سایر منابع:
سایر خبرها
مردی که پسرخوانده اش را آتش زد
. سعید را خیلی دوست داشتم و او را مثل بچه های خودم بزرگ کردم. تا این که سعید ازدواج کرد. او بعد از مدتی صاحب یک فرزند شد. خیلی خوشحال بودم که سر و سامان گرفته بود، اما یک دفعه متوجه اعتیاد او شدم. اعتیادش شدید بود و رفتارهایش باعث شد که همسرش تصمیم به جدایی بگیرد و آنها از هم جدا شدند. بعد از طلاق، سعید به خانه من آمد، از این که در خانه ام باشد، مشکلی نداشتم. درگیری من با او زمانی شروع شد ...
جان دادن کودک 14 ماهه زیر پای دو سگ + عکس
.... سوزان در ارتباط با روز حادثه می گوید: روز حادثه، یکی از سگ ها روی گلوی من ایستاده بود و من نمی توانستم خودم را به داکس برسانم. من این ها را به پلیس گفتم و آن ها نیز مرا مقصر این اتفاق ندانستند. اما من خودم را سرزنش می کردم و از دست کیم و جف دلخور نبودم. من به آن ها قول داده بودم که مراقب باشم. بعد از آن، به این نتیجه رسیدم که نگهداری سگ های پیت بول اصلا کار عاقلانه ای نیست. وقتی دوباره کیم را دیدم به او گفتم که از دست دادن داکس خیلی سخت بود، اما دوستی عمیق ما باعث شد که این تراژدی را پشت سر بگذاریم. اخبار حوادث - فرارو ...
زنده به گور
. وقتی نوجوان بودم ازدواج کردم و شوهرم چند سال بعد به خاطر بیماری قلبی فوت شد؛ حالا مستمری او را می گیرم اما بیشتر امیر به داد ما می رسید و پول می داد. وقتی که دیگر نتوانست کار کند گفت مدتی را خانه خاله می ماند که این اتفاق افتاد و گرفتار شد. پاییر سال 1385 پرونده ای مشابه قتل این کودک بی نام در دادگاه کیفری استان تهران مطرح شد با این تفاوت که قاتل کودک مادر او بود، زنی که خود را سهیلا ...
مرد متاهل، متهم به تعرض به دختر بیمار
بود در بازار نبود، بعد از مدت ها داروخانه ای آن را آورده بود. ما باید پنج صبح مقابل در داروخانه می رفتیم تا بتوانیم آن را بگیریم. منتظر بودم شبنم بیاید، چنددقیقه ای که گذشت، خواستم به دستشویی بروم شبنم گفت طبقه پایین دستشویی داریم می توانی از آن استفاده کنی. به محض اینکه وارد شدم، برادرانش من را کتک زدند. متهم درباره اینکه چرا لباس هایش خانه شبنم بود، جوابی نداد. با پایان جلسه رسیدگی، هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند. اخبار حوادث - شرق ...
فرار شجاعانه یک مرد از توطئه مسلحانه
یک مرد که در صندلی عقب خودرو نشسته بود به سمت این او شلیک کرده است. باتوجه به این اقدام مسلحانه، با دستور بازپرس نصرتی از شعبه اول دادسرای ناحیه 34 تهران تیمی از مأموران اداره یکم پلیس آگاهی مأموریت یافتند به رازگشایی دست بزنند. وقتی همسر مرد زخمی تحت تحقیق قرار گرفت به کارآگاهان گفت: شوهرم چند روز پیش برای خرید یک خودروی سفیدرنگ با مردی به نام تقی وارد معامله شده بود، روز حادثه برای ...
رابطه پنهانی با جنایت پایان یافت
بود که دست از سر او برنمی داشت. آنقدر ناراحت شدم که تصمیم گرفتم او را بکشم. یک سلاح تهیه کردم و روز حادثه سراغ مقتول رفتم و به سرش شلیک کردم. با توجه به شکایت اولیای دم و گفته های اعضای خانواده مقتول، برادر متهم نیز به اتهام همکاری برای قتل بازداشت شد اما بعد از انجام تحقیقات، دادسرا اتهامی را متوجه او ندانست و وی را آزاد کرد. به این ترتیب با صدور کیفرخواست علیه متهم، پرونده برای ...
