سایر منابع:
سایر خبرها
برخی نظرات جالب مردم در خصوص اظهارات اخیر رئیس جمهور در دفاع از طیف سیاسی رد صلاحیت شده و حمله به شورای ...
هرطوری که میخواد از قانون تفسیر به رای میکنه و روایت صدر اسلام نقل میکنه به اسم قانون توهین به ملت، جناح ها، سایر قوا، نمایندگان و... آخه تا کی؟؟؟؟؟؟؟؟ آقای روحانی یادش باشه آیت اله جنتی دیروز به شورای نگهبان نیومده، سالهاست که این سنگر رو حفظ کرده و حافظ قانون اساسی هم شورای نگهبانه توی این دوسال هرچند خیلی چیزها به خوبی نگذشته ولی بذار تا 96 ...
می گفت: من اگر شهید نشوم، می میرم! / اشک و التماس بچه ها هم او را متزلزل نکرد
خانم زینب(س) و خانم رقیه(س) و خانم فاطمه زهرا(س) می خواند. ارادت خاصی به آن ها داشت. -در کردستان که درگیری با پژاک بود، حاج عباس آنجا هم رفته بود؟ پسر شهید: بله. پدر از سال 84 به منطقه رفت برای جنگ با پژاک. همسر شهید: آن دوران خیلی سخت گذشت. بخصوص زمانی که دوستانش شهید شدند. وقتی که ناصر صفری شهید شد، خیلی غمگین شد. از درگیری های پژاک، برای شما تعریف می ...
خاطرات یک زائر حسینی از زیارت اربعین
که از علامات مؤمن زیارت اربعین است. شیخ طوسی این زیارت را از حضرت صادق (ع) نقل کرده است: السلام علی ولی الله و حبیبه، السلام علی خلیل الله و نجیبه، السلام علی صفی الله و ابن صفیه... از این رو، قرن هاست که زیارت اربعین و اقامۀ عزا در روز اربعین در میان شیعیان رواج دارد. اربعین آمد و اشکم ز بصر می آید گوئیا زینب محزون ز سفر می آید باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست کز اسیران ره شام خبر ...
کرامات قمر بنی هاشم(ع) از زبان خادم حرم ابوالفضل اعباس(ع)(التماس دعا)* حکایت اسحاق یهودی * حکایت عرب ...
، وضع مناسبی نداشتند. نگران بودم که مبادا صحن حرم را آلوده به نجاست کنند، با طلوع آفتاب به آنان رو کردم و گفتم: آفتاب درآمده، حالا می توانید بروید! پدرم که شاهد رفتار تند من با بیابان نشینان بود، آشفته حال رو به من کرد و گفت: ای بی حیا! تو حق نداشتی به اینها بگویی بروند! گفتم: آخر، ممکن است صحن را نجس کنند. گفت: اگر نجس می کردند، من با این محاسنم آن را پاک می ...
بازیگری را با عبادتی بر زندگی نامه حسین بن منصور حلاج آغاز کردم
.... شرایط خانوادگی؟ خانواده ام خیلی مذهبی بودند؛ پدرم یک آیت الله بی عمامه بود! مادرم هم خیلی مذهبی بود و پدرم آرزو داشت که من روحانی شوم. این طور شد که در اوان جوانی (حدود 18 سالگی) نزد آقای طاهری امام جمعه مسجد اعظم تجریش جامع المقدمات را هم خواندم ولی بعد رفتم و بازیگر شدم چون بیش تر عشق به بازیگری داشتم. شروع بازیگری؟ با یک نمایش تئاتر شروع کردم ...
دستانی به بزرگی یک دعا
.... یعنی همه با هم مییاین دعا میفروشید؟ ها پدر و مادرتون کجان؟ خونه. اونوقت شما میاین کار میکنید؟ پسرک انگار که از سوال ناراحت میشود از روی زمین بلند می شود و دستش را دراز میکند تا دعاها را تحویل بدهد. بیا اگر میخوای دعا بخری، بخر. چند لحظه مکث میکند و انگار که باید جواب سوال را بدهد محکم میگوید: پدرم مریض است. از آجر پزی مریض شده. مادرم نمیتونه تنهاش بذاره. باید خونه ...
