سایر منابع:
سایر خبرها
از مثبت ترین کشورها تا پیشنهادی برای عیدی
در اتفاقی که به شدت نادر است بتوانم یک شب را با دوستانم بیرون بروم، اما معنی اش این است که تمام هفته بعد را باید در خانه بمانم و درد بکشم، توانایی های حرکتی ام آن قدر محدود می شود که نمی توانم چشم هایم را از یک طرف به طرف دیگر ببرم و آرزو می کنم که کاش هیچ وقت نخواسته بودم مثل یک دختر معمولی از خانه بیرون بروم..... حالا به من گفته می شود ممکن است دولت بخواهد هزینه های کمتری به من ...
مهتاب کرامتی، پدیده سینمایی 94
من بود. به همراه یکسال کار. الان که بر می گردم، آن یک سال برای من خیلی طولانی تر بود. چون من بیشتر یاد گرفته بودم و بیشتر توجه می کردم. در مردان آنجلس کار خیلی برای من آرام تر و راحت تر پش می رفت اما خاک سرخ برای من کاری بود که خیلی سخت پیش رفت. هم از ظنر فیزیکی و از نظر زمان. شاید یک جورهایی هم می خواستید با خاک سرخ ، به همه آنهایی که می گفتند یک سری پسر و دختر چشم رنگی وارد سینما شده ...
دل پر آقای وزیر از نارفیقان...
...، منظورم بویژه در بخش اجرای بسته های طرح است؟ در اجرا، طرحی که از همه ساده تر بوده طبعاً موفق تر است. کاهش پرداخت هزینه ها از جیب مردم و بیمه کردن همه ایرانی ها از همه راحت تر بود و در عین حال موفق تر هم است. یعنی ما در یک روز اعلام کردیم، مردم پول ندهید ما به جای شما پول می دهیم یا اگر دفترچه ای ندارید به شما دفترچه مجانی می دهیم و بعد هم اگر روستایی هستید در مراجعه به بیمارستان ...
صحبت های جدید کمال تبریزی درباره میرحسین موسوی
که این گونه عمل کنند. بسیاری از اهالی سینما گفته اند که فعلاً به این موضوعات کاری نداریم. شاید در مقطع دیگری دوباره این شور ایجاد بشود. نمی خواهیم تا اطلاع ثانوی وارد مسائل سیاسی شویم پس باید امیدوار باشیم که در سال های بعد، این جملات تکراری حالم خوب است و حالم بد است را کم تر از سینماگران بشنویم؟ تبریزی: حال خوب و بد، واقعیتی درباره ی اهالی هنر است. متأسفانه چنین چیزی وجود دارد. بیش ...
عمرمان فدای یک لحظه نفس کشیدن امام (ره)/ من لباس سپاه نمی پوشم!
که به دنیا آمد، خداوند توجه اش نسبت به ما بیشتر شد. راوی: مادر شهید نظر کرده بود یک روز که محمد از مدرسه برمی گشت، بچه ها یک قوطی را پر از آهک می کنند و سر راه او می گذارند و می گویند: کی جرات دارد از روی این قوطی بپرد! محمد جلو می رود و به محض پریدن، قوطی آهک می ترکد و چشمانش پر از خون می شود. وقتی به خانه آمد سریع رفت چشمانش را شست؛ ولی سفیدی چشمش پیدا نبود؛ مثل ...
خیلی ها فقط خاک می بینند
بیشترین استفاده را کند. زمان به سرعت سپری می شد. در چشم برهم زدنی روز چهارم فرا رسید و همه به سمت اتوبوس ها به مقصد قزوین سرازیر شدند. اثری از شور و حال روزهای اول نبود و دانشجوها با خود زمزمه می کردند کاش میشد زمان بیشتری می ماندیم... دم دمای غروب افتاب بود که حاج اقا به سمت پشت اتوبوس امد و شروع کرد صحبت برای بچه ها بعد کمی از امام حسین(ع) و دختر سه ساله اش روضه خواند و اشک های بچه ها روانه ...
وقتی جمشید مشایخی با آتش سیگار تنبیه شد!
فراری ترین مرد را پایبند خانه و زندگی کند. اگر الان به گذشته برگردید، دوست دارید چه تغییراتی در زندگی خود ایجادکنید؟ در زندگی خودم نه، ولی در زندگی مردم دوست دارم خیلی چیزها را عوض کنم. در دوران قدیم و زمان کودکی ما همه چیز به طور کلی خوب بود، اما سال هاست که زندگی ها تغییراتی کرده و اشکالاتی به بار آورده که دوست دارم آنها را عوض کنم. دلم می خواهد دروغگویی را ریشه ...
روایت وزیربهداشت از طبابت سران عرب/ با بساز بفروشی پولدار نشدم!
دوستانم هم شروع کردیم مانند مهندس زنگنه، دکتر آخوندی، مهندس حجتی، دکتر جهانگیری و فیروزآبادی در سیاست می ماندم. اما من از این جنس نیستم و در مسیری وارد شدم که کشور برای آن زحمت کشید، مردم هزینه کردند، خودم هم تلاش کردم و در حال حاضر آنچه که هستم را با هیچ چیز عوض نمی کنم. این چهار سال هم که آمدم و وزارت را بر عهده گرفتم با اصرار مکرر آقای روحانی پذیرفتم. چندان علاقه ای به قدرت ندارم. ...
