سایر منابع:
سایر خبرها
دیامیرزا، همبازی محمدرضا گلزار را بهتر بشناسید
بودم چون در خانه قفل بود. بعد از مدت کوتاهی او رسید و دید که ناراحتم. از من پرسید: چرا اینقدر ناراحت به نظر می رسی؟ و من جواب دادم: به خاطر اینکه من مشکلات زیادی دارم. این حرف از دهان بچه ای به سن من بامزه بود و او خندید و گفت: جدی؟ بیا برویم چیزی نشانت بدهم. مرا به اتاقم در خانه خودش برد که همه آن را با دست های خودش ساخته بود، از تخت و کمد گرفته تا اسباب بازی ها. بعد نقشه جهان را نشانم داد. ...
واکنش مهراوه شریفی نیا به طنز های کیمیا
شیطنت یک دختر نوجوان را به تصویر بکشم. مهم ترین نکته این بود که عمق و پختگی نگاه خودم در نگاه کیمیا وجود نداشته باشد. من ذاتا دختر آرامی هستم و اصلا اعتماد به نفس و جسارتِ کیمیا را ندارم. همه تلاشم این بود که پختگی و آرامشی که در خودِ من وجود دارد در کیمیای نوجوان به هیچ وجه وجود نداشته باشد. واقعا نقش سختی بود. بعد هم در آوردن سنِ 47 سالگی! برای سن بالاتر هم باید تمام آن شور و نشاط و ...
جذب نوجوانان و جوانان به سالن های کشتی دشوار شده است
به خودم آنقدر فشار و سختی وارد نکردم تا به مدال طلای جهان برسم. اما اینبار سخت تمرین می کنم و کم نمی گذارم تا بار دیگر بر سکوی نخست المپیک قرار بگیرم. تا المپیک همه تفریحاتم را تعطیل می کنم و فقط می خواهم تمرین کنم چرا که این فرصت ارزشمند را نمی خواهم راحت از دست بدهم. دارنده مدال نقره جهان درباره رقابت با آرتور الکسانیان ارمنستانی در رقابت های المپیک و اینکه برای جبران باخت مقابل او ...
دایی مقصر نبود که به من پرید
بازگشتم باز هم کارت دادم، اخراج کردم و در روزی که قرار نبود کارت هم بدهم این کار را نکردم. فکر می کنم پوئن بسیار بزرگی باشد که یک داور در بازی استقلال و تراکتورسازی با تمام حواشی آن بدون اخطار زمین مسابقه را ترک کند. یعنی هم توانایی داشتم بازی را اداره کنم و هم توانایی این را داشتم که کارت ندهم اما کلا بی میل و بی انگیزه شده بودم. اگر هم برگشتم و قضاوت کردم به خاطر یکسری دلایل بود و نشان دادم که ...
طاهرزاده: معبر تاریخی نسل ما برای عبور از مدرنیته، روح الله الموسوی الخمینی است
وب سایت استاد اصغر طاهرزاده نظریه پرداز و متفکر اصفهانی، مشروح گفتگویی از وی را پیرامون مدرنیته منتشر کرده است که متن کامل آن در ادامه آمده است. گفتگو را با یک گلایه شروع می کنم. علاقمندان شما می پرسند چرا کمتر تن به مصاحبه می دهید؟ بسم الله الرحمن الرحیم. دلیلش این است که فضای ارائه افکار در این تاریخ تنگ است. یک جاده کشیده اند که همه بناست در این جاده بروند. آقای مطهری در کتاب جاذبه و دافعه علی علیه السلام می گویند که یک پادشاه تختی ساخته بود و می گفت همه باید اندازه این تخت باشند . هر کس بلندتر بو ...
از همسر بلند قامتم تنها کنده ای سوخته برگشت/ باورم نمی شد دیگر او را ندارم
و تحت درمان قرار گرفتم، هرچند داروها و عوارض آن را دوست نداشتم و درمان را ادامه ندادم. هر لحظه منتظر بازگشت آقای عموشاهی بودم. باورم نمی شد دیگر او را ندارم... تا 2 سال این انتظار ادامه داشت. به پیشنهاد مادرم برای وارد شدن به بازار کار وارد آموزش و پرورش شدم. از نظر مادر و پدرم سرگرم شدن می توانست حال و هوای مرا عوض کند. اتفاقاً همینطور هم شد و وضعیتم رو به بهبود رفت و البته ادامه تحصیل ...
