سایر منابع:
سایر خبرها
جزئیات حمله به خانه 2 دختر دانشجو در تهران
ماسک زده و در حالی که چاقو و قمه به دست داشتند وارد خانه مان شدند. ترسیده بودیم و آنها با تهدید به مرگمان خواستند تا آرام روی مبل بنشینیم. این دختر جوان ادامه داد: 2 پسر جوان ابتدا طلا و کارت های بانکی مان را دزدیدند و پس از پرسیدن رمزهای عابربانکمان با جوان دیگری تماس گرفتند که وی با گرفتن کارت ها به بانک رفت تا درست بودن رمزها را تأیید کند. او گفت: التماسشان می کردیم که ...
حمله دزدان نقابدار به خانه زنان تنها
امروز زنگ خانه به صدا درآمد. مهسا بدون این که بپرسد چه کسی است، در را باز کرد. دو پسر جوان قبل از این که موفق شویم صورتشان را ببینیم، وارد خانه شدند و داخل دستشویی رفتند. آنها پس از زدن نقاب به صورتشان در حالی که قمه و چاقو همراه داشتند، وارد سالن شده و ما را تهدید به قتل کردند. وی اضافه کرد: از ترس نمی دانستم چکار کنم. دو پسر جوان با تهدید چاقو به زور مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند ...
حمله وحشتناک 4 پسر به خانه دانشجویی 2 دختر در تهرانپارس
چاقو و قمه در دست داشتند، وارد خانه شدند. چاقویی زیر گلویمان گذاشتند و با تهدید پول و طلاهایمان را خواستند. یکی از پسرها درکنار دوستم ماند و پسر دیگر به زور مرا به اتاق برد. یک میلیون تومان طلا و مقداری پول به همراه کارت عابرم که 4 میلیون تومان در آن بود، به او دادم. زورگیر به زور شماره رمز کارتم را از من گرفت و بعد تلفنی با یک نفر دیگر حرف زد و از او خواست به در خانه ما بیاید تا کارت را به او بدهد و ...
پرونده من می تواند مظلومیت ایران را در دنیا اثبات کند
آلمان بود. می خواستند بگویند که ما هم داریم کاری انجام می دهیم. نتیجه این کار چه شد؟ من مدتی بازداشت بودم و زندان رفتم و نهایتاً دو نفر آلمانی در ایران آزاد شدند و من هم در آلمان. حالا نکته این است که آن دو نفر تبعه آلمانی، آزاد شدند و به کشورشان برگشتند، آن جا امکاناتی به آن ها دادند و اسطوره های کشور خودشان تبدیل شدند، اما من وقتی به ایران برگشتم، خوار و خفیف شدم. تفاوت در همین جاست. اتهامات به ...
استادی که از مدرسه اخراج شد
پافشاری من سبب شد تا خانواده موافقت کنند. در آمریکا ابتدا اقتصاد خواندم. سپس به دانشگاه برکلی رفتم و در آنجا با کمک دکتر شوارتز در زمینۀ زبانشناسی ایران موفق به اخذ فوق لیسانس در سال 1982 شدم. در مقطع دکتری ادبیات خواندم و در سال 1984 این دوره را به پایان رساندم. گمان کنم تنها دانشجویی بودم که توانستم در مدت کوتاه این کار را انجام دهم. چون معمولا دورۀ دکتری بیشتر از دو سال زمان نیاز دارد اما من از ...
نگاهی به 30 کاندیدای انتخابات در تالش
آقای میرحسین موسوی رأی داده ام.در سال 92 هم ابتدا می خواستم به آقای دکتر عارف رأی بدهم که بعد از اجماع روی کاندیداتوری آقای دکترروحانی، من هم به ایشان رأی دادم. (جزییات بیشتر) 20- علی حسینی خطبه سرا: وی متولد پنجم مرداد سال 63 خطبه سرای تالش است و دارای مدارک کارشناسی برق و حسابداری و کارشناسی ارشد مدیریت دولتی می باشد. حسینی خطبه سرا بصورت مستقل وارد عرصه ...
سینمایی که در گور هم جان دارد!
