سایر منابع:
سایر خبرها
به گزارش رکنا، داستان تلخ انرژی در ایران به فصل های پایانی رسیده است و به نظر می رسد اگر برای آن فکری نشود این کتاب برای همیشه بسته خواهد شد. داستان پرتکراری که در تابستان برق نداریم و در زمستان گاز. داستان تلخی که در شرایطی که کشور نیاز به توسعه دارد گاز و برق صنایع و کارخانه ها قطع می شود تا مردم برق و گاز داشته باشند. داستان نیروگاه ها و صنایعی که با سوزاندن مازوت و گازوئیل در خط اول اتهام آلودگی هوا قرار دارند. داستان تولید نفت و گاز بی کیفیت در نیروگاه هایی که نیاز به ا ...
مرکز استان ایلام درباره ماجرای اقدام به خودکشی یک زندانی مواد مخدر توضیح داد. بیشتر بخوانید شب چله ترسناک! نفس ها در سینه حبس شده بود، لحظات به تندی سپری می شد... بیشتر بخوانید واژگونی اتوبوس راهیان نور با 21 مصدوم واژگونی اتوبوس حامل زائران راهیان نور در محور اهواز – شوش 21 مصدوم بر جا گذاشت. بیشتر بخوانید اعترافات وحشتناک زوج بی رحم در جلسه ...
انصاریان می آمد او را له می کرد چون پول نبود. اگر زمان ما هم پول بود شاید مثل الان می شد. * عزت و احترامی که در سینما به من می گذارند را در فوتبال ندیده ام * *آخرین قرارداد شما چقدر بود؟ 13 میلیون. سال 1386 که تازه 9 تومان از آن را به من ندادند. کاپیتان پرسپولیس هم بودم. *الان بازی می کردید چقدر می گرفتید؟ من خودم را کاری ندارم ولی با این ارقام ...
سوار ماشین شده بود تا همراه همسرم مرا به کمپ ترک اعتیاد ببرند به رویش چاقو کشیدم و با تهدید دست و پایش را با طناب بستم و او را روی صندلی عقب ماشیننشاندم. من به زور و تهدید شماره رمز کارت عابر بانکش را از او گرفتم و میخواستم حساب بانکی اش را خالی کنم. برای اینکه پیرمرد سر و صدا نکند چند پتو روی سر او کشیدم.من قصد داشتم با خانواده اش تماس بگیرم و در ازای آزادی پیرمرد از آنها پول اخادی کنم.حتی میخواستم ...
هم با این مسائل ندارم. یا اینکه می گویند چرا در نیم فصل بازیکن نگرفتی؟ من بازیکن اورتون و منچسترسیتی را به آقای ساپینتو معرفی کردم، ولی او نپسندید. من هم به نظر سرمربی احترام گذاشتم. شکایت ایجینت یامگا به کجا رسید؟ -در کجای دنیا شما دیدید که پول ایجینت را باشگاه تقبل کند؟ ایجینت یامگا از ما شکایت کرده که باید 260 هزار دلار به او پرداخت کنیم. بعد می گویند چرا این خبر را رسانه ای ...
مشتاق شدم و بدین ترتیب با برقراری تماس تصویری با آلمان من و ابوطالب با هم صحبت کردیم و به همین طریق با خطبه عقد اینترنتی، به او بله گفتم. قرار بود ابوطالب امور اداری اقامت من در آلمان را هم انجام دهد و بعد از 5 سال که برایم اقامت رسمی گرفت من هم برای زندگی مشترک به آلمان بروم اما هنوز یک سال بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که به طور ناگهانی ابوطالب آلمان را رها کرد وبه مشهد آمد. او با پولی که ...