سنگر تکانی نوروزی " در جبهه های دیروزی ! +عکس
حکم بتون آرمه و آسفالت بام را داشتند . یک لایه کلفت مشما که بر روی آنها می کشیدیم ، پشت بام سه چهار متری کاملا ایزوگام می شد. باید خانه تکانی هم می کردیم . کسی دستور نمی داد، خودمان می دانستیم . هر چند که همه جبهه ها، نظافت سنگر برایشان حکم اجباری پیدا کرده بود، ولی خانه تکانی سال نو فرق می کرد. بهانه ای بود که شکل و شمایل سنگر را هم بفهمی نفهمی عوض کنیم . اگر جا داشت کف سنگر را بیشتر ...
ما باید ماندگار شویم یا نهضت امام حسین(ع)؟/سلیقه مستمع مهم است اما هرچیزی اصولی دارد
جعمیت مان زیاد می شد به 7 ، 8 نفر می رسیدیم. بیشتر هم در آن اتاق جا نمی شد! خب آن دوران خیلی برای من موثر بود و از کوچکی هم ما نان جلسه حاج آقا منصور را خوردیم .من مسجد شهدا را به خاطر دارم که پدرم مرا می برد و روی شانه هایش می نشاند. بعد کم کم به پارکینگ یک خانه رفتیم.من یک نفری هر شب جمعه کل پارکینگ را از فرش و پشتی تا بساط چای و سیستم صوتی را پهن می کردم. حدود 10 ،12 نفری بودیم که ...
کاش یکبار رهبر به منزل ما بیایند/ خانه ام را حسینیه ام البنین(س) کنید
به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا ، نبأ ، منطقه شلمچه به لحاظ اهمیت سیاسی و نظامی آن، به عنوان یکی از معابر وصولی شهر بصره، همواره در زمره اهداف قوای نظامی جمهوری اسلامی ایران قرار داشت. در صورت تسلط بر این منطقه، جمهوری اسلامی می توانست برتری خود در جنگ را به اثبات برساند؛ رزمندگان سپاه اسلام برای آزادسازی مناطق تحت اشغال و دفع تجاوز دشمن و به منظور ...
سعید عزت اللهی: دروازه بان می شوم
برایم ندارد. چون من هر چه دارم از پدر و مادرم است. اگر پدرم نبود من اینجا نبودم. این موقعیتی که حالا دارم مدیون پدرم هستم. او که مرا تشویق کرد تا فوتبالیست شوم. الان هم دوست دارم با پیشرفت، بخشی از زحمات پدرم را جبران کنم. عاشق بی ام دبلیو و لکسوس هستم ماشین خیلی دوست دارم اما اینکه هر سال بخواهم تغییرش بدهم نه. سالی یک بار خوب است. در بین اتومبیل ها، بی ام دبلیو ...
حادثه حلبچه لکه ننگی بر دامان صدامیان وحامیان غربی آنهاست/ هوای مطبوع شرجی چابهار بر نفسهای خسته ...
درجه جانبازی شیمیایی نائل آمد وی با اشاره به آن حادثه هولناک به خبرنگار چهاربهاران گفت: تقریبا در سن 14 سالگی به جبهه اعزام شدم و در دومین و سومین مرحله ای که به جبهه اعزام شدم وارد جبهه غرب شدم دو روز از حادثه هولناک حمله شیمیایی عراق به حلبچه گذشته بود منطقه هنوز آلوده بود اجساد مردم هنوز آنجا بود هیچ موجود زنده ای دیده نمی شد حتی حیوانات، درب خانه ها باز بود و با خیلی از مورد های تکان دهنده مواجه ...
به پرسپولیس نرفتم چون استقلالی ام
. * اولین حضورت در برابر سیاه جامگان بود. همان بازی که یک بار دروازه ات باز شد. - فکر می کنم می توانستم بدون گل خورده از آن بازی بیرون بیایم ولی آن اشتباه داور باعث شد گل بخورم. آن توپ به نظر من گل نشده بود ضمن اینکه بازیکن فوتبال و به ویژه گلر بعد از مدت ها نیمکت نشینی وقتی وارد مسابقه می شود نمی تواند همه توانایی های خود را نشان دهد. نه تنها طالب لو بلکه هیچ گلر دیگری نمی ...
