خانهسایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
خرمشهر هنوز همان خرمشهر است +عکس
لحظه با دیدن این صحنه دلم گرفت و دعا کردم که باز هم در این شهر خالی از سکنه، خانواده بیاید و کار و زندگی رونق گیرد. سعی کردم از باقی مانده خانه ها، کوچه قدیمی مان را پیدا کنم ولی شهر تغییراتی زیادی کرده بود. از مهمان خانه شهر که در نزدیکی خانه ما بود، سعی کردم خانه را پیدا کنم. سال 45 سیلی آمد و ما یک سکو در ورودی ساختمان درست کردیم. این نشانه ها من را به یک خانه مخروبه که تنها قسمت ...
شادی آزادی خرمشهر با غم از دست دادن پدر همسایه اند
آزاد سازی خرمشهر و همچنین سالگرد شهادت سردار طالبی در دوم خردادماه 61، به گفت و گو با خانواده و یکی از همرزمانش پرداخته ایم که ماحصل آن پیش روی تان قرار دارد. فروغ سلیمانی همسر شهید خانم سلیمانی شهید بزرگوار طالبی را چطور انسانی شناختید؟ من و نیازعلی فامیل بودیم. هر دو اهل ساکن روستای چغاسیاه از توابع اراک بودیم و زندگی ساده ای را نیز شروع کردیم. هنگام ازدواج من سن و سال کمی داشتم ...
وقتی برادران استقلالی به جان هم می افتند
ورزشگاه می رود. * هفته گذشته هم بحث هایی در رابطه با شما مطرح شده بود، اینکه خانه مادری تان را به نام همسر چهارم تان زدید. - متاسفانه یک سری صحبت هایی مطرح شده و من تلاش می کنم تا کارهای قانونی آن را انجام بدهم. آن روزنامه ای که این حرف ها را تیتر کرده مدرکی هم داشته؟ من برای تمامی ادعاها سند دارم و مطمئن باشید با ارائه آن ها ثابت می کنم چه کسی دروغ می گوید. * البته با مادرتان هم صحبت کرده اند ...
همین که کرار از استقلال رفته جا خوشحالی است | تشویق نشدن نکونام خطی بود مثل خیلی اوقات دیگر | بچه رفتگر ...
به گزارش خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام ؛ حالا و پس از حدود 5 ماه بعد از آن روزها بار دیگر می شنویم که افشارزاده برای یکی از مهمترین بخش های باشگاه به سراغ روشن رفته است. قرار است ریاست آکادمی باشگاه استقلال را در دست بگیرید؟ در این باره با آقایان افشارزاده و توفیقی صحبت های مقدماتی را انجام داده ایم و در تهران هم یک زمین مرتب را در نظر داریم تا در صورت توافق کامل با ...
سرقت طلاهای پیرزن به صورت خیلی مؤدبانه
سال هاست در محله سجاد زندگی می کنم با آن که سن و سالی از من گذشته و با بیماری های زیادی دست و پنجه نرم می کنم، اما خداوند را شاکرم که توفیق خواندن نماز در مسجد محل را به من عنایت کرده است تا لذت نماز به جماعت را هر روز تجربه کنم. عصر روز قبل هم مانند روزهای گذشته عازم مسجد شدم تا نماز مغرب و عشاء را در کنار دیگر هم محله ای هایم اقامه کنم. وقتی به نزدیکی های مسجد رسیدم ناگهان صدای بوق ...
هادی ساعی: طلای المپیکم را دزد برد، دنبالش نرفتم
بتواند از راه قهرمانی، شخصیت اجتماعی پیدا کند من از راهی که رفتم، ناراضی نیستم. از این راه خیلی از موقعیت های دیگر را به دست آوردم. هرچه دارم از تکواندوست. اگر عضو شورای شهر هستم به خاطر تکواندوست وگرنه مردم من را از کجا می شناختند؟ ولی تعلقی به تکواندو ندارم. هرکسی بود تعلق و تعصب داشت ولی من ندارم. یک سال پیش همسرم مدال های من را در دکور خانه چید. پسرم شش سالش است. تا قبل از آن نمی دانست من قهرمان ...
