سایر منابع:
سایر خبرها
شکارچیان زنان پولدار، به دام افتادند
ناحیه 2 تهران در برابر تیمی از اداره 11 پلیس آگاهی تهران قرار گرفت، کارآگاهان برای به دست آوردن سرنخی به تحقیق از زن جوان پرداختند که گفت: روز 6 بهمن ماه به خانه یکی از دوستانم در بلوار فردوس و نبش خیابان ابراهیمی شمالی رفتم و خودرو تویوتا لندکروز سیاه خودم را داخل کوچه پارک کردم. وی افزود: در زمان بازگشت به محض اینکه سوار خودرویم شدم ناگهان مرد ناشناسی از پشت سر، سوار شد و دهان مرا گرفت. نفر دوم، از ...
دستگیری عتیقه فروش های خطرناک افغانی
هفت تبهکار حرفه ای افغانی که معامله های صوری عتیقه را بهانه ای برای سرقت های مرگبار خود قرار داده بودند، در یک قرار با پلیس پایتخت به دام افتادند. این تبهکاران 2 خریدار سکه های عتیقه را به ساختمان های نیمه کاره کشاندند و با کشتن آنها، پول های نقدشان را سرقت کردند. این درحالی است که یکی از این جنایتکاران در ماموریت ویژه پلیس با شلیک گلوله جان خود را از دست داد. این پرونده ...
فرهنگ در رسانه
مناجات می خوانم نه سفارشی در کار هست و نه بعد از آن هم قرار است در این مورد از من تقدیر شود. من به خاطر علاقه شخصی خودم و تشخیص و اعتقادم این کارها را انجام داده ام. معنویت و توجه به آن در جامعه ما روز به روز دارد کمتر می شود. از روی اعتقاد و علاقه ام همزمان با ایام ماه رمضان که مردم از بعد مادی خودشان فاصله می گیرند و یک مقدار معنویت وارد زندگی شان می شود، من هم به سهم خودم کاری انجام می دهم. در مورد ...
درگیری دزدان مسلح با پلیس پس از قتل در "گیم نت"
به گزارش شهدای ایران به نقل از خراسان ، عقربه های ساعت 19 شب شنبه را پشت سر گذاشته بودند که چند جوان وارد یک گیم نت در شهرک نوید شدند. آنان غرق در بازی های رایانه ای بودند که ناگهان چشمان 2 برادر رهگذر به داخل مغازه دوخته شد. سعید درحالی که با اشاره دست جوان 22 ساله ای را به برادرش نشان می داد گفت: او همان فردی است که چند روز قبل مرا کتک زد و زیر چشمانم را کبود کرد! این جمله خشم وحید را نیز ...
در امتداد تاریکی..."روایت تلخ مهمانی ساختگی"!
نشستم و به طرف منزلم حرکت کردم روز بعد فرزین فیلمی از اعمال شیطانی خود برایم ارسال کرد و با تهدید من خواستار ادامه این رابطه شد. باورم نمی شد آن شب چه بلایی به سرم آمده است و من در دام فردی شیطان صفت گرفتار شده ام حاضرم همه پول هایی را که برای خرید محصولات به من داده بازگردانم تا دست از سرم بردارد و... شایان ذکر است پرونده ای در این رابطه تشکیل و ماجرا مورد رسیدگی قضایی قرار گرفت. ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی *خراسان ...
گزارشی از راه عتبات به حج و هزینه های آن
را رسانیدند. پس از حمله های چند، آن کافران را متفرّق نموده، سر مبارک برادر با جان برابر را بر دامن گذارده، بعد از چندین فقره فرمایشات، آن شهید مظلوم چشم مبارک باز نمود، دید امام غریب بر بالینش قرار گرفته به گریه مشغول اند. بعد از وداع ها عرض کردند که مرا به خیمه ها مبرید؛ زیرا که از رقیه و اهل حرم خجالتی دارم، از من آب خواستند و من نتوانستم که آب برسانم. حضرت اجابت فرموده، به حال گذاردند. یک ...