مدیران خانه سینما هم شنیده ام و به یک نوع اپیدمی در مدیران فرهنگی تبدیل شده که متاسفانه اوج انفعال است. چون به هر حال مدیران فرهنگی باید در هزارتوی سیاست راه حلی پیدا کنند. بر گردیم به بحث امید که از آن گزیری نیست. در آشغالهای دوست داشتنی یکی از شخصیتهای فیلم میگوید: این امید لعنتی! هیچوقت دست از سرمان برنمی دارد به تاسی از همین جمله، همچنان ناچاریم امیدوار باشیم! با همین امید است که دو ...
انتظار4 روزه،15سال طول کشید
... -چه زمانی خبر بازگشتش را شنیدید؟ مادر شهید: سال 76 بود. منزل خواهرم بودم که همسرم تماس گرفت و خواست که به خانه بروم. حس کردم اقوام چیزی را از من پنهان می کنند. گفتم "چیزی شده؟!" گفتند "شهدای عملیات رمضان را آوردند." پاسخ دادم "انشالله همه شهدا به آغوش خانواده هایشان بازگردند. داود من هم آزاد شود." به خانه برگشتم که تلفنی از بنیاد شهید شد و اعلام کردند برای شناسایی پیکر ...
اعترافات مردی که زنش را با چکش کشت!
بود که از خواب بیدار شدم اما هنوز همسر و دختر کوچکم در خواب بودند. در این لحظه یاد حرف های شب گذشته او افتادم و کنترلم را از دست دادم و تصمیم بدی گرفتم. چکش را از آشپزخانه برداشتم و به طور ناگهانی ضربه ای به سر همسرم کوبیدم، او فقط جیغ بلندی کشید که دیگر من فرصت هیچ عکس العملی را به او ندادم و ضربات دیگر را نیز فرود آوردم. خون به در و دیوار پاشیده بود و دختر 14ماهه ام که با فریادهای من ...
داعش هم برای خود عقلانیتی دارد!
!؟ اگر بزرگ تر باشد کشور و تمدن است. پس این نکته مهمی است؛ که می گویم برگردیم ببینیم مساله از کجا ایجاد شده است. یک مثال عینی در این باره بزنم. من بچه بودم و شهر ما، زنجان در مسیر تبریز و تهران بود. صف کامیون های ترکیه از شهر عبور می کردند و همه مراقب بودند و می گفتند که این ترک ها قابل اعتماد نیستند، به آنها نزدیک نشوید. دزدی و قتل مرتکب می شوند و مواردی از این دست. بعد از مدتی که دولت اعتدال و ...
سناریوی دروغین مرد سارق برای فرار از زندان
منتقل کردم و تصمیم گرفتم جسد را به منطقه ای دور دست منتقل و رها کنم تا اینکه چند ساعت بعد در نزدیکی شهرستان اسد آباد همدان جسد را در دره ای انداختم و به تهران برگشتم. مدتی بعد به جرم سرقت مقرون به آزار دستگیر و روانه زندان شدم تا اینکه به خاطر عذاب وجدان اعتراف به قتل کردم. پس از طرح این ادعا، متهم به دستور قاضی مدیر روستا برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ...
به یاد سردار رشید عیسی ذوالفقاری
کربلا که خط عرضی آن از چنگوله تا رأس البیشه و حتی تا خلیج فارس امتداد داشت نیز توسط نیروهای دژبانی و با فرماندهی ایشان اداره می شد. قبل از عملیات کربلای 4 ایشان زحمات بسیاری را متحمل شدند حتی در مدت 10 ، 20 روز فعالیت یک بار راحت نخوابیدند. 10 روز قبل از عملیات کربلای 4 تصمیم گرفتیم که 48 ساعت من به خانه برگردم و بعد 48 ساعت ایشان به خانواده سری بزنند. اما چون خانواده ی ایشان در اهواز زندگی ...
قهرمان های نگون بخت سریال های ایرانی
بدبختی شروع شده بود. او از همان بچگی بین کودکان کار رشد می کند و با اینکه پدری بقایت مایه دار دارد اما گرفتار شدن پدرش توسط پلیس ترکیه و بعد نامردی دختر عمه اش و دسیسه ای که همسر دایی اش می چیند، باعث می شود باران از خانه فرار کند و گرفتار آدمی به نام شکیب شود که رییس گدایان است و به گدایی، فروشندگی در خیابان و حتی دزدی بیفتد! * سختی ها در چه برهه ای از زندگی کاراکتر اتفاق افتاده: باران جزو ...