پستچی ؛ تحولی نو در فضای مجازی
خانم مسنی که برای من نوشته بودن من 82 ساله ام و اگر نوه من هرشب این داستان را نخواندخوابم نمی برد. آدمهایی که می نویسند ما از وقتی پستچی را می خوانیم قرص های مان کمتر شده و اعصابمان راحت تر! فضای مجازی چه جاذبه ای داشت که شما را ترغیب به انتشار قصه تان کرد؟ تیراژ کتابهایی که از من منتشر می شد نهایتا هزار نسخه بود. در واقع ناپدید بود! کتاب اخیرم که چاپ شده، خانه ای روی آب ، حتی ...
ماهی یک میلیون تومان کبریت می خرم !
می گویند دیوانه ای! یعنی تا به حال کسی تشویقتان نکرده؟ بعضی ها چرا. اوایل می گفتند دیوانه ای، بعد که دیدند خیلی علاقه دارم و برای این ها از وقتم می زنم، علاقه مند شدند. خیلی های شان از من کبریت خواستند، من هم خسیسم، ندادم. (می خندد) اضافه ها را ولی می دهم. نظر خانواده تان چیست؟ آنها هم مثل دوستانم می گویند دیوانه ای! زنم اوایل مخالف بود. من در خانه جدیدم ...
کتابخانه های زیبا برای خانه های کوچک (2)
مجله منزل - مینا نویدی: در فیلم دیو و دلبر، دیو کتابخانه شکوهمندی را به محبوبش هدیه می دهد؛ کتابخانه ای بزرگ و زیبا که دلبر حسابی شیفته آن می شود. وقتی یک دختربچه بودم و این فیلم را دیدم با خودم گفتم روزی این کتابخانه، مال من خواهد بود. نه اینکه منتظر باشم تا دیوی از راه برسد و این کتابخانه را به من هدیه دهد. فقط می خواستم تمام خانه ام کتابخانه ای بزرگ و زیبا باشد اما حالا بیشتر خانه ها مانند ...
دین محمدی: دنبال کسب سهمیه هستیم نیم نگاهی هم به کسب دو جام داریم
مربی استقلال هم مانند پرویز مظلومی از شعار هواداران در بازی با سایپا علیه سرمربی تیم متعجب و ناراحت است. سیروس دین محمدی امیدوار است این اتفاق خط و خط بازی نباشد. او به قهرمانی و کسب سهمیه آسیایی خوشبین است و حتی به قهرمانی در دو جام هم نیم نگاهی دارد. در آستانه بازی با تراکتورسازی وضعیت تیم تان چطور است؟ همه چیز خوب است و بچه ها سرحال و آماده هستند. خوشبختانه جز ...
تویی ای سردار جنگل . . .
شود اما بعد از چند سال صف سنگ تراشان برای ساختن تندیس شما از دروازه شهر بیرون می زند؟ شاید به خاطر این است که سنگ و آهن زبان ندارد، روح ندارد و نمی تواند برای کسی دردسر درست کند . نمی دانم حکمتش چیست که هربار قلم را روی کاغذ می گذارم و از گذشته می نویسم، داستان به سر بریده و اشکی می رسد که در پستوی خانه ها سرازیر می شود و حتی مجال فریاد پیدا نمی کند . نمی دانم چرا داستان به برف می رسد و کولاک، به زمینگیر شدن تاریخ . ...
جهان آرام آرام زیست محیطی می شود
.../ اسماعیل کهرم مدرسه ها تعطیل شده بودند، جوان ها دسته دسته راهی خانه می شدند. سه چهار نفر جلوی بنده راه می رفتند. به ردیفی از شمشادها رسیدند. دست خود را روی برگ شمشادها به حرکت درآوردند. نفر اول بی اختیار و کاملا ناآگاه چند برگ را کند، یکی دو دقیقه در دست خود نگه داشت و سپس آن را روی زمین ریخت! من ناظر این اتفاق بودم. دو نفر همزمان این کار را کردند. آنها را ...
لذت تاب خوردن در دکوراسیون منزل!