کیسه پسته قاضی را در دیوان کشور دزدیدند!
و سرایدار آنجا را به بازجویی خواستند. در این مورد پرونده تشکیل شد و پیشخدمت که کیسه پسته را از پست تحویل گرفته بود در بازجویی اظهار کرد: به دستور آقای قاضی، من به پستخانه رفتم و کیسه را گرفتم و همان طور دست نخورده تحویل ایشان دادم و آخر وقت با دیگران از دادگستری خارج شدم و اطلاعی از دزدیده شدن پسته ها ندارم. وی افزود: بعد از من سرایدار و چند مامور برای تمیز کردن و سرکشی در اتاق ها را باز می کنند ...
از نزدیک با استاد اسرافیل شیرچی (+عکس)
خریداری کرده اند. مردم ما دوست دارند که در خانه خود آیه ای از قرآن یا شعری از نفس گرم مولانا و حافظ را به خط خوش روی دیوارشان داشته باشند و معتقدم که خداوند به من این اقبال را داده است که در دل و جان مردم کشورم، خط خوش نستعلیق و شکسته را بنشانم. * شما در منزل خودتان چه آثار هنری را روی دیوار دارید؟ - روی دیوار خانه من تابلوی بزرگی درباره شعر حافظ است که شعر آن را خودم گفته ...
گفتگوی خاص و خانوادگی با امین زندگانی و الیکا عبدالرزاقی + تصاویر
جایزه اسکار بازیگری را بگیرید. آیا هدف مشترک از نظر ما یعنی همین؟ - امین زندگانی : من فکر می کنم که یک جمله در حرف های من جا افتاد. من گفتم معمولا این سوءتفاهم پیش می آید که ما باید یک هدف داشته باشیم و هر دو برای یک هدف تلاش کنیم. اگر بخواهیم اینگونه به قضیه نگاه کنیم، به اندازه سنی که آدم ها در روز ازدواج دارند باید در کنار هم باشند و بعد از آن بگویند خب، حالا با هم شروع کنیم ...
به خاطر پسرم
دبستان می رفت می توانست به راحتی بنشیند و بنویسد برای همین خودش می رفت اما کلاس پنجم که بود یک بار دیگر زمین خورد و دستش درگیر شد و از آرنج دست راستش قفل شد. بعد از آن دیگر نمی توانست بنشیند و بنویسد و باید می ایستاد اما در راهنمایی خودم کنارش بودم؛ یعنی او را مدرسه غیرانتفاعی ثبت نام کردیم که تعداد بچه ها کم باشد و کادر مدرسه هم بتوانند مواظب محمدرضا باشند. چون دارو مصرف می کرد نباید معده اش خالی می ...
درخواست جدایی از شوهر کلاهبردار
کردند که وضع زندگی مان از این رو به آن رو شد. در این مدت صاحب سه فرزند شده ام و با وجود مشکلات زیاد به زندگی ام ادامه دادم. اما دو، سه سالی است شوهرم مرتب ساز رفتن به خارج از کشور و زندگی در آنجا را کوک کرده است؛ دو پسرم را هم راضی کرده، اما دخترم مانند من مخالف است. چون ما در ایران زندگی خوبی داریم. وی ادامه داد: در این مدت مخالفت کردم و به همسرم گفتم اگر دوست دارد، می تواند به آنجا ...
قاتل فراری بعد از 4سال دستگیر شد
همسرم سوءظن پیدا کرده و همین موضوع باعث شد که آرامش از زندگی مان برود. همسرم به خاطر اختلافات، خانه را ترک کرد و با اجاره خانه ای زندگی در آنجا را آغاز کرد. من هم برای انتقامگیری سی ام اردیبهشت سال 89 سراغش رفتم و با برداشتن چاقوی آشپزخانه ضربه هایی به همسرم زدم که او غرق در خون کف اتاق افتاد. سرهنگ رضا بهروزی، فرمانده انتظامی شهرستان کلاله در این باره به جام جم گفت: با توجه به این که این جنایت در شهرستان مشهد رخ داده بود، برای متهم به قتل قرار قانونی صادر شد و قرار است او بزودی برای ادامه تحقیقات در اختیار کارآگاهان پلیس جنایی مشهد قرار بگیرد./ شفاف ...
