بسر می برد، صدای سرفه های اوست.از حال خودش می پرسم که او در جواب می گوید به تازگی چشم هایش را عمل کرده است. همین طور که در حال گپ و گفت هستیم خودش را آماده می کند تا از او عکس بیندازم. با خنده از من می پرسد چرا زیاد عکس می گیرم نکند تصویرش خوب نمی افتد؟ صدایم می زند نزدیک تر؛ بیا تا عکس ها را ببینم! از این جدیت و پیگیری هر دو خنده مان می گیرد.توصیه می کند حتما عمامه شهید در تصویر بیفتد. دقت نظرش ...