وب سایت چیدانه: نمی دانم شما هم مثل من هستید یا نه! اما من هنوزم وقتی چشمم به تاب می افتد بدون توجه به اینکه دیگر از سنم گذشته و دیگران با دیدن من چه خواهند گفت، درست مثل کودکی ام هیجان زده می شوم و لذت تاب بازی را از خود دریغ نمی کنم. مبلمان تابی، لذت تاب خوردن در دکوراسیون منزل! اینقدر این حس معلق و آزاد بودن در هوا شیرین است که دوست دارم هیجان تاب سواری در فضای داخلی خانه ...
در دیدار آخر به معراج رفتیم/یک افغانستانی عبدالله را بی تاب کرد
کوچه مان به نامش است گذاشت. *خانم! دامن شما سبز میشه تازه ازدواج کرده بودیم که یک شب خواب دیدم صدایی دو مرتبه گفت: خانم! دامن شما سبز میشه ، بار سوم همان صدا آمد که: خانم! شنیدی؟ می گوییم دامنت سبز میشه چند وقت بعد یعنی حدود یکسال بعد هفت ماه بود که فرزند اولمان را باردار شده بودم که همان خانم ملکی آمد خانه ما و گفت: فرزندت پسر است، من خواب دیدم بچه ای را به من دادند، پرسیدم ...
من ناصر حجازی هستم در راه سینماها +فیلم
مستند “ریو –تهران” بودم، همراه جرزینیو ستاره برزیلی دهه 70 میلادی به منزل جناب آقای حجازی رفتیم. ناصرخان آن روزها بیمار بود و مشخص بود به سختی خودش را برای پذیرایی از مهمانش آماده کرده است. در همان ملاقات 2 ساعته به حدی جذب منش و شخصیت او شدم که عکس به یادگار مانده از آن روز را در همه 5 سال گذشته روی میز خانه ام گذاشته ام. قبل از حضور در فیلم ایشان هر روز آن عکس را می دیدم و در ذهن خودم بارها و ...
منوچهر آذری: هم پرسپولیس را دوست دارم، هم بقیه تیم ها را/ یک بار رفتم ورزشگاه، چشم تان روز بد نبیند!
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ سال هاست حضور آذری در تلویزیون کمرنگ شده ولی هنوز شنوندگان رادیویی برنامه های طنز او را گوش می دهند. آذری که دیروز به موسسه خبر آمده بود، دقایقی هم درباره ورزش صحبت کرد.. آقای آذری می گویند شما بدجور پرسپولیسی هستید. بله، پرسپولیسی هستیم دیگر. پس پرسپولیسی هستید. نه نیستم. همینطور دوست شان دارم. تیم های دیگر را هم دوست دارم ...
چرا به پرسپولیس نرفتم ؟ | الگویم جواد نکونام است
به گزارش خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام و به نقل از ورزش سه; ابتدا توپ جمع کن بودم حدود 8 ساله بودم که با برادرم به زمین فوتبال روستایمان گنج افروز در بابل ، می رفتیم. به دلیل سن کمم در بازی تیم داداشم توپ جمع کن بودم. بعد از یکی دو سال که سنم بیشتر شد به همراه داداشم در تیم فوتبال بازی می کردم. بعداز آن به دلیل شرایط خانوادگی از سمت مدرسه بالاتر اومدم، ما در جام رمضان مدرسه تیم می ...
آنهایی که به طارمی توهین کردند پرسپولیسی نیستند | باید این بچه حمایت شود تا گل بزند
...> ظاهراً فقط این نبوده و به او فحاشی هم کرده اند. خب اشتباه کردند. نباید به مهاجم اول پرسپولیس بی احترامی کرد. طارمی که از عمد پنالتی اش را خراب نکرده است. به نظر من این افرادی که به مهدی طارمی اهانت کردند، پرسپولیسی نیستند. البته علی پروین از طارمی حمایت کرده است. باید از این بچه حمایت کنیم تا گل بزند. این حملات و بی ادبی علیه مهدی طارمی کار جالبی نیست. البته همان طور که ...