بولتن سینما ؛ مجلۀ خبری روزانۀ سینما (7 اسفند)
، ابراهیم حقیقی و حسن بنی هاشمی در آن حضور داشتند، یادآور شد: این عکس مربوط به جشنوارهٔ سال 1352 است که من با فیلم هشت میلی متری آن سوی آتش ، حسن بنی هاشمی با فیلم برکهٔ خشک و زاون قوکاسیان برای در فلق و ابراهیم حقیقی برای خانهٔ ابری (به طور مشترک) سه جایزهٔ اصلی را به دست آورده بودیم. بعد از این مراسم، فیلم ارسال آگهی تسلیت برای روزنامه ساختهٔ ابراهیم ابراهیمیان نیز برای هنرمندان نمایش ...
قتل برای فرار از بداخلاقی همسر
.... اذیت های او به حدی رسید که دیگر نتوانستم این ماجرا را تحمل کنم و به همین دلیل موضوع را با برادرم در میان گذاشتم. با کمک برادرم نقشه قتل پیمان را کشیدیم، شب حادثه داخل آبمیوه قرص خواب آور ریختم و بعد از آن که او بی هوش شد، با روسری پیمان را خفه کرده و جسدش را به بیرون از شهر قزوین بردیم. فرمانده انتظامی استان قزوین در این رابطه می گوید: با اعتراف زن جوان به جنایت، برادر او نیز بازداشت شد و به ...
وقتی مرگ معامله می شود
شرکت ایران ایر و همسر وکیلش با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده اند. تحقیقات کارآگاهان برای رازگشایی از این جنایت هولناک آغاز شد و همزمان با چهلمین روز قتل منصور شهرکی سی و نه ساله و همسرش سارا جوان شهرکی سی و هشت ساله، کارآگاهان پلیس آگاهی عامل این جنایت را دستگیر کردند. با آغاز بازجویی از متهم این پرونده جنایی راز عجیبی برملا شد، قاتل به نام مرتضی در بازجویی هایش گفت، مقتول را نمی شناخته و ...
تفکر انحرافی توسل بدون جهاد فی سبیل الله
درِ خانه ائمه معصومین و امام زادگان شریف بیاییم و بار خودمان را ببندیم و بلند شویم برویم زندگیمان را بکنیم اوج نامردی است. باید عینِ او باشی این توصیه و دستور خدا به همه است. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ، خدا نگفته است یا ایها المجاهدون فی سبیلی ای مجاهدینِ در راه من بروید بجنگید. خیر، خدا به همه مؤمنین خطاب می کند، بعد هم توبیخ وار خطاب می کند. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حواستان ...
شهیدی که "کادوی عروسی اش" را به خانواده شهدا داد+عکس
رمضون که تموم بشه، من هم تموم میشم. عقد تا آن روز امام را ندیده بودم. دل توی دلم نبود. منتظر بودیم تا نوبتمان بشود. روی پا بند نمی شدم. در اتاق که وا شد، هر دو از جا پریدیم. نفهمیدم چه طوری خودم را رساندم. گوشه ی چادرم را انداختم روی دست امام. بعد دست امام را سفت گرفتم. می بوسیدم، به سر و صورتم می کشیدم. امام من را نگاه می کرد. سرم را انداخته بودم پایین، ولی سنگینی نگاهش را حس می ...
جدایی زوج 70 ساله 3 روز بعد از عقد!
، این زن و شوهر که ناهید و اسد نام دارند صبح دیروز به شعبه 268 دادگاه خانواده رفتند تا قاضی حسن عموزادی مشکل آنها را برطرف کند. آنها که به سختی خودشان را تا طبقه چهارم دادگاه رسانده بودند وقتی در برابر قاضی قرار گرفتند گفتند با اینکه 3 روز از عقدشان می گذرد اما از ازدواج با یکدیگر پشیمان شده اند. اسد درحالی که به عصایش تکیه کرده بود درباره علت این تصمیم اش به قاضی گفت: چند روز بعد از اینکه ناهید ...
