سایر منابع:
سایر خبرها
، صدایش را رهاتر از قبل از عمق حنجره بیرون داده اما باز هم همچون شاخه ای نازک که ریشه در حزن دارد ضعف آن را می شود احساس کرد و او از احسانش می گوید و اضافه می کند: پسرم هر روز به من می گفت: مادر دعا کن در راه هدفی که می روم شهید شوم. به او می گفتم: مادر، بچه هایت کوچک هستند، همسرت گناه دارد. اوایل مستقیم خواسته اش را مطرح می کرد. نزدیک زمان شهادت که شد رویه اش را عوض کرد و می گفت؛ مادر حاجت خیلی مهمی ...
باز هم رنج قیمتی این منطقه به سایر مناطق و پاساژ ها نسبتا بهتر بود نرخ برخی از کفش در یکی از پاساژهای محدوده صادقیه از 600 هزار تومان به بالا بود. وارد یکی از پاساژ های محدوده صادقیه می شوم به امید انگه صندل شیک با قیمتی مناسب به دست بیاورم. ساعت 4 بعد از ظهر است و مغازه ها یکی پس از دیگری فعالیت خود را از سر می گیرند برخی هم که مغازه های خود را تعطیل کرده بودند دوباره درب مغازه را از داخل باز می ...
نازک تهیه می شود را در خانه و روز قبل آماده می کنند. روزی نیست که یکی از مهمانان دستور غذا نپرسد، خانم اکبری هم درست مثل یک مادر مهربان پاسخ می دهد، حتی ریزه کاری ها و فوت کوزه گری را. غذا را باید با عشق بپزی. اول به عشق وطنم دست به کار می شوم، بعد به عشق مهمانان. تلاشم این است که بهترین را دست مشتری بدهیم. به قول ما افغانستانی ها: نوش جان، مرهم تن تان شود! چند تابلوی نقاشی روی دیوار هنر ...