سایر منابع:
سایر خبرها
از سربالایی رفتن آب و ابوعطا خواندن سعودی ها درباره مبارزه با تروریسم تا فروش اینترنتی بمب های داعش در ...
حملات بروکسل ارائه کردند. کشته شدن سرکرده داعش در غرب موصل سرکرده گروه داعش در منطقه البعاج به هلاکت رسید. مخالفت معارضان سوری با حضور بشار اسد در مرحله انتقالی مخالفان سوری اعلام کردند ادامه حضور بشار اسد را در قدرت حتی در مرحله انتقالی نمی پذیرند. پیشنهاد عربستان برای تاسیس مرکز مبارزه با تروریسم جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان ...
تحلیلی بر ریشه ها و بسترهای عملیات های تروریستی در ترکیه
در نزدیکی یک ایستگاه اتوبوس و محل توقف نیروهای پلیس ضد شورش در حالی صورت گرفت که گفته می شود یک خودروی سیاه رنگ به اتوبوس بین شهری نزدیک و سپس با شدت هرچه تمام به آن برخورد کرده و منفجر شد. منطقه ای که هدف انفجار قرار گرفته، جایی است که دفتر نخست وزیر و بسیاری از وزارتخانه های ترکیه در نزدیکی آن واقع شده است. مقام های امنیتی ترکیه گفته اند، یافته های اولیه نشان می دهد که این بمب گذاری ...
پیشروی ارتش عراق در موصل
اساس این گزارش، عملیات آزادسازی موصل واقع در 400 کیلومتری شمال بغداد، از پنجشنبه گذشته آغاز شده و تاکنون دست کم 10 روستا آزاد شده اند. سرتیپ الجبوری افزود: نیروهای لشگر 15 ارتش عراق، ده ها تکفیری داعش را در روستاهای آزاد شده کدیلا ، کرمردی ، مهنانة ، خطاب ، النصر ، حمیدات و خربردان در جنوب شرق موصل، به قتل رساندند و مانع تسلط مجدد تروریست ها بر این روستاها شدند. ...
روسیه: گروه های تروریستی آتش بس سوریه را نقض کردند
...> در استان حلب هم گروه تروریستی جیش الاسلام چندین گلوله خمپاره به سوی منطقه جبل عالم پرتاب کرد و در منطقه شامروران استان لاذقیه نیز تروریست های گروه موسوم به لواء الحق، روستاهای کرا جابز و سمیرا را با خمپاره گلوله باران کردند. در این حملات گروهه ای تروریستی دست کم 4 غیرنظامی کشته و 19نفر دیگر مجروح شدند. بر اساس گزارش وزارت دفاع روسیه، فعالیت های تروریستی در مناطق استان حلب به شدت افزایش ...