کراماتی از فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
غرش تکبیر و فریاد مردم را شنید که باغ را محاصره کرده اند، و از دیوار وارد باغ شدند و با حمله به گروه شیخیها، آنها را تار و مار کردند و مرحوم سید یحیی را نجات داده با احترام همراه خود در کنار حضرت آیة الله میرزا محمد رضا کرمانی به شهر و منزل آیة الله کرمانی آوردند. سید یحیی واعظ از آیة الله کرمانی پرسید: شما از کجا مطلع شدید که من در خطر نیرنگ مخفیانه شیخیه قرار گرفته ام و مرا از خطر حتمی ...
حجت الاسلام پروانه: برای پاسخگویی به شبهات، باید زیاد مطالعه کنید
همان حال به خواب رفتم. در عالم خواب، امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت را دیدم که وارد سرزمین کربلا شدند و خیمه ها را برپا کردند و دشمن هم در مقابلشان صف آرایی کرد . شیخ جعفر شوشتری فرمودند: وارد خیمه امام حسین علیه السلام شدم و بر آن حضرت سلام کردم. حضرت امام حسین علیه السلام مرا نزدیک خود نشاند و به حبیب بن مظاهر فرمود: فلانی مهمان ما است، ما آب نداریم تا از او پذیرایی کنیم، فقط مقداری آرد ...
ربایش رانندگان زن توسط سارقان ماکسیماسوار
.... همان لحظه دیدم که ماکسیمای سفیدرنگی کنار خودرو من ایستاده است. زن جوان در ادامه اظهارات خود به کارآگاهان گفت: آنها با تهدید چاقو و ضرب و شتم شدید مرا به صندلی عقب بردند و پارچه ای مشکی روی سرم کشیدند. دست هایم را بستند و پس از آن مرد دیگری پشت فرمان نشست و شروع به حرکت کرد. اتفاقا آن روز همراه خود مقداری طلا داشتم که می خواستم برای تعمیر به طلاسازی ببرم اما سارقان آنها را به همراه ...
درگیری مسلحانه در پایتخت برای دستگیری سارق آدم ربا
... زن جوان در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت: آنها با تهدید چاقو و ضرب وشتم شدید مرا به صندلی عقب بردند و پارچه ای مشکی روی سرم کشیدند. دست هایم را بستند و فرد دیگری پشت فرمان نشست و شروع به حرکت کرد. همراه خود مقداری طلا داشتم که قصد داشتم برای تعمیر به طلاسازی ببرم اما سارقان آنها را به همراه مدارک شناسایی، دو عدد گوشی تلفن همراه به ارزش تقریبی 12 میلیون تومان، پول و چند فقره چک حامل به ...
فرار از اردوگاه به روایت آزاده سیدرضا موسوی
د وره گرد آشنا شد م و بخشی از وسایلش را برایش حمل کرد م. گفتم ایرانی ام و برای کار آمده ام عراق. او هم مرا نزد کد خد ا برد . کد خد ا به محض اینکه فهمید ایرانی ام مقد اری پول به من د اد و گفت: با این پیرمرد می ری، وقتی به روستای بعد ی رسید ی می ری پیش کسی به اسم عبد الله ، می گی کد خد ا منو فرستاد ه. وقتی به روستای بعد ی رسید م مستقیم رفتم مسجد . آنجا را که خیلی شلخته بود تمیز کرد م و ...
ربایش رانندگان زن توسط سارقان ماکسیماسوار
کرده بودم، قصد سوار شدن به خودرو را داشتم که ناگهان مرد ناشناسی از پشت سر، سوار خودرو شد و دهان مرا گرفت. در یک لحظه مرد دیگری از سمت در راننده سوار خودرو شد و چاقو را زیر گلویم گذاشت. با جیغ و فریاد تلاش کردم تا در خودرو را باز نگه دارم اما نفر سوم با قدی بلند، کنار خودرو آمد و در را بست. همان لحظه دیدم که ماکسیمای سفیدرنگی کنار خودرو من ایستاده است. زن جوان در ادامه اظهارات خود به ...