پرسپولیسی ام ولی الگویم فرهاد مجیدی است / به من می گویند مسی ایران
...> – محمدرضا سلطانی نیا هستم متولد 9 اسفندماه 1375 متولد شیراز، در 10، 12 روزگی به تهران آمدم و در 6، 7 سالگی در تیم شهید شیرازی بازی کردم، دوران مدرسه ام را در منطقه 7 بودم و بعد از آن هم به شاهین رفتم. آنجا زیر نظر آقای قربانی بازی کردم و بعد از نونهالان برای نوجوانان به داماش رفتم. دو سال نوجوانان را در داماش بودم و در جوانان با توحید قرارداد بستم و امسال هم به پرسپولیس آمدم. * چه شد که به ...
زندگی شخصی و خانوادگی فائزه هاشمی
... من کلا سیاستم درهای باز است! اگر ببینید شیشه های ماشینم همیشه یک مقدار پایین است. اکثرا ماشینم قفل نیست. پنجره خانه مان همیشه باز است. در خانه مان قفل نیست. در دفترم در دانشگاه قفل نیست. همه جا من سیاست در های باز دارم! اعتقادی به بستن ندارم. من فکر می کنم محدودیت هایی که ایجاد می کنیم، هیچ وقت مثبت نیست و همیشه بار منفی دارد. من همینجا به شما رای می دهم! می توانید روی ...
هدیه کوچکی که مسیر زندگی بختیار را عوض کرد
من داد و آن هم یک کفش خیلی خوب بود که از دست عبدالله احمدیان گرفتم. از او ممنونم واقعا خیلی به من کمک کرد وقتی بچه بودم همیشه قبل از اینکه به اردو بروم، از شب قبلش پیش آقای احمدیان می رفتم. من فکر می کنم این تنها یادگاری خوبی است که از دوران بچگی ام دارم و از دست یک دوست خوب گرفتم و ممنونم. امیدوارم روزی جواب محبت دوستانم را بدهم من دوستان خوبی دارم و از همه آنها ممنون هستم چون ...
فردوسی پور طرفدار کدام تیم است؟
فوتبال پخش شد. این بازیگر و کارگردان که سال 90 به همراه حبیب رضایی و سروش صحت به 90 دعوت شده بود و یکی از جذاب ترین برنامه ها را رقم زد، گفت: من ابدا فوتبال نمی بینیم و به خاطر هوش عادل او را دوست دارم، همین طور به خاطر قیافه و قدش. من به عادل اعتماد کردم و گفتم تو کارت را بلدی، در نتیجه من طرفدارتم. این اعتماد را عادل همیشه جواب داد. اما من فوتبال دوست ندارم، از بچگی در کنار پدری بزرگ شدم ...
یک کانال با 100 شهید!!
از آن که پیکر علی جا ماند، محمد آمد پیش من و از من اجازه رفتن به جبهه را خواست، ابتدا قبول نکردم، چون می گفتم یکی که رفته برنگشته، حالا چرا او برود. ولی شهید محمد قانع نشد و می گفت: هر کس وظیفه خودش را دارد، در ضمن من می روم به دنبال علی تا او را پیدا کنم. در ضمن من پسری دارم به نام حسن که او هم جانباز است، این طور نبود که فقط آنها دوست داشتند، به جبهه بروند، کل خانواده ام جبهه ای ...
خلافکار بودم اگر فوتبالیست نمی شدم!
سرویس ورزشی جوان ایرانی مهمترین و داغ ترین اخبار ورزشی: به گزارش سرویس ورزشی " جام نیوز "، علی انصاریان که چندی است به سمت بازیگری رفته است، در گفت وگویی اظهار داشت: هنوز روحیه ورزشی در وجودم هست و من نمی توانم آن را کنار بگذارم، من بیست سال فوتبال بازی کردم و از هفت، هشت سالگی دنبال توپ فوتبال دویدم. با یک توپ پلاستیکی و چند تا آجر که در آن زمان مرسوم بود فوتبال بازی کردم و بزرگ شدم ...