شیطنت های پسرانه مهتاب کرامتی و خاطرات کودکی اش + تصاویر
طوری توی موهایشان گیر کرده بود که مجبور شده بودند موهایشان را کوتاه کنند. فوتبال هم زیاد بازی می کردیم من همیشه دروازه بان بودم و خودم فکر می کنم دروازه بان خوبی هم بودم. پس حسابی بچگی کردید. کودکی خود را در کدام شهر سپری کردید؟ به خاطر ماموریت پدرم، چند سالی را در محله گلسار رشت زندگی می کردیم. برای همین حس خیلی خوبی نسبت به گیلان دارم. فیلم هایی که در بندرانزلی ...
اشتباهات والدین در صحبت با فرزندان
مهمه که خانه مرتب باشه که همه بتونیم راحت باشیم. همه اسباب بازی هایی که بیرون هستند باید بروند سرجایشان بخوابند. فردا صبح می تونی دوباره آنها رو بیرون بیاری. این مادر بدون عصبانیت یا مقصر جلوه دادن، احساسات و نیازهای خود را مستقیم مطرح کند و عاقبت بد سختی را هم برای رفتار فرزندش عنوان نمی کند و به او توضیح می دهد که فردا دوباره امتحان کرده و موفق شود. او هیچ انگیزه منفی را به کودک نمی چسباند ...
خواننده خانواده مان من بودم
هر سال جات زیر علم؟ کی بنویسه زنده باد قلم؟ مهم ترین ویژگی تان به عنوان یک نوجوان چه بود؟ (با خنده) مهم ترین ویژگی ام این بود که تا ولم می کردند، میکروفن دستم می گرفتم! من به صوت خیلی علاقه داشتم و مسجدی نزدیک خانه مان بود که می رفتم آن جا و قرآن می خواندم و مکبّر بودم. تا این که یک روز یک آقای پیر -که احتمالاً مرا رقیب خودش می دید- مرا کنار کشید و گفت: شما دیگه ...
ماشین آغداشلو را پنچر کرده بودم
علیرضا کیوانی نژاد . روزنامه نگار و مترجم دنیای نوجوانی من هم شبیه دنیای نوجوانی خیلی ها بود، کارمندزاده ای بودم و به قول پدرم زندگی مان لب به لب می گذشت و پدر و مادرم تلاش می کردند هشت مان را از گرو نُه مان درآورند. کارمندزاده که باشی خوب می دانی نداشتن یعنی چه و خب، این یعنی محروم بودن از خیلی چیزها. مثلا اینکه برای امثال من، تعطیلات تابستان یعنی پایانِ کابوس ترس ناتموم گذاشتن جریمه ...
دعایی که ابالمهدی(عج) در قنوت می خواند
بخرم؟ نگاهی به من کرد و گفت: ای ناآگاه، ما برای بازی خلق نشده ایم! گفتم: پس برای چه خلق شده ایم؟ گفت: برای علم اندوزی و عبادت! سؤال کردم: آفرین بر تو، این حرف را از کجا می گویی؟ پاسخ داد: از کلام خدا که فرمود: آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریده ایم و اینکه شما به سوی ما بازگردانیده نمی شوید؟ گفتم: پسرم از نظر من تو یک حکیم هستی؛ پس من را موعظه ای کوتاه بنما. پس شروع به سرودن این ابیات کرد ...
جریان شناسی سلفی گری (2)
وهابیت هم به محاق رفت. اما متاسفانه استعمار پیر انگلیس ورود کرد و در سال 1319 ه.ق جوانی از آل سعود را پیدا کرد و به او گفت این پول ، این اسلحه ، این هم نیرو ، برو دوباره در منطقه نجد و حکومت آل سعود را احیا کن -برای انگلیس وهابیت و غیر وهابیت مهم نبود ، مهم این بود که قدرت امپراطوری عثمانی را به چالش بکشد- شما بروید اعلان استقلال کنید ، ما هم کمک می کنیم. با پول انگلیس ، با نیروی انگلیس ، با اموالی که ...
ابعاد هفتگانه فعالیت امام عسکری(ع)
را برای استاد نقل کنید؟ شاگرد گفت: آری، امام فرمود: از اینجا که برگشتی به حضور استاد برو و با او به گرمی و محبت رفتار نما و سعی کن با او انس و الفت پیدا کنی. هنگامی که کاملاً انس و آشنایی به عمل آمد، به او بگو: مسئله ای برای من پیش آمده است که غیر از شما کسی شایستگی پاسخ آن را ندارد و آن مسئله این است که: آیا ممکن است گوینده قرآن از گفتار خود معانی ای غیر از آنچه شما حدس می ...