نقشه تاجرآهن برای فرار از اسارت آدم ربایان میلیاردی
کلیدملی : چند روز پیش وقتی تلفن تاجر 35 ساله زنگ خورد، آن طرف خط مردی بود که خودش را مهرداد معرفی کرد و مدعی شد یک محموله آهن برای فروش دارد. تماس های تلفنی ادامه داشت و در نهایت تاجر آهن با مهرداد بر سر قیمت محموله به توافق رسید و برای انجام معامله با او قرار گذاشت. محل قرار یکی از خیابان های پایتخت بود. آن روز تاجر آهن سوار خودروی مهرداد شد و با هم به سمت حاشیه تهران حرکت کردند. دقایقی بعد هردو ...
پایان 48 ساعت شکنجه با وعده یک میلیاردی گروگان
دست و پایم را بستند و بعد از آن از من خواستند شماره یکی از بستگانم را بدهم تا از او درخواست پول کنند. ولی من این کار را نکردم تا این که یکی از آنها که آشنای خانوادگی ما بود، با برادرم تماس گرفت. او به برادرم گفت که مرا ربوده و در ازای آزادی ام یک میلیارد تومان پول درخواست کرد. مرد آدم ربا به برادرم گفت که اگر پول را به آنها ندهد مرا به قتل می رسانند. او ادامه داد: چند ساعتی گذشت ولی ...
جدال خیالی با زامبی ها!
دام افتاده ها باقی بماند و در چاهی سقوط کند که راه بازگشت آن سخت و سخت تر می شود،گزینه انتخابی اش، جدایی از این فرقه بود. مرد جوان می گوید: اواخر سال91 بود که در خانه یکی از اقوام برگه های زردرنگ سوگندنامه را دیدم. از روی کنجکاوی برگه زرد رنگ را خواندم و پرس وجو کردم. جوابی که شنیدم این بود؛ عرفان اسلامی و ایرانی که بنیانگذار آن طاهری است. او حرف هایی را می زند که انسان را به خدا نزدیک می کند و ...
دی کاپریو هم دیگر دی کاپریو نیست
...، می تواند نقطه ضعف او نیز باشد و مانعی بر سر راه ادامه بازیگری اش، چراکه یقینا چهره های جوان و زیبای دیگری هم در راه بودند. عزم او برای زدودن این شمایل با آمدن مارتین اسکورسیزی به سراغش رنگی واقعی تر به خود گرفت. دار و دسته های نیویورکی سال 2002 نخستین همکاری این جوان عاصی با کارگردان نامتعارف و پیشروی سینمای امریکا بود. جایی که قرار بود چشم های نافذش خشونت و انتقام را در پی بگیرند، صورت ...
ناگفته های سلحشور از همکاری با مخملباف و نوری زاد /یکی از بهترین سکانس های سریال موسی(ع) را اولین بار ...
میلیارد و 40 میلیارد ساخته می شد. بعد از شما شروع کرده بودند؟ نه، قبل از ما شروع کرده بودند، ولی ما زودتر از آنها تمام کردیم. شما از بازیگرهایی استفاده کردید که چهره های تئاتر بودند و همین به هر حال هزینه ها را پایین می آورد. بله، این هم مؤثر است. اصلاً عادتم نیست دائماً توی جیب بازیگر پول بریزم. هر چیزی باید حد و حدودی داشته باشد. چنین اجازه ای را نباید ...
گفتگو با زنان تن فروش تهرانی
...: پس از ورودم به تهران در یک تولیدی لباس مشغول به کار شدم؛ در آن روزها یکی از هم اتاقی هایم به شیشه اعتیاد داشت و مرا نیز آلوده کرد، وقتی مسئول تولیدی از اعتیادم با خبر شد عذرم را خواست، کار مناسبی برایم پیدا نشد و مجبور به تن فروشی شدم، حالا در روز چندین بار رابطه جنسی با افراد مختلف دارم . ته سیگارش را روی زمین می اندازد و می گوید: بعد از ارتباط جنسی احساس خوبی ندارم، دلم می خواهد ...