برخی جاها مواد مخدر و سلاح را می شد مثل نان خرید
چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل [...] چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل مشرق – در قسمت قبل این نوشتار (که ترجمه ای است از سفرنامه ی فهمی هویدی به افغانستان طالبان در سال 1377 شمی با عنوان طالبان، سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی! ) ماجرای چگونگی آغاز سفر نویسنده به افغانستان را خواندیم و ایراداتی که به او گرفته می شد تا از این سفر منصرف شود را مرور کردیم. همچنین دیدیم که نویسنده چطور خود را به پاکستان رساند و از آنجا چطور برای وارد شدن به افغانستان به سمت مرز حرکت کرد. ماجرای مواجه با اولین نیروی طالبان و آخرین نیروی طالبان هم ذکر شد. بخش دوم این خاطرات را با هم می خوانیم: حالا ما داخل یک دولت، در دلِ دولت پاکستان هستیم. روی نقشه اگر بخواهی حساب کنی، هنوز از پاکستان بیرون نرفته ایم، و هنوز داخل مرزهای آن هستیم. اما در حقیقت امر، داستان طور دیگری است. این نقطه که حدودا 55 کیلومتر را در بر می گیرد، در اصل تحت سلطه ی حقیقی حکومت پاکستان قرار ندارد. یک جورهایی می توانی بگویی یک منطقه آزاد است. مسئولین این منطقه و اداره کنندگان امورش، شیوخ مشهور قبایل باتان هستند که در دوطرف مرز (یعنی هم در پاکستان و هم در افغانستان) پراکنده اند و حضور دارند. از آنجا که این منطقه، منطقه ی آزاد است، به همین دلیل هرچه در پاکستان ممنوع است، در اینجا مجاز است. از تجارت سلاح گرفته تا تجارت مواد مخدر. از این بگذریم که اینجا، ایستگاه اصلی قاچاق به هر دو کشور است. این اطلاعات برای من تازه نبود، بیست سال پیش هم که در سفرم به افغانستان از اینجا دیدن کردم، مواد مخدر در پیاده رو هم فروخته می شد. سلاح هم –که بخشی از آن در همان منطقه تولید می شد- مثل نان در کنار جاده ها در دسترس بود! از همان جهت که این منطقه منطقه ای آزاد است، در طول سال های گذشته جریان برق را به صورت مجانی از حکومت پاکستان دریافت می کرد، آبش را هم از چاه های همان منطقه به دست می آورد. به دلیل فشار بحران اقتصادی ای که کشور به آن دچار بود، حکومت اسلام آباد تصمیم گرفت برای برقی که به این منطقه می داد، مبلغی را تعیین کند. این چیزی بود که موجب تحریک شیوخ قبائل بر علیه حکومت و اعلام شورش آنها شد. و بستن و حمله به راه های تجاری این منطقه یکی از نشانه های این شورش است و همین، چیزی بود که موجب شد نیروهای حکومتی در پیشاور، دیروز به ما اجازه عبور به طورخان را ندهند. در آن ساعات اولیه صبح، با وجود هیبت و هراس انگیز بودن کوه ها[ی سر به فلک کشیده]، جاده، آباد و آرامش بخش به نظر می رسید. شدت حرکت در آن زیاد بود و کاروان ماشین های پر از کالا، با سرعت کم و احتیاط از لبه های کوه در حرکت بودند. البته می ترسم کلمه پر ، نتواند منظور مرا برساند، چون ماشین های باری ای که من می دیدم در اصل در حکم یک سری تپه و کوه متحرک بودند، از بس که جنس در آن گذاشته بودند و ابعاد ماشین را (طولی و عرضی و ارتفاعی) بزرگ کرده بودند! دلیل مسئله این بود که هر کالای صنعتی و تولیدی ای که افغانستان چند میلیون نفری (که حالا بیش از بیست میلیون نفر جمعیت داشت) لازم داشت