حضرت زهرا (سلام الله علیها) در وصایای شهدا
قاسم پور: من حاج جواد قاسم پور با شناختی که از انقلاب اسلامی ایران و رهبری وارسته او امام خمینی داشته حرکت خویش را آغازکرد و تا نهایت کار ادامه خواهم داد و از این اسلامی که با خون فاطمه حسن حسین(ع) تاکنون برجای مانده حمایت و حتی جان ناقابل را هدیه خواهم کرد. شهید حسین صیادیان: مادر جان! موقعی که رزمندگان راه کربلا را باز کردند به بالین سر امام حسین (ع) می روی و می گویی من که به ...
مهراوه شریفی نیا؛ قبل از کیمیا، بعد از کیمیا
همه و گفت من نمی توانم باشم. در نتیجه کلا ماجرای حضور مامان منتفی شد و حتی ادامه در نقش خودش هم بازنویسی ها حذف شد. در نتیجه ما اصلا امکان این را که مامان جای من بازی کند نداشتیم. من خودم نمی خواستم بازی کنم چون می ترسیدم بیننده ما را در سن بالا باور نکند و حس- مادر و دختری بین من و دختر و پسرهای هم سن و سالم باورپذیر از آب درنیاید. اسم حداقل ده بازیگر خانم را به آقای افشار پیشنهاد دادم که جای من ...
بگذار یک دکتر دیگر شهید شود
دارم ادامه تحصیل بدهم. همین طور هم شد و در دانشگاه تهران قبول شد ولی بنا به دلایلی نرفت، رفت جبهه و سال بعد شرکت کرد، این بار در دانشگاه ارومیه پذیرفته شد، به او گفتم: تو معلمی ، دیگر درس خواندن برای چه است؟ در جوابم گفت: دوست ندارم در همین سطح بمانم، می خواهم به سطح بالاتری دست بیابم. یک بار برادر بزرگش به او گفت: جعفر! بابا جبهه هست، محمد هم جبهه هست، تو دیگر چرا می خواهی به ...
خاطراتی از دادستان و شهردار ارومیه
مهدی بود. تنها چیزی که مرا در مدت زندگی با او آزار می داد همین دلتنگی ها بود. هیچ وقت یادم نمی رود گاهی اوقات برای آنکه دیگران را آزار ندهد آرام از دیوار به داخل می پرید و آرام بر در داخلی خانه می زد. وقتی در را باز می کردم با سر و رویی خاکی، چشم های قرمز و خستگی زیاد وارد خانه می شد. فقط خستگی و بی خوابی هایش به خانه می رسید. وقتی شبها با خستگی به خانه می آمد و می خوابید من می نشستم و نگاهش می کردم ...
پیشنهاد استقلال را برای برخی چهره ها رد کردم
با اینها مشکل دارد. آنها در قواره ای نبودند که قد و شأن خودم را به جایی برسانم که مجبور به مقابله یا معاشرت با آنها شوم. در عین حال تصمیم را برای مهاجرت موقت به کشور ترکیه گرفته بودم. آپارتمانی را در آلانیا خریده بودم و اسبابیه لازم را هم به آپارتمان جدید انتقال داده بودم. همه موارددست به دست هم داد تا تصمیم بگیرم در این فصل مربیگری نکنم. وگرنه خدمت تیم استقلال در هر لباسی برای بنده افتخار است. من ...
خط ماکوتو
خاطر توانستم کلید قفل معمایی را پیدا کنم که صدها اصل فن و هزاران گنج یاب دست از پا درازتر به مدت چهار قرن در پی اش رفته بودند - و در این سال های اخیر هم که مجهز به دامنه به مراتب وسیع تری از منابع، ازجمله غواصان عمق پیما، ردیاب های صوتی، کامپیوترها و کارگروه هایی از متخصصان میان رشته ای. آدمش فقط من بودم؛ به معنای دقیق کلمه، آن شخص معهود من بودم. از من به شما نصیحت، منحصربه فرد نه به معنای ...