جراحی ناشیانه و سیاسی در هر آنچه حاجی بابایی گفت
کرده اید؟ پاسخ شما این بود که مدیرکل شما تعظیم بکند برای معلم ها و یکی را هم گذاشته بودید برای ارتباط شما با آنها. ما نکات مثبت را می پذیریم. البته ما میثاق نامه ای را امضا کرده ایم که در انتخابات از هیچ حزبی، از هیچ لیست و فردی حمایت نکنیم. فقط ما اعلام می کنیم طبق گفته همه بزرگان از جمله مقام معظم رهبری که معلمان شرکت کنید حداکثری و از هیچ حزب و گروهی حمایت نمی کنیم. حالا تشکل ها ممکن ...
عواملی که چشمان اهل زمین را از دیدار امام زمان (عج) کور کرد
بر تو که در میان بنی امیّه به جز ستمگر نیست و در میان بنی عباس به جز متجاوزی که با گناهان بر خدا تمرّد کند کسی نیست کشندگان فرزندان من هستند و پرده داران حرمت من. پس همیشه این امت را ستمکاران تشکیل خواهند داد که بر حرام دنیا همچون سگان با یکدیگر می ستیزند و در دریاهای هلاکت ها و گودال های خون فرو خواهند رفت تا آنگاه که غائب شونده از فرزندان من از چشم مردم پنهان گشته و مردم به جوش و خروش افتادند که ...
وزیر بهداشت: با بساز بفروشی پولدار نشدم!
است که در حوزه خودم فعالیت داشته باشم و در عین حال از جنس سیاست نیستم. اگر بودم بعد از گذشت یکی دو سال از انقلاب به دلیل وجود موقعیت های زیادی که بود و با بسیاری از دوستانم هم شروع کردیم مانند مهندس زنگنه، دکتر آخوندی، مهندس حجتی، دکتر جهانگیری و فیروزآبادی در سیاست می ماندم. اما من از این جنس نیستم و در مسیری وارد شدم که کشور برای آن زحمت کشید، مردم هزینه کردند، خودم هم تلاش کردم و در حال حاضر ...
مهراوه شریفی نیا؛ قبل از کیمیا، بعد از کیمیا (2) +تصاویر
هستم برف نمی بینم. واقعا چه می کردید که در آبادان اوقات تان خوب بگذرد؟ - من هر روز آفیش بودم و بیکاری نداشتم. آبادان خیلی شهر زنده ای است. مردم تا ساعت یک و دو شب در خیابان ها هستند و خیلی هم خوش رنگ لباس می پوشند. همه فسفری، صورتی، زرد. من در عمرم این همه دختر و پسر جوان خوش رنگ ندیده بودم. خیلی به خودشان می رسند. پسرهایی با من عکس می گرفتند که آنقدر که آنها برای خودشان وقت ...
بدبختی های مصدق زیر سر فاطمی بود/ رزم آرا آیت الله کاشانی را تهدید به مرگ کرد/ انتصابات مصدق اختلاف ...
بماند . بعد از مدتی حکم اول اعدام او صادر شد. خواهر فاطمی تلفنی از من خواست اقدامی کنم. من یک روز به میراشرافی که وکیل دوره هجدهم بود و عازم دربار بود، گفتم به شاه یادآوری کنید که در بابل فرمودید فاطمی اعدام نشود، حالا حکم اعدام صادر شده. میراشرافی هم انصافاً به شاه گفت که خون سید شوم است، اگر اعدام شود بد می شود، ولی شاه جوابی نمی دهد. فارس ...
روایاتی درباره برزخ
زن فقط یکی پیدا بشه که گول این حقه رو نخوره. هنوز از پنجره بیرون را نگاه می کردم. نگهبان خوابگاه داشت شاخه ی بزرگ درختی را که از بارش برف شکسته بود روی زمین می کشید. بعد از خوابگاه زدم بیرون و مستقیم رفتم مطب دکتر فضلی. توی دوهفته پنج بار رفتم مطبش تا برایم آزمایش بنویسد. بار آخر گفت: این همه خون می دی از پا می افتی پدرجان، چیزی شده؟ بعد چیزهایی پرسید درباره ی میگرن مزمن مادرم و ...
فرهنگ در رسانه
را چطور دیده اید؟ من همیشه برای دیدار و زیارت امام رضا(ع) مشهد می آیم. زیاد هم نمی توانم بمانم. معمولاً یک روزه می آیم و می روم. به خاطر همین شهر را آنقدرها نمی شناسم و هنوز فرصت نشده مشهد را بگردم. از مشهد فقط حرم رضوی را خوب نگاه کرده ام و می شناسم. حرم رضوی چطور بود؟ وقتی چهار سال قبل برای اولین بار می خواستم مشهد بیایم درباره حرم هیچ چیزی نمی دانستم. راستش ...
پیگیری رها شده ها
؛ فقط صدای سوختم ... سوختم... پسرم را می شنیدم. نمی توانستم از شدت حرارت کف زمین راه بروم. در این فکر بودم که زلزله آمده یا آتشفشان شده که به خود آمدم و دیدم یک کامیون در وسط پذیرایی خانه است. اینها صحبت های مادری است که خانه و کاشانه اش را در یک کابوس شبانه از دست داد و بعد از گذشت یک سال همچنان با یاد آوری آن ماجرا، اشک بر چشمانش می نشیند و با غمی دردناک از آن شب سیاه سخن می گوید. ...