سایر منابع:
سایر خبرها
با کارگری و درآمد لبنیاتی، حیوانات را تیمار می کنیم!
را کنار می زند و می گوید ما خوبش کردیم. تو که کاری نکردی ! من را کنار می زند و می گوید خودم رهاشان می کنم، شما بروید! واقعاً حس خوبی دارد وقتی که پرنده را آزاد می کنی. وقتی پرواز می کند و اوج می گیرد و به تو نگاه می کند. هیچ لذتی با این لحظه برابر نیست. البته ما رهاسازی ناموفق هم داریم. بعضی وقت ها پرنده را رها می کنی اما نمی رود. کلسیوم کم دارد یا نمی تواند خوب بال بزند. مجبوریم دوباره برداریم و ...
اینجا عمودها آسمان را به زمین دوختند/ اربعین، تنها تکرار دوست داشتنی
چیزی می دود، آن جایی که تمام معادلات دنیا و دنیایی ها بر هم می ریزد. حالا بین زوار یک جایی ما بین فوج فوج آدم دلباخته؛ قدر یکی دو گام از خاک متبرک را سهم پاهایم می کنم و با همان چشمان بسته قدم جای قدم هایشان می گذارم و طعم گَس چای عراقی را می چشم. اینجا وسط معرکه دلدادگی این کهنه دیار غرق تصنیف عاشقانه های حسین و زینب می شوم و بر دقایق چنگ می زنم، یکهو دلم شور می گیرد، دَم می گیرد و عمود ...
با اولین بانوی حاکم مسلمان در ایران آشنا شوید
چندان طول و دراز، صحن امامزاده پیش چشمت قرار می گیرد. حالا اگر برای زیارت عجول نباشی، می توانی در همان حال که دست بر سینه از راه دور عرض ارادت می کنی، نیم نگاهی هم به کتیبه فلزی نصب شده بر دالان ورودی حرم بیندازی تا صاحبخانه را بیشتر بشناسی. سلطنت خانم خواب دید، بنای امامزاده بازسازی شد قدم به صحن نه چندان وسیع امامزاده که بگذاری، یک بنای ساده، اما زیبا شامل ایوان آجری و رواق ...
مشایه اهواز و گام هایی که به رستاخیزعظمای اربعین می رسد
گرفته و عرق های صورت خود را پاک می کرد اما وقتی سوال کردم چرا این همه مسیر را مشایه (پیاده) آمده به حالت طلبکارانه دست خود را در هوا چرخاند و گفت: هه یا ربی (ای خدا) یعنی چی چرا مشایه آمدم؟ مگر غیر امام حسین کسی را داریم؟ برو ببین امام حسین دنیا رو به هم ریخته، مگه ما چه کار کردیم؟ من با قصد بچه هایم را با خودم آوردم که از الان خادمی را یاد بگیرند و از الان حسینی بار بیایند. حرف پدر هنوز ...
لالایی های ما هم سابقه عاشورایی دارد
اظهار داشت: تمام جهان صدای سلیم مؤذن زاده را می شنوند و دوست دارند چون موسیقی ما را می خواند یا قطعه ای از موسیقی و مداحی آقای حسین فخری (بنشین تا به تو گویم زینب) وقتی من هر جا آن را پخش می کنم مورد استقبال قرار می گیرد. حرفم از این منظر است که حتی اگر قرار است به موسیقی نگاه کنیم به آثار خوب و فاخر جهان نگاه کنیم. مضاف بر اینکه با کپی صددرصدی مخالفم وقتی حرف از اصالت می زنم حرف از یک قطعه نیست حاج ...
شهیدی که رجزخوانی را در سوریه باب کرد
سید محمد مشکوهًْ الممالک عشق به اهل بیت و بانوی دو عالم در روح و جانش ریشه دوانده. واله و شیداست و هیچ گاه دست طلبش از درگاه خاندان مطهر پیامبر (ص) کوتاه نمی شود. آن قدر در این خانه را می زند تا در را برایش می گشایند. او اصلا نیامده بود که پشت در بماند، آمده بود که برود. آمده بود تا خود چراغ راه زمینیان شود، ماموریتی داشت که به خوبی از پس آن برآمد. او باید نشان می داد که در زمانه ای که ...
بابا! کجایی؟
نادیا درخشان فرد بابا، سلام. رفتی برامون آب بیاری؟ یادمه آخرین بار که بغلم کردی و به چشام زل زدی، گفتی: خدا سیرابت می کنه عزیزِ بابا، خدا دختر سه سالمه ام رو بیمة باباش کرده... نمی ذاره تشنگی بِکِشه. خیلی دلم برات تنگ شده، آخه تو کجایی؟ عمه زینب میگه تو و عمو عباس رفتین سفر، اما من قدم به قدم این صحرا، کوچه به کوچة شام رو دنبال شماها گشتم... از هرکسی می پرسم بابام ...
آثار توکل به خدا در زندگی
هم قانع نشد و برای بار سوم او را به مسجد فرستاد مرتبه ی سوم نیز رسول الله صلی الله علیه و آله همان سخن قبل را تکرار کرد. بنده خدا از مسجد که بیرون آمد، دیگر حوصله بازگشت به خانه و اصرارهای همسرش را نداشت. دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: بارالها حال که پیامبرت این چنین راه نشانم می دهد، من هم از دیگران دست می کشم و فقط بر تو ابراز نیاز می کنم توکل و امیدم را بر تو بستم. همینطور که ...
ایران عزیز ما هنوز وامدار تبریز است
شده است؟ مگر درخواست هفت ماده ای مردم و انجمن ملی تبریز دست بیگانگان را از دخالت در حکومت ایران قطع نمی کرد؟ هنوز در خواب و بیداری، پیکر های بی جان ثقه الاسلام و دیگر مجاهدان راه آزادی و قانون را بر بلندی تاریخ می بینیم که در عاشورای حسینی به دار آویخته شدند. بگذار همه دنیا بداند که آذربایجان جانباز درس شهادت را در مکتب حسین (ع) آموخته بود، که آن سان قهرمانانه پای در آوردگاه زمان نهاد و جان ها ...
فرجام آیت الله و طلبه انگلیسی نخوان
زندان و دست به کُلت به طرف آقایان گیلانی و لاجوردی شلیک کرد اما کچویی خود را مقابل گلوله ها انداخت و کتف و سرش مجروح شد و دقایقی بعد به شهادت رسید. محمود فخارزاده کرمانی عامل سوء قصدر آیت الله علی قدوسی در تاریخ 14 شهریور 1360 پس از 31 ماه خدمت در مقام قضاوت، بر اثر انفجار یک بمب آتش زا در کتابخانه ای که درست زیر اتاقش در طبقه پایین دادستانی جا ساز شده بود جان به ...