دکتر رایگان می شوم غم چشم اگر بگذارد
امسال این مشکل را پیدا کرده ام و دکترم گفته که ممکن است بعد از مدتی چشم دیگرم هم گرفتار شود. او نگران است که نتواند این عمل را انجام دهد و بینایی اش را به طور کامل از دست بدهد برای همین با بغض می گوید: اگر من مداوا شوم حتما می توانم به برادر و پدرم هم کمک کنم اگر نه، نمی دانم تکلیفشان چه می شود. رضا مکث می کند. فکر می کنم حرف هایش تمام شده اما بعد از لحظه ای می گوید: تا کلاس ...
مایلی کهن: داریوش در انقلاب نقش داشت
خواستم سرمربی شوم.جامعه دچار تنش بود.به آقایان می گفتم حالا در شرایطی که جامعه دچار مشکل سیاسی و اجتماعی هست من باید با فوتبال مشکلات را حل کنم.در آن شرایط که مشخص بود ما نمی توانیم راهی جام جهانی شویم.به یکی از دوستان نزدیکم زنگ زدم و زار زار گریه کردم.می گفتم چه جوری من یک لاقبا که همه مخالفند را دوباره سرمربی تیم ملی می کنی؟خدایا تو دیگر کی هستی؟خدایا من سگ درب خانه ات هم نیستم. وی ...
یک پرسش و پاسخ تاریخی
گیرید تعهد کتبی ننوشتیم. مأموران شهربانی گفتند اگر تعهد ننویسید، به این معناست که مخالف حکومتید و می خواهید روی منابر در مساجد مردم را علیه اعلیحضرت تحریک کنید، بنابراین ما مأموریم و معذور و مجبوریم به دستانتان دستبند بزنیم و شما را دست بسته به تهران بفرستیم. کمان کارها آماده اند همین الان شما را به تهران ببرند و تحویل زندان قزل قلعه بدهند! بنابراین اگر قصد مخالفت با شاه را ندارید، بیایید تعهدنامه ...
دستبرد شوم 4 پسر جوان به خانه دختران دانشجو
باز کردیم اما ناگهان 2پسر نقابدار به زور وارد خانه مان شدند. آنها با چاقو تهدیدمان کردند که اگر سکوت نکنیم ما را به قتل می رسانند. بعد طلاهایمان را دزدیدند و یکی از آنها با تهدید مرا به اتاق دیگری برد و بی توجه به التماس هایم مورد آزار و اذیت قرار داد.آنها که ظاهرا همدستانی در بیرون از آپارتمان داشتند کارت عابربانک مرا سرقت کردند و به زور رمزش را گرفتند و همه 4 میلیون تومان موجودی آن را ...
سرکرده منافقین را به دست خود نابود می کنم
گوش می دهد، متوجه صدای مرد مسنی شدم که سخنرانی می کرد. همسرم به من نوار سخنرانی می داد و می گفت جایی پنهانش کنم تا اگر او را دستگیر کردند کسی نتواند پیدایش کند. مدتی بعد متوجه شدم آن فردی که از نوار کاست صدایش را شنیده بودم، امام خمینی (ره) است. انقلاب که شد، گفت: من از مراغه نمی آیم تا اینجا کاملا پاکسازی شود. پس از آن در اردبیل به طور مرتب علاوه بر ارتش با بسیج و سپاه و کمیته در ...
دستبرد پسران نقابدار به خانه دانشجویی دختران جوان
هایی بعد در حالی که جلوی در آپارتمانمان منتظر گرفتن شام بودیم، ناگهان دو پسر جوان نقابدار که چاقو و قمه در دست داشتند، جلوی چشمانمان ظاهر شدند. می خواستیم از همسایه ها کمک بخواهیم که دو نفری ما را به داخل خانه کشاندند و تهدید کردند اگر حرفی بزنیم و درخواست کمک کنیم، ما را می کشند. من و دوستم از ترس زبانمان بند آمده بود که یکی از آنها چاقویی زیر گلویم گذاشت و خواست تا طلاها، پول ها و کارت های عابرمان ...