اعتراف نوشت
، خسرو و کرامت و شکوه را، جزء به جزء، لحظه به لحظه. گمان می کنم اگر هم به آن جا برمی گشتم، این قدر دقیق نمی توانستم همه چیز را به خاطر بیاورم که حالا در این سطرها می بینم. همه کروکی را می کشند، من می نویسم: سطری که رویش می نویسم خیابان نظر است... این ها بخش هایی است از کتاب سپیدرود زیر سی وسه پل کیهان خانجانی که به تازگی در نشر فرهنگ ایلیا به چاپ پنجم رسیده است. سپیدرود زیر سی وسه پل از همان زمان ...
سنگپرانی به اشباح در تاریکی!
نتیجه مشعشع رسیده اید؟ گیرم که چنین باشد، چرا چند نمونه ذکر نکرده اید؟ باز جای دیگری نوشته اند: من پیش ترها این داستان را ترجمه اما- خوشبختانه- منتشر نکرده بودم، در غیر این صورت علی عبداللهی از روی این اثر هم بدون غلط رونویسی می کرد ... اما اگر من می خواستم تمام غلط های همین یک داستان را بگیرم، ... خواننده می دید که دست کم به دو صفحه کامل روزنامه نیاز می داشتم . افزون بر مضحک بودن پیش داوری ایشان ...
با مربیان بزرگی مثل دنیزلی و برانکو کار کردم
بیشتری دارند. در ایران هم با مربیانی مثل کی روش، دنیزلی و برانکو کارکردم که هرکدامشان جزو مربیان بزرگ کشورهای خودشان هستند. من واقعاً در کنار هرکدام از این مربیان خیلی نکات یاد گرفتم که فکر می کنم بعدها در زمانی که خودم مربی شوم می توانند خیلی به من کمک کنند. بازی های آسیایی مثل ماراتن است *بازی نمایندگان ایران در آسیا را نگاه کردید، فکر می کنید با توجه به عملکرد تراکتورسازی ...
پذیرش شکست از سر ناچاری/موحد پیروزی هاشمی را تبریک نگفت!
غرورآفرین مردمانی است که برای حراست از آرمانها و ارزشهای این نظام شکوهمند از جان و دل مایه گذاشتند . اینجانب علیرغم وجود شرائط خاص ، بنا به دعوت اقشار مختلف مردم پا به عرصه رقابت های انتخاباتی گذاشته و در زمان بسیار محدود ، لطف و محبت مثال زدنی مردم عزیز مناطق مختلف را نسبت به خودم شاهد بودم . انتخابات 7 اسفند با همه فراز و فرودها برگزار گردید و شور و شعف شما مردم ، فضائی پر از امید را در ...
موحد نتیجه انتخابات کهگیلویه بزرگ را پذیرفت/ از ذات اقدس الهی می خواهم همه ما را عاقبت به خیر گرداند
عرصه رقابت های انتخاباتی گذاشته و در زمان بسیار محدود ، لطف و محبت مثال زدنی مردم عزیز مناطق مختلف را نسبت به خودم شاهد بودم. انتخابات 7 اسفند با همه فراز و فرودها برگزار گردید و شور و شعف شما مردم ، فضائی پر از امید را در جامعه ترسیم نمود. بنده بعنوان برادر و فرزند شما که همواره در کنارتان بوده و هستم به خود می بالم که مرا در این راه همراهی نمودید و از عنایات خود بی نصیبم ...
مدعیان اصلاحات و نگاه نردبانی از هاشمی و ناطق تا عارف و لاریجانی
تصمیم بگیرد اما افراد جور دیگری رای دهند. من فقط همین یک اصل را مطرح می کنم و چیز دیگری هم نمی گویم. هیچ شرط دیگری لازم نداریم. من اگر الان خودم در مجلس بودم این کار را همین امروز آغاز می کردم. افراد را صدا می زدم و می گفتم ما الان یک فراکسیون هستیم. مشی ما نیز روشن است. مشی اصلاح طلبی و اعتدالگرایی داریم و حامی دولت نیز هستیم. این که نمایندگان مجلس در کدامین فراکسیون ها عضو شوند و چه رایی ...