از طریق پاکستان وارد می شد، حالا یا خود پاکستان هم از خارج وارد کرده بود یا ساخت پاکستان بود. این مطلب نشانگر میزان سودی بود که اقتصاد پاکستان از ادامه ی به هم ریختگی اوضاع در افغانستان و توقف ماشین تولید (در همه ی زمینه ها) در آن کشور می برد. این مطلب تقریبا می توانست تأییدی باشد بر حرف برخی آدم های خبیث که می گویند سودی که پاکستان از جنگ در افغانستان می برد کمتر از استفاده ای که می خواهد در سایه ی صلح به آن برسد، نیست. این نکته هم از چشم آدم مخفی نمی ماند که وانت هایی که به افغانستان می رفتند جنس های صنعتی یا کنسرو بود، اما ماشین هایی که داشت از افغانستان برمی گشت یا آدم سوار کرده بود یا مواد خام بار زده بودند (یا چوب یا تولیدات کشاورزی، از قبیل انگور و سیب و انار) یا آنکه خالی بودند و آمده بودند تا از نو جنس بار زده و به افغانستان ببرند. *** وقتی چشم مان افتاد به لشگری از مگس ها که در هوا می چرخیدند، و سر و صدا و هیاهوی بلندی به گوشمان رسید، و حجم انبوهی از افراد پیاده را دیدیم، و پلیس لاغری را که داشت با عصایی بلند دختربچه ای را به جلو می راند، و دستفروش هایی که در دو طرف راه هرچه خوردنی و نوشیدنی که ممکن بود می فروختند، و ارزفروش هایی که برای جلب نظر، پشت میزهای چوبی بلندی نشسته بودند، دیگر آن موقع لازم نبود کسی خبرمان کند که حاجت روا شده و به طورخان رسیده ایم، دروازه ی ما برای ورود به امارت اسلامی افغانستان . در بین این چیزها، هیچ کدام برای من جدید به نظر نمی رسید. من خودم اهل کشوری بودم که با این قبیل تصاویر مأنوس بود، از مگس ها گرفته تا سر و صدای مردم و جمعیت عظیم آدم های پیاده، و حتی چوب پلیس و فحش هایش. چیزی که بیش از همه ی اینها در آن صحنه نظرم را جلب کرد، چیز دیگری بود که برای اولین بار در زندگی ام می دیدم: صف طولانی ای از بچه های کوچک به چشم می خورد که از پنجره ی ماشین، شبیه صف مورچه هایی بود که در سکوت روی زمین راه می رفتند و اول صف، که داخل خاک افغانستان بود (پشت پست بازرسی ای که چیزی نبود جز یک سری آهن که راه را قطع کرده بود) دیده نمی شد. آخر صف هم با حرکتی یکنواخت و آرام، جلوی چشم همه به سمت عمق اراضی پاکستان پیش می رفت. هر بچه ای روی دوشش یک تکه آهن گرفته بود. برخی آهن ها بزرگ تر یا بلندتر بودند و آنها را دو بچه، هن هن کنان و عرق ریزان، حمل می کردند. پرسیدم داستان چیست، گفتند این بچه ها برای برخی تاجران اجناس اسقاطی و قراضه کار می کنند. می گفتند این تاجرها توانسته بودند از طریق تجارت با بقایای سلاح های روسی خراب که بی صاحب در تمام افغانستان ریخته شده بود، ثروت های هنگفتی به جیب بزنند. چون جا به جایی صدها تانک و توپ سنگین سخت بود، این تجار تصمیم گرفته بودند آنها را به تکه های کوچک تقسیم کرده و بعد به داخل پاکستان قاچاق کنند و بعد آنها را بفروشند. این تکه ها در پاکستان ذوب، و برای مصارف دیگر به کار گرفته می شد. تعجبم وقتی بیشتر شد که فهمیدم این صف ها، از اوایل دهه ی نود میلادی به صورت منظم و مستمر ادامه دارد، چون حجم عظیمی از سلاح های شوروی خراب شده در خاک افغانستان وجود دارد. ممکن نبود به ذهن کسی خطور کند که آخر کار سلاح های شوروی که برای به زانو