این همه محافظه کاری در سینمای ایران، واقعا چرا؟
خودش شوخی کند. اجازه دهید یک مقدار طنز صحبت کنیم. سال 91، یک سال ونیم درگیر گرفتن پروانه ساخت آشغال های دوست داشتنی بودم که تقریبا 16 بازنویسی انجام شد. شاید آن قدر هیجان ساخت این فیلم را داشتم که حواسم نبود یک سال ونیم تمرکز روی گرفتن پروانه ساخت یک فیلم و کار دیگری انجام ندادن و به ارشاد مراجعه کردن، دارد آرام آرام به جسمم ضربه میزند. اواخر اردیبهشت 91 بود که سردردها به ...
دفاع خونین از پدر
به گزارش خبرنگار ما، اوایل امسال بود که پسر جوانی با پلیس تهران تماس گرفت و آنها را از ماجرای قتل در خانه شان با خبر کرد. وقتی مأموران در محل حاضر شدند، متوجه شدند که مردی به نام کامیار با چند ضربه چاقو کشته شده است. نیما، پسری که پلیس را از ماجرا باخبر کرده بود، به قتل اقرار کرد و گفت من و کامیار دوست بودیم و رابطه خوبی هم داشتیم و به خاطر اختلافی که داشتیم، او را کشتم. پس از آن جسد به دستور ...
سرخپوستی غریب میان سرخ ها و سفیدها
توانست در گزینش برای تیم بسکتبال انتخاب شود و بدین ترتیب او برای مسابقه بسکتبال باتیم قرارگاه خود، رودرروی صمیمی ترین دوستش راودی قرار گرفت و توسط ضربه او در حین بازی بیهوش و روانه بیمارستان شد. البته قبل از بیهوشی، پیشانی جونیور با پرتاب سکه ای از طرف تماشاچیان می شکند و سه بخیه می خورد. فرار خواهر جونیور از خانه و ازدواج او، خانواده اش را دچار شوک می کند اما جونیور با مرگ مادربزرگ و ...
بنیاد در آینه مطبوعات
موضوع باعث شد از دو سالگی با عمه خود زندگی کند، عمه و عموی سید عبدا... زحمت زیادی را برای تربیت او کشیدند. سید عبدا... دوم دبیرستان با بسیج آشنا شد. در کلاس های آموزش نظامی که در مدرسه برگزار می شد شرکت می کرد و بیشتر وقت ها رادر بسیج حضور داشت. سال1365 من که از ابوالفضل بزرگ تر بودم برای آموزش قبل از اعزام به تربت جام رفتم. در همین ایام بود که دل سید عبدا... هم هوایی شده بود که به جبهه ...
داستان یک جنگل
هم می توانست سرپناه کوچکی در برابر باران باشد. ازهمه مهم تر در برخی از آنها ژنراتورهای قابل حمل نصب شده است که شب هنگام تنها مکان های روشن اردوگاه هستند. زمانی که به چادری که برای یک شب از داوطلبی قرض گرفته بودم، بازمی گشتم، به ناگاه باران شروع به باریدن کرد. جاده خاکی اردوگاه به سرعت به گل تبدیل شد و در عرض چنددقیقه تا مچ پا در گل فرو رفتم. به دنبال سرپناهی وارد کافه شدم و با خود فکر می کردم ...