اگر برانکو پرسپولیسی نبود به تیمش می پیوستم!
بهترین باشم. شما می توانید این را از مربی گلرهای استقلال بپرسید. *اولین حضورت در برابر سیاه جامگان بود. همان بازی که یک بار دروازه ات باز شد. فکر می کنم می توانستم بدون گل خورده از آن بازی بیرون بیایم ولی آن اشتباه داور باعث شد گل بخورم. آن توپ به نظر من گل نشده بود ضمن اینکه بازیکن فوتبال و به ویژه گلر بعد از مدت ها نیمکت نشینی وقتی وارد مسابقه می شود نمی تواند همه توانایی های خود را ...
طاهری؛بازیکنان مجرد پرسپولیس ازدواج نکنند اخراجشان می کنم!
می توانید این ادعا را بکنید که با همه دغدغه های تان باز هم بازی های پرسپولیس را می دیدید. - اتفاقا ورزش یکی از دغدغه های زندگی من است، من با ورزش مأنوس هستم، به طوری که در دوران دبیرستان سه رشته ورزشی را خیلی دنبال می کردم؛ فوتبال، بسکتبال و والیبال. جالب است که با فیزیک بدنی که من دارم، والیبالم از همه بهتر بود. به طوری که پاسور خوبی بودم و حتی در تیم کلونی دبیرستان هدف که به نوعی تیم ...
فریال مستوفی ، زنی که بزرگترین معدن دار ایران است(+عکس)
پاسخ به سوال پدرم در مورد ادامه تحصیل تا مقطع دکترا، تنها اذعان داشتم که می خواهم کسب و کار خودم را راه اندازی کنم. اینکه بخواهم دو تا سه سال وقت صرف کنم و دکترا بگیرم، خوب است اما این گزینه تنها برای تدریس و ماندن در دانشگاه مفید است و برای تدریس، مدرک فوق لیسانس هم کافی است. توضیح دادم که اگر دو تا سه سال زودتر وارد بازار کار شوم، تجارب بیشتر و سودمند تری کسب خواهم کرد. از نظر من این تجربیات بیش ...
بازگشت به خانه(پاورقی)
بزنم اما ترسیدم . به ناچار درخت چناری را که به دیوار تکیه داده بود، به سختی گرفتم و به بالای دیوار رسیدم . صدای نفس های خودم را می شنیدم که دزدانه و با ترس در سینه ام بالا و پایین می رود، در اتاق را باز کردم ، از اتاق نشیمن صدای خفه مادر می آمد: خب تو چه گفتی ؟ جوابش را ندادم ، چه ربطی به مردم دارد؟ این صدای بم پدر بود، آهسته صدا زدم : پدر! پدر! پدر قد راست کرد و نگاهی همراه با تعجب و ترس به اطرافش انداخت . - پدر منم ! مادر جیغ کوتاهی کشید! پدر از جا پرید و خودش را مقابل در رساند. - کجا بودی این همه وقت ؟ نگفتی ... ...
گفتگوی خواندنی با همسر شهید محمد مسرور
با پدرم تماس گرفتم و گفتم با دوستان داخل پادگان تماس بگیر و خبری از محمد بگیر، چون روز قبل گفته بودند که محمد هیچ مشکلی ندارد. هرچه منتظر شدم، پدرم با من تماس نگرفت. دوباره با پدرم تماس گرفتم که متوجه شدم پدرم در حال گریه کردن است و تلفن را قطع کرد. چندین بار با پدرم تماس گرفتم ولی قطع می کرد
آلبوم عاشق تر با صدای سینا گلزار رونمایی شد
...: ممنونم از این که دریچه ای را به روی من باز کردی. اگر حسین نبود به این زودی نمی توانستم وارد موسیقی شوم. تیزری از عاشق تر با صدای نصرالله مدقالچی و به کارگردانی محسن یوسف پور پخش شد. سلیمی از فرهاد بشارتی، بازیگر، دعوت کرد تا درباره اولین اثر سینا گلزار صحبت کند. بشارتی گفت: به همه دوستان خسته نباشید می گویم. خیلی غیرمنتظره به این جشن دعوت شدم. برای دور هم جمع شدن همیشه یک بهانه لازم ...