چراغی که هرگز خاموش نشد
داداش نگران نباش. چند لحظه بعد پسر بزرگ ترم زنگ زد و سراغ سعید را گرفت، نگران بود، انگار خبر در شهر پیچیده بود و فقط ما بی خبر بودیم. به پسر بزرگ ترم گفتم راستش را بگو، می دانم خانه خراب شده ام. دلداریم داد و گفت: نگران نباش، سعید زخمی شده است. گفتم عیب ندارد مادر، سال هاست از پدر جانبازش پرستاری می کنم، سعید هم روی چشم ام جا دارد، برای او هم می شوم مادر پرستار. 10دقیقه نگذشته بود که پسرم ...
شهاب، شکیب و آید ین بچه های شاهرخ نیستند ؟
برای حق سند 400 هزارتومانی از ماد رم 200 هزارتومان گرفته است. این ماجرا خیلی خانواد گی است، بهتر نبود د ر خانواد ه خود تان این قضیه را حل می کرد ید ؟ بله حق با شماست ولی وقتی 3 و نیم سال پاسخ تلفن ماد رم را نمی د هد چه کار کنیم؟ وقتی ماد رم را 4 سال است که از خانه اش بیرون کرد ه من چه بگویم؟ بله باید د رخانواد ه خود مان حلش می کرد یم، عمو و د ایی من هم د ر این باره با او صحبت کرد ه اند ولی وقتی زیر بار نمی رود ما چه کار کنیم؟ اصلا من د روغ می گویم چرا نمی آید و سند رو نمی کند که بفرمایید این 3 د نگ خانه ماد رم؟ بله من مریضم ولی حق ماد رم را از او می گیرم. ...
هواداران پرسپولیس باید خوشحال باشند دیگر در فضای مجازی نیستیم
: کدام دودستگی؟ ما یکدستِ یکدست هستیم. اردوی خوبی هم در کیش داشتیم و بعد از مدت ها همه کنار هم بودیم. ملی پوشان هم بودند و اصلاً نیاز داشتیم کنار هم باشیم تا همدل و متحد شویم. همین الان هم اگر نگاه کنید، متوجه می شوید بچه ها تا چه حد با هم صمیمی شده اند و همه جا هفت، هشت، ده نفره می روند. این اردو لازم بود. ...
در قرارداد حرفه ای مد و استایل من را جایگزین پیکه کردند
پسر فوق العاده ای بود و البته یکی از پیراهن های انزو فرانچسکولی را هم دارم. وقتی بچه بودم یکی از آرزوهایم این بود که با پیراهن فرانچسکولی بخوابم. این آرزو سال ها بعد و زمانی که ازدواج کرده بودم محقق شد هرچند که همسرم اصلاً راضی نبود من با آن پیراهن بخوابم! البته من به حرفش گوش نکردم و با همان پیراهن خوابیدم. ماجرا به سال 99 برمی گردد، بعد از فینال بین یوونتوس و ریورپلاته که ما یک بر صفر ...
زنانی که ناخواسته به ایدز مبتلا شدند
رسیدگی کنم. بچه ها و عروسم می دانند بیمار هستم. قبل از این که به خواستگاری عروسم برویم به او گفتم مبتلا به ایدز هستم. قبلاً به برنامه ماه عسل رفته بودم و سی دی آن برنامه را به عروسم دادم و او با خانواده اش سی دی را دیدند و من را یادشان آمد. عروسم گفت من مشکلی ندارم. هم خودش و هم خانواده اش پذیرفتند. اوایل که به خانه ما می آمد حتی از لباس های من استفاده می کرد و در تخت من می خوابید. ...
گفتگو با مادر کودک هشت ساله ای که مرد شیشه ای پسرش را کشت
قتل را فقط در روزنامه ها دیده بودم. حالا آمدند سر بچه ام را بریدند و رفتند. اشکان سالم است یا مجنون؟ اشکان در پزشکی قانونی و در مراحل مختلف بازجویی کشتن سپهر را به یاد نیاورده اما شاهدان آن روز می گویند که اشکان بعد از کشتن سپهر، چاقوی خونی را به ناصرخسرو برده و فروخته تا مواد بخرد. روز حادثه نه لیلا، نه مادربزرگ ونه پدر سپهر نتوانسته بودند اشکان را شناسایی کنند، اما مغازه دار ...