حضرات آیات ناصری ،اعرافی وصدر طباطبایی از حوزه تهران و کرمان جهت انتخابات خبرگان ثبت نام کردند
یزدفردا :آیت الله ناصری امام جمعه و نماینده ولی فقیه در استان یزد و آیت الله علیرضا اعرافی امام جمعه شهرستان میبد و رییس جامعه المصطفی برای شرکت در انتخابات خبرگان رهبری از حوزه تهران ثبت نام کردند . به گزارش خبرنگار انتخاباتی یزدفردا :قرائن حکایت از آن دارد که به دنبال قطعی شدن حضور آیت الله ابوالقاسم وافی تولیت سابق مسجد جمکران قم و نماینده فعلی مجلس خبرگان رهبری استان یزد و به احترام حضور وی در انتخابات حضرات آیات ناصری و اعرافی تصمیم به ثبت نام از حوزه تهران بزرگ را گرفته و از آ ن حوزه ثبت نام نمودند و در همین رابطه آیت الله سید جلیل صدر طباطبایی که در کارنامه خود سابقه یکدوره حضور در مجلس شورای اسلامی از حوزه یزد را دارد از حوزه کرمان برای حضور در انتخابات مجلس خبرگان رهبری ثبت نام کرده است. آیت الله ابوالقاسم وافی یزدی در مهرماه 1314 در روستای حسین آباد، حد فاصل یزد و رفسنجان به دنیا آمد. ابوالقاسم وافی یزدی در مهرماه 1314 در روستای حسین آباد، حد فاصل یزد و رفسنجان به دنیا آمد. پدر آیت الله وافی مرحوم حاج محمود وافی از کشاورزان با تقوا و مؤمن یزد بود که به روستای حسین آباد آمده بود و در آنجا به زراعت روزگار می گذراند. او که خود بخشی از دروس مقدمات حوزه های علمیه را فراگرفته بود، به مقام مرجعیت شیعه احترام بسیار می نهاد و همواره آرزو داشت فرزندانش به سلک روحانیت تشیع در آیند. مادر حجة الاسلام و المسلمین وافی نیز دختر مرحوم ملا محمد ابراهیم لاری معروف به طرزجانی از علمای بزرگ حوزه یزد بود. از کشاورزان با تقوا و مؤمن یزد بود که به روستای حسین آباد آمده بود و در آنجا به زراعت روزگار می گذراند. او که خود بخشی از دروس مقدمات حوزه های علمیه را فراگرفته بود، به مقام مرجعیت شیعه احترام بسیار می نهاد و همواره آرزو داشت فرزندانش به سلک روحانیت تشیع در آیند. مادر حجة الاسلام و المسلمین وافی نیز دختر مرحوم ملا محمد ابراهیم لاری معروف به طرزجانی از علمای بزرگ حوزه یزد بود. ابوالقاسم وافی در پنج سالگی آموختن قرآن را آغاز کرد و پس از گذراندن دبستان و دبیرستان در حوزه علمیه یزد دروس مقدمات و بخشی از دروس دوره سطح را فرا گرفت. او در سال 1336 برای تکمیل تحصیلات خود به قم عزیمت کرد . و در دروس دورة سطح استادان برجستة دورة حوزه علمیه قم شرکت کرد. پس از آن به درس خارج استادان بزرگ حوزه علمیه قم رفت و از محضر بسیاری ، کسب فیض نمود. حجة الاسلام و المسلمین وافی ، در سالهای تحصیل خود به محضر استادان و بزرگان بسیاری شرفیاب شد. او که تا قوانین را در حوزه علمیه یزد فراگرفته بود، با ورود به قم به درس شرح لمعه حضرات آیات شیخ علی پناه اشتهاردی ، ستوده و صلواتی رفت و سپس در درس رسائل آیة الله مکارم شیرازی و آیة الله نوری همدانی شرکت کرد. مکاسب را نیز در محضر آیة الله مشکینی و آیة الله شهید بهشتی آموخت و برای فراگیری کفایه به درس آقایان سلطانی طباطبایی (ره )، حاج آقا رضا صدر(ره ) و منتظری رفت . با به اتمام رساندن دروس دورة سطح ، چند ماه در درس خارج فقه (کتاب القضاء) حضرت آیت الله العظمی بروجردی شرکت کرد که متأسفانه عمر با برکت ایشان به پایان رسید و از درک فیض بیشتر محروم گردید. وی سپس به درس خارج فقه و اصول حضرات آیات عظام ، شیخ مرتضی حائری ، گلپایگانی ، امام خمینی و محقق داماد رحمة الله علیهم رفت که بیشتر آن (حدود پانزده سال ) در محضر آیة الله العظمی شیخ مرتضی حائری (ره ) بود. او همچنین بخش هایی از مکاسب را از محضر حضرات آیات اراکی و بهجت فرا گرفت . در بخش فلسفه و تفسیر نیز از محضر علامه سید محمد حسین طباطبایی (ره ) بهره برد. او بخشی از اسفار را در خدمت حضرت آیة الله جوادی آملی ، شرح منظومه سبزواری را از محضر شهید مفتح و بخش منطق منظومه رااز محضر حضرت آیة الله حاج شیخ یحیی انصاری شیرازی فرا گرفت . حجة الاسلام و المسلمین وافی در سالهای تحصیل و پس از آن با طلاب فرهیخته و فاضل بسیاری رابطه دوستی داشت که از جمله آنها می توان از شیخ محمد حسین امراللهی نام برد. حجة الاسلام و المسلمین وافی در دوره اول و دوم مجلس شورای اسلامی با پیشنهاد و مشورت علمای بزرگ یزد و قم نمایندگی مردم تفت را عهده دار شد. وی هم اکنون نماینده مردم یزد در مجلس خبرگان برعهده دارد. وی تولیت مسجد جمکران را تا 21 شهریور 1392 عهده دار بود. وی تولیت مسجد جمکران را تا 21 شهریور 1392 عهده دار بود. ...