قاتل گلدکوئستی آزاد می شود
. وقتی ماموران از ناصر بازجویی کردند متوجه شدند این جنایت در پی قرار گلدکوئستی اتفاق افتاده و متهم که نامزد الهه است وقتی متوجه شده نامزدش با ناصر قرار دارد به محل رفته و هر دوی آنها را با چاقو زده است.متهم که فریدون نام دارد در بازجویی ها اتهام قتل را قبول کرد و گفت: نامزدم در جلسات گلدکوئستی شرکت می کرد و سرشاخه یکی از این جلسات شده بود. او از این راه پول هم به دست آورده بود .الهه با ...
کارگردانی ادعا کرد شهاب حسینی یک آدم کاملا بی هنر است!
فرصت را مغتنم شمردم تا در خدمت استاد عیاری باشم. بعد از سخنان شهاب حسینی، کیانوش عیاری نیز در سخنانی گفت: سالها پیش که من شهاب حسینی را فقط به اسم می شناختم و نمی دانستم کیست، روزی برنامه ای تلوزیونی دیدم که مجری اش او بود؛ بغض خاصی در اجرایش داشت و من خیلی خوشم آمده بود. آن زمان در حال تدوین مجموعهٔ روزگار قریب بودم، به دفتر کارم رفتم و به همکارانم گفتم که بازیگر اصلی فیلم بعدی ام را پیدا ...
اعترافات هزار صفحه ای سلطان رشوه/ هنوز کیف اش را نکرده دارم کتک می خورم!
به این شرح است: در این پرونده مه آفرید خسروی گفته است که آقای ش با یک سهم عضو هیئت مدیره وسهام دار بوده است. بر اساس اعترافات متهمان آقای ش رابط مالی با اسپادانا بوده است و همچنین امور مالی هم در دست وی بود. همچنین پیش فاکتورها برای شرکتهای مرتبط با ال سی ها با تائید آقای ش صادر می شد و متهم تمام کارهای بانکی و مالی را بر عهده داشته است. متهم پرونده در بسیاری از موارد پیش فاکتورها را خودش گرفته و ...
درخواست طلاق از مردی که می خواهد پدر شود
زن جوان وقتی دید که شوهرش می خواهد پدر شود تصمیم به جدایی گرفت. به گزارش مردم سالاری، چندی پیش زن جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و درخصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی شوهرم دوست دارد پدر شود ولی من از همان روز اول به او گفتم که نمی خواهم مادر شوم. ما با هم توافق کرده بودیم که بچه دار نشویم و حداقل حالا حالا ها فرزندی نداشته باشیم. زن جوان ادامه داد: من ...
سرگذشت یک زندگی شورانگیز
تر رفتم تلفن خانه خیابان سپه که شماره حجره آقای اتفاق را در بوذرجمهری تهران بگیرم و با او صحبت کنم چون امروز شنبه اول هفته است و تلفن خانه شلوغ بود خط ها هم خیلی اشغالی داشت تا بالاخره ساعت یک بعد از ظهر خط وصل شد. آقای اتفاق خیلی از شنیدن صدای من خوشحال شد و قول داد با خانواده ایام نوروز بیایند اصفهان میهمان ما باشند. وقتی موضوع را برایش گفتم اولش تعجب کرد وقتی گفتم می خواهم پسر و دخترم را به ...
گفتگو با پروانه کاظمی، هیمالیانورد ایرانی
سال پیش ریاضی تدریس می کرد. او از دوران نوجوانی کار می کرد و خوب یادش است روزی را که از زیرزمین تولیدی که در آنجا مشغول به کار بود به کیوسک روزنامه فروشی رفت تا در بین اسامی قبول شدگان کنکور دنبال نام خودش بگردد. پروانه سال 1367 با رتبه 200 وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و در رشته ریاضی تحصیل کرد. 25 سال پیش با مردی ازدواج کرد که به گفته خودش بزرگترین و بهترین همراهش برای صعود به قله های بلند ...