درآوردن و سرکوب افغان ها به آن کشور فرستاده شده بود به اینجا بکشد، هر چند این سرنوشت، بعد از سرنوشتی که خود اتحاد شوروی به آن دچار شد و ممکن نبود به ذهن بشری خطور کند، دیگر چندان عجیب به نظر نمی رسید. با نیشگون همراهم به خودم آمدم، تذکر داد نیامده ایم اینجا که بمانیم، آمده ایم که از اینجا رد شویم و داخل افغانستان برویم. حرفش را پذیرفتم. جلو راه افتاد و رفتیم به ساختمانی که در آن چند پلیس پاکستانی با هیکل های قشنگ و قامت های بلندشان نشسته بودند. کاری که باید می کردیم را انجام دادیم و بعد از پله پایین رفتیم و وارد اتاق دیگری شدیم. در آن اتاق خلایقی را دیدم که انگار ریش را با ترازو به مساوات بینشان تقسیم کرده بودند، و از چهره شان سرسختی و تندی پیدا بود. نمی توانستم در بینشان رئیس را از مرئوس تشخیص دهم، کما اینکه نمی توانستم کارمند را از ارباب رجوع تشخیص دهم. همراهم که متوجه حیرتم شده بود در گوشم گفت: اینها جماعت طالبان اند! آمدن از یک طبقه به طبقه ی دیگر، شبیه رفتن از عصری و زمانی به عصر و زمان دیگری بود. سریعا به کسانی که نشسته بودند سلام کرد، با تعجب نظرشان به سمتم جلب شد. خطوط چهره شان وقتی گذرنامه ام را دیدند و فهمیدند عرب و مسلمانم باز شد. سریعا آمدند به سمتم و با خوشحالی آشکاری شروع کردند به خوشامدگویی و دست دادن، انگار دوستانی باشیم که بعد از مدت ها دوری باز همدیگر را ببینیم. ناگهان با جوان های طالبان رو در رو شده بودم و این، باعث شوک و حیرتم شده بود، جوان هایی که از وقتی در افق افغانستان ظاهر شدند همه ی دنیا را به خود مشغول و مردم را حیران کرده اند. البته تعجب و شوکم خیلی طولانی شد، چون بعد از آنکه گذرنامه ی مرا مهر کردند یکی شان گذرنامه را به دستم داد و به فارسی گفت: خداحافظ حالا باید سریع می رفتیم سوار ماشین مان می شدیم تا به کابل برویم. انسان کلی عذاب می کشد تا به کابل برسد. وقتی هم به آنجا می رسد، شوکه می شود. و خیلی خوش شانس خواهد بود اگر بعد از مدتی ماندن در آنجا افسردگی نگیرد! به دلیل اینکه فرودگاه کابل تعطیل، و در تیررس سلاح های احمد شاه مسعود –فرمانده مخالف طالبان که در پایگاهی در 25 کیلومتری پایتخت مستقر است- قرار دارد، کسانی که می خواهند به کابل بیایند راهی ندارند جز آنکه از ماشین و راه های زمینی استفاده کنند. مشکل اینجاست که ماشین در دسترس است ولی آنچه راه خوانده می شود، اصلا اینطور نیست! اینکه یک راهی روی نقشه ترسیم شده باشد، لزوما به این معنی نیست که الان در عالم واقع هم بر روی زمین وجود داشته باشد! بله، در افغانستان، راه هایی قبل از سالهای جنگ داخلی وجود داشت، اما به طول انجامیدن 20 ساله ی جنگ موجب شد که دو طرف درگیر یعنی هم کمونیست ها و هم مجاهدین [1]، راه ها را اهدافی نظامی در نظر بگیرند که می شد با نابود کردن آنها جلوی حرکت دشمن را گرفت یا محاصره اش کرد. هیچ کدام از طرف های درگیری هم در انجام این کار کوتاهی نکردند! من گواهی می دهم که در این مأموریتشان پیروزی بزرگی به دست آوردند، شاید اصلا این نابود کردن راه های مواصلاتی، بزرگترین پیروزی طرف های درگیر بوده باشد! ضمنا به این دلیل که جریان بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! مسئله