سایر منابع:
سایر خبرها
که امین السّلطان فرستاده بود؛ باز کردیم خواندیم. دیدیم نوشته است که در قم و قزوین و بعضی جاها ماه را دیده اند و ثابت شده است و امروز عید است. فوراً حکم کردیم چند تیر توپ انداختند، و نقاره خانه زدند. تقریباً چهار ساعت از دسته گذشته بود که مردم خبر شدند امروز عید است. آغانوری خواجه، خیلی مردکه خوبی است؛ دیدیم آنجا راه می رود. صدایش کردیم، تلگراف قزوین را بهش نشان دادیم و گفتیم این است ...
خبر آزادی امام خمینی رسید. از همان اول صبح کسبه ی بازار با نصب پرچم سبز سردر مغازه های خود و چراغانی به ابراز شادمانی پرداختند و عده ای نیز رهسپار قم شدند. از ساعت 7 صبح بسیاری از مؤمنان برای تبریک آزادی امام خمینی به منازل علما رفتند و مورد پذیرایی قرار گرفتند. در همدان نیز مجالس جشنی برقرار شد که سخنرانان به افشای رژیم شاه پرداختند. روز 21 فروردین مجلس جشنی از طرف طلاب مدرسه ی دامغانی ...
مجبور گردید خود فنجان و قاشق بشوید، خود چای بریزد و مدتی به دنبال قنددان بگردد. در پاسخ گزارش تلگرافی صدراعظم دربارۀ ماوقع، که با حضور نمایندگان روس و انگلیس به ولیعهد در تبریز مخابره و اشاره شده بود که شاه فقط زخمی شده است و ازاو تقاضای دستورشده بود، مظفرالدین شاه دوباره سئوال کرده بود که چه شخصی در تلگرافخانه است؟ صدراعظم حضار را نام میبرد. مظفرالدین شاه بار دیگر سوال مینماید پس نایب السلطنه کجاست ...