همراه با بانویی که با ارثیه اش مدرسه می سازد/عکس
...، تعجب و تحسینم را به هما هم گفتم، او اموال شوهرش را با این که ارثیه است و از شیر مادر حلال تر، مال خودش نمی داند، می گوید حساب پول های شهروز را از اموال خودم جدا کرده ام، همه را جایی نوشته ام تا بعد از من بازمانده ها بدانند مال شهروز کدام است و مال هما کدام. می گوید حق شوهر پرتلاش و مهربانش است که اموالش در راه خیر صرف شود و تشعشعاتش برسد به روحش. گریه اش می گیرد، آرام و محو، دلش می ...
آرزویم همکاری با فدراسیون خادم است
این کشور چطور بود، به عبارتی شرایط برای کارکردن شما و همکارانتان فراهم بود؟ نه اصلا شرایط خوبی نداشتند و خبری از کشتی گیران آماده و ستاره نبود. روشن بایراموف که فرسنگ ها از آمادگی فاصله داشت و دیگر کشتی گیرشان که برنز کسب کرده بود، دیسک کمر شدید داشت. به همین دلیل وقتی شرایط آنها را دیدم گفتم چون تیم ندارید، شرایط من این است که زمان کافی برای ساختن تیم و پشتوانه سازی داشته باشم. با وجود ...
چرا مرد خشمگین همسر نوجوانش را به قتل رساند؟
به قتل همسرش اعتراف کرده و گفته بود: زنم را دوست داشتم. عاشقش بودم و نمی خواستم او را از دست بدهم. فکر می کنم حالم بد شد که این کار را کردم. صبح بود. یادم نیست ساعت چند از خواب بیدار شدم، به آشپزخانه رفتم صدایی در گوشم می گفت او را بکش. فکر می کردم به من خیانت کرده است. چاقو را برداشتم و به خانه پدرزنم رفتم. زنم شب را در خانه پدرش مانده بود. وقتی به آنجا رسیدم سارا را بیدار کردم و او را با چاقو ...
زنی که مدرس شیطان است+عکس
کمک هم جسد را داخل صندوق عقب گذاشتیم. وی افزود: مریم پیش از بیدار شدن دخترانش باز به خانه اش بازگشت و من نیز تاکسی را در حالی که جسد در صندوق عقب آن بود از مجتمع خارج کردم. با تاکسی تا شهریار رفتم اما به خاطر روشن شدن هوا مجبور شدم آن را بیرون از خانه پارک کنم تا پس از تاریک شدن هوا به تهران بیایم. پس از تاریک شدن هوا خودرو را به تهران آوردم و در تاریکی شب و با استفاده از خلوتی خیابان آن را آتش زدم و گریختم. وقتی حسین گفت که بعد از چند ماه همسرش را طلاق داده تا بتواند با مریم ازدواج کند این زن نیز چاره ای جز اعتراف ندید و توطئه قتل شوهرش را به گردن گرفت. *بی باک ...
سرقت مسلحانه 25 میلیونی
شماره خودش را به من داد . چند روز بعد ، یوسف قرار گذاشت تا برای خرید و فروش دلار با یکدیگر معامله کنیم و من نیز به آدرسی که داده بود رفته و در خصوص میزان مبلغ معامله توافق کردیم . فردای آن روز ، یوسف در مقابل مترو صادقیه با من قرار گذاشت و مرا به منزلی دعوت کرد . وقتی وارد منزل شدم ، یوسف به همراه فرد دیگری به نام شاهین که او را برادرش معرفی کرد و همچنین صاحب خانه به نام آقای ... از من پذیرایی کردند ...
کارتن خوابی یک سرمایه دار!
و به کار خودم ادامه می دادم تا اینکه با همان دوستم که زمین آن یتیمان را خریده بودیم به یک مهمانی رفتم. آنجا با مواد مخدر از مهمانان پذیرایی می شد و بساط قمار هم پهن بود. به پیشنهاد دوستم در قمار، شرکت و کمی هم کوک مصرف کردم. آن روز حدود 5 میلیون تومان برنده شدم. خیلی کیف داد چون خیلی راحت تر از پول ربا به دست می آمد. به همین دلیل وقتی چند روز بعد، دوستم به من زنگ زد و خواست که همراهش ...