اعتراف قهرمان ورزشی به قتل فجیع پدر
قبل به خاطر خلافی و جریمه زیاد عمه ام خودرواش را گرفت و من بیکار شدم. به خاطر این موضوع بیشتر در خانه بودم و کمتر بیرون می رفتم و همیشه ناراحت و عصبانی بودم. روز حادثه هم به دلیل مصرف قرص آرام بخش حال طبیعی نداشتم. آن روز صبح من با همان حال بدی که داشتم، برای پیگیری پرونده اختلاف ارثی پدرم با عمه ام از خانه بیرون رفتم. ساعت 14 وقتی به خانه برگشتم پدرم با من درگیر شد و مرتب غر می زد. اصلا دست ...
نظر رهبر انقلاب درباره چارلی چاپلین/ واکنش وزیر کشور به اظهارات جنتی/ اعتراف قهرمان ورزشی به قتل فجیع ...
مرد 55 ساله ای با ضربات چاقو به قتل رسیده است. با اعلام وقوع این جنایت، منافی آذر بازپرس ویژه قتل شعبه سوم دادسرای جنایی تهران به همراه تیمی از کارآگاهان به صحنه قتل رفت. در بررسی صحنه جرم مشخص شد که مرد میانسال با 27 ضربه چاقو به قتل رسیده است. تحقیقات نشان می داد که پسر 25 ساله این مرد وقتی به خانه رسیده است با مردی روبه رو شده که قصد فرار داشته اما وی مانع او شده است.15 روز از این جنایت هولناک ...
دلایل آغاز و تداوم جنگ
رسیدم تا کسب تکلیف کنم. منتهی چون زمان ما کم بود و باید ظرف دو سه ساعت تصمیم می گرفتیم که عملیات را انجام دهیم لذا هیچ راه دیگری جز استفاده از هواپیمای جنگی نبود چرا که با خودرو هم بیش از یک روز طول می کشید و هواپیمای مسافر بری هم که نمی توانست به آنجا پرواز کند چون زیر بمباران و آتش توپ خانه دشمن بود. لذا باید سوار اف – 5 می شدم آن هم زیر آتش و به تهران می آمدم و دوباره باز می گشتم و ...
نقش محسن رضایی، فرمانده کل سپاه در شکل گیری کربلای5 و تداوم جنگ
ما نیست. می خواهند بروند مرخصی. من صبح تا حالا داخل منطقه می چرخم و هیچ کاری انجام نداده ام. براساس تکلیف است که داخل منطقه هستم. هیچ کاری جز شناسایی دست من نیست. مأموریت من مشکل است. جای من و امین (فرمانده لشکر31 عاشورا) را عوض کنید. نیروهای خط شکن امین دست نخورده است. نیروهای خط شکن من در کربلای4 به کارگرفته شدند، من نیروی خط شکن ندارم. دیشب هم رفتم پل کوثری تحویل بگیرم، گفته اند بیست وپنج روز ...
برخی مسیر مداحی را عوض کردند! جوان را نباید با اعمال مشمئز کننده و خلاف شرع جذب کنیم
به خیر کند. خدا به داد این ها برسد. نتوانستیم امام حسین علیه السلام را به این دختر و پسر بشناسونیم. به نظر شما جامعه هیئتی، مداح، پیرغلام و ... چقدر توانسته ایم فرهنگ سازی کنیم که باعث بروز چنین ناهنجاری ها نشویم؟ الان بایستی مقداری روی مسایل فرهنگی اسلامی کار شود. با فعالیت سازمان تبلیغات، خانه مداحان و سایر نهادهای مرتبط کار به صورت علمی انجام می شود و این خیلی خوب است. با ...