاریک شده بود. بچه ها می خواستند بروند زیارت حضرت زینب (س ...
...> عجب اوج و فرودی و کبودی خدایا چه کند زینب کبری(س)! *15 کیلومتر پیاده روی به عشق ثارالله و اینک در سال 1437 هجری در گوشه ای از کره خاکی در حدفاصل میدان امام حسین(ع) تا حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) جمعیت زیادی از عشاق حسین(ع) آمده اند تا شاید مرهمی بر زخم دل زینب حسین باشند، آمده اند تا اگر روزی کنار قدم های جابر گام بر نداشته اند، اینک به یاد نخستین اربعین حسینی در ...
تمام جان است نیز فرا می رسد؛ عاشقانی که صف در صف و پیاده قدم در جاده عشق نهاده اند. گویی در عالم هیاهوی عاشقی برپا و خبر از رستاخیز دیگری است؛ در این رستاخیز حسینی جان های عاشق در طلب یار مشقت و سختی های راه را به جان می خرند و این اشک ماتم و حسرت جاماندگان از صف پیاده عاشقان مولایمان حسین (ع) و حضرت ابوالفضل العباس است که از دیدگان جاری است. ارادتمندان به حسین(ع) از بیجار ...
کمپوت می خرم. می روم پذیرش، منشی چندباری برایم تکرار می کند که باید ازش عکس بگیری با یک استشهادنامه محضری که صاحب این عکس هانیه . ر ... مدارک شناسایی خود را گم کرده و نامه را بیاری تا مرخصش کنیم فهمیدی؟ مددکارها هانیه را می آورند، تا مرا می بیند چشمانش برق می زند، می گوید مردم و زنده شدم. می پرسم: بچه خوب است؟ جواب می دهد نذاشتن ببینمش که . کمپوت ها را می دهم و با گوشی عکس می گیرم. می ...
عزاداران اربعین حسینی، جریان یافته است، عدّه ای تشییع شهید مدافع حرم را برگزیده اند، عده ای دیگر با حضور در مسجد و هیئت ها با پوشیدن جامه عزا به سوگ و ماتم نشسته اند. این ها حرف های کمی است ، اما نمی توان آن را دست کم گرفت، حرف هایی که حاصل جمع آن عشق به حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) است. در میان شور و حال مردم برای عزاداری اربعین، برحسب اتفاقی راهت به بیمارستان می افتد ...
، وضع مناسبی نداشتند. نگران بودم که مبادا صحن حرم را آلوده به نجاست کنند، با طلوع آفتاب به آنان رو کردم و گفتم: آفتاب درآمده، حالا می توانید بروید! پدرم که شاهد رفتار تند من با بیابان نشینان بود، آشفته حال رو به من کرد و گفت: ای بی حیا! تو حق نداشتی به اینها بگویی بروند! گفتم: آخر، ممکن است صحن را نجس کنند. گفت: اگر نجس می کردند، من با این محاسنم آن را پاک می ...