به همین جا ختم نمی شود، چرا که قسمت هایی از راه ها که از سر تصادف از آسیب خمپاره باران جسته، باران ها و سیل ها به سروقتش آمده و این هم همراه شده با اهمال و عدم صیانت از راه ها، از همین رو آنجا ها هم خود به خود و در سکوت، به سریال حفره های خمپاره باران ها پیوسته است! با توجه به مجموعه این دلایل، حالا راه ها هیچ نقشی ندارند جز آنکه به ماشین ها نشان دهند که در صحراهای وسیع افغانستان باید به کدام سمت برانند. در این وضعیت، عاقل کسی است که به جای حرکت بر روی این جاده، از کنارش حرکت کند و حرکت بر روی کوه و تپه ها را بر حرکت بر روی این جاده ترجیح دهد. بدشانس کسی که باور کند که این جاده است و از روی آن حرکت کند یا اینکه در برخی اوقات مجبور بشود از روی آن حرکت کند. البته در هر حال، هر دویشان قربانی این وضعیت اند. چون سفری که قاعدتا باید دو ساعت یا سه ساعت طول بکشد، حالا هشت یا حتی نُه ساعت به طول می انجامد. چون ماشین ها در این مسیر با سرعت متوسط بیست کیلومتر یا حتی احیانا ده یا حتی پنج کیلومتر در ساعت می رانند. حالا اگر این ماشین، یک وانت یا کامیون حامل اجناس باشد که دیگر باید با نهایت آهستگی و احتیاط و لاک پشتی حرکت کند! روی همین حساب، رسیدن از یک شهر به شهر دیگر، با مسافتی که بینشان هست سنجیده نمی شود [مثلا گفته نمی شود بین این شهر تا آن شهر 50 کیلومتر فاصله است] بلکه با ساعت هایی که مسافر باید بین این دو شهر در راه باشد سنجیده می شود. [مثلا گفته می شود از این شهر تا آن شهر 5 ساعت راه است!] مثلا فاصله بین طورخان (در مرز با پاکستان) تا کابل 300 کیلومتر است و در شرایط عادی، می تواند حداکثر طی سه ساعت طی شود، ولی در آن اوضاع که ما می خواستیم مسیر را طی کنیم، 12 ساعت طول کشید! و مجبور شدیم در بین راه، شب را در جلال آباد توقف کنیم و فردا صبحش باز به مسیرمان ادامه دهیم. عذاب راه فقط در سختی هایش و ساعت های طولانی که آدم باید در جاده باشد خلاصه نمی شود، بلکه خستگی و کوفتگی ای که آدم (از کثرت بالا و پایین رفتن ماشین و گیر کردنش و تکان های شدیدش در طول مسیر) به آن دچار می شود هم هست. مسئله ای که باعث می شود آدم وقتی به مقصد مورد نظرش می رسد بیشتر شبیه جسدی بی جان باشد! ممکن نیست بتوانی سختی راه و رنج هایش را بفهمی مگر اینکه اوضاع جغرافیایی افغانستان را بشناسی. شمال افغانستان منطقه ای دشتی است که عبارت است از دامنه ی کوه های پامیر و هندوکش. در جنوب غربی افغانستان هم منطقه ای دشتی که البته رود هلمند که از کوه های هندوکش جاری است به آن نفوذ می کند. اما وسط این دو، منطقه ای پر از بلندی هاست که دوسوم وسعت کشور را در بر می گیرد و امتداد بلندی های پامیر محسوب می شود که جغرافی دانان، آن را سقف دنیا نامیده اند و کوه های مشهور هیمالیا از آن منشعب می شود. شاخصه ی اساسی آن هم کوه های سر به فلک کشیده ی هندوکش است و شاخه های آن. ممکن نیست کسی بتواند این کوه ها را تخیل و تصور کند مگر وقتی که خودش با چشم آنها را ببیند و شدت هیبت و سرسختی ای که دارد را درک کند، کوه هایی که در برخی موارد ارتفاعشان به 7620 متر می رسد! تقدیرمان این بود که همین منطقه ی مرکزی کشور محل مورد نظر ما و هدف اولمان باشد. پایتخت کشور و مقر حکومت، کابل، در قلب همین منطقه واقع شده است، اگرچه قندهار (محل استقرار رهبر طالبان که به او امیرالمومنین می گویند) در ارتفاعات جنوبی واقع شده است. چیزی که در راه مابین پیشاور و طورخان دیده بودیم را باز در مسیرمان در فاصله ی طورخان و جلال آباد و حتی کابل مشاهده کردیم. ماشین های باری پُر و ماشین های سواری [اتوبوس یا مینی بوس های] رنگارنگ با پرچم های سیاهشان که خیال می کردند با آنها چشم زخم را از خود دور می کند، در برخی موارد هم راننده، یک میمون کوچک (که به آن نسناس میگویند) بالای ماشینش بسته است، شاید معتقد است خوش شانسی می آورد. البته تصویری که در این موضوع در افغانستان دیدیم از سه جهت با تصویری که در پاکستان دیدیم فرق دارد: جهت اول اوضاع بسیار وحشتناک و بد جاده هاست که به آن اشاره کردیم. دوم اینکه جاده های افغانستان هنوز در بین صحنه های نبرد قرار دارد و تانک ها و توپ های سوخته، بالای صخره ها و شن ها دیده می شوند و اتاقک ماشین ها در جای جای مسیر افتاده است. البته ساکنین و مسافران هم با این مسئله سازگاری پیدا کرده اند و مثلا اتاقک ماشین ها تبدیل شده به سایه بان هایی که در پناه آن در سایه بنشینند و گاهی هم این اتاقک ها تبدیل شده به مغازه های کوچکی که به ساکنین چادرها[ی آوارگان] جنس می فروشد. در مورد بقایای تانک ها و توپ ها هم بچه ها را می دیدم که رویش می پرند یا پشتش مخفی می شوند، آن هم در بین گله های بز و گوسفند که آنها هم در حرکت و پریدن روی این وسایل با بچه ها همراهی می کنند! سومین تفاوت بین مسیر در افغانستان و پاکستان هم خود را در شکل محل های استقرار آوارگان نشان می دهد. در طول سال های جنگ اوضاع شهرهای اصلی افغانستان به کلی بهم ریخت و برخی از ساکنین آنها ترجیح دادند برای پناه جویی به جنوب کشور بروند و سازمان های بین المللی در آغاز برای سرپناه یافتن آنها چادرهایی برپا کردند که در ادامه تبدیل شدند به خانه های فقیرانه ی آنها که بیشتر شبیه جعبه های گلی چیده شده کنار هم به نظر می رسند. این خانه ها بعد از آنکه ساکنینش به دیار خود برگشتند همچنان باقی ماند و تا الان هم برجاست و شاهدی است از آن دوره. تا وقتی به ورودی کابل نرسیده بودیم برخوردی با نیروهای طالبان نداشتیم. آنها، پنج تایشان برای استراحت کنار جاده نشسته بودند و چای سبز می نوشیدند و پشتشان یک وانت دوکابینه بود که پشتش مسلسل سبک کارگذاشته بودند. چون ماشین گرد و خاک گرفته بود و به جای اینکه پلاک داشته باشد، سلاح داشت، راننده سریعا فهمید که ماشین، ماشین حکومت است، فلذا به محض دیدنش ضبط ماشین را خاموش کرد و نوار کاست را به آرامی در جیبش گذاشت. آن موقع داشتیم به آوازهای زیبایی از یکی از مشهورترین خوانندگان زن افغان به نام نغمه گوش می کردیم که بعد از وارد شدن طالبان به کابل و ممنوع شدن آواز و موسیقی توسط آنان به پاکستان رفته بود. برایم تعریف کردند که صدای شیرین او و خواننده ی محبوب پشتون عبدالله مقری با نوار کاست هنوز در همه ی خانه ها پخش می شود، نوارهای کاست این دو هم در حجم عظیم از پاکستان به افغانستان قاچاق می شود. آواز نغمه که گوش می کردیم می گفت: آقای ملای من، به دادم برس. معشوقم تب کرده و منتظر دعایی است که تو برایش بنویسی، شاید جان را به تنش برگرداند! صحنه خالی از پارادوکس هم نبود، نغمه داشت با آواز مخاطب خودش ملا را صدا می کرد، و کمی بعد چند نفر از ملاهای طالبان در جاده پیدا شدند! [در زبان افغان ها، به نیروهای طالبان ملا هم گفته می شود.] ادامه دارد ... پی نوشت ها: 1- مجاهدین ، به نیروهای اسلام گرایی گفته می شد که با گرایش های سیاسی و بینشی مختلف، در دوران حکومت کمونیستی و حضور شبه اشغالگرانه ی ارتش سرخ شوروی در خاک افغانستان (از اواخر دهه ی 50 شمسی)، به عنوان جهاد ، شروع به جنگ با آنان کردند. در بین این نیروها، هم نیروهای دارای گرایش های بازترسیاسی دیده می شد و هم نیروهای اسلام گرای سنتی و هم برخی نیروهای سلفی. مجاهدین از احزاب و گروه های مختلفی تشکیل شده بود که پس از پیروزی بر کمونیست ها و اخراج شوروی از افغانستان در سال 92 نتوانستند بین خود به توافق برسند و جنگ داخلی بین خود آنان آغاز شد که در نهایت موجب به وجود آمدن حرکت طالبان و شکست همه ی مجاهدین از این حرکت تازه تأسیس گردید. از سران مجاهدین می توان به احمد شاه مسعود، برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدرب الرسول سیاف و شهید عبدالعلی مزاری نام برد. قسمت های قبل: مقدمه قسمت 1 Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
دستاوردهای نظامی در سال 1394؛ از موشک کروز تا رادارهای برد بلندی که اسرائیل را به واکنش واداشت
زمین بود که قابلیت عکاسی ماهواره ای را از غربی ها سلب می کرد. آنها بر روی طرح سیلوهای پرتاب موشک و عملکرد آن متمرکز بودند و آن را نشانه اختفاء استراتژیک و هدف دار توان نظامی ایران برشمردند. دومین موضوع دستگیری چند تن از ملوانان نیروی دریایی ایالات متحده توسط تفنگداران نیروی دریایی سپاه پاسداران در جزیره فارسی بود که مانند بمب تمامی رسانه ها و مطبوعات سراسر دنیا را تحت الشعاع قرار داد. روایت ...
شهرری، مقصد مسافرانی که در پی تاریخ می گردند
به گزارش خبرنگار پانا از شهرستانهای استان تهران ، ری به عنوان یک منطقه باستانی در استان تهران، دارای آثار تاریخی، مذهبی و مکان های دیدنی زیادی است و به نوعی این شهر قطب توریسم مذهبی استان تهران به حساب می آید، شهرستان ری از شمال به تهران، از جنوب به فشافویه، از شرق و جنوب به ورامین و از غرب به اسلامشهر محدود می شود. آرامگاه شاه عبدالعظیم(ع) در مجموعه آرامگاه های نوادگان حسن بن علی (ع ...
انفجار چند بمب در بغداد 4 کشته و 18 زخمی برجای گذاشت
به گزارش خبرگزاری آلمان از بغداد، بر اثر انفجار یک بسته انفجاری در نزدیکی بازار میوه و تربار در منطقه یوسفیه واقع در جنوب بغداد دو نفر کشته و 9 نفر دیگر زخمی شدند. همچنین بر اثر انفجار بمبی در مسیر نیروهای ارتش عراق در منطقه التاجی در شمال بغداد یک سرباز کشته و سه نفر دیگر زخمی شدند. در منطقه الطالبیه در شرق بغداد نیز انفجار یک بسته انفجاری در نزدیکی یک مرکز تجاری منجر به کشته شدن یک ...
محلات بهشت گردشگران ایران+تصاویر
... در فصول مختلف سال بخصوص بهار و تابستان نیز چندین هزار نفر از اهالی شهرهای اطراف منطقه در گروههای دانشجویی، دانش آموزی، کوهنوردی، کارکنان ادارات و کارخانه ها و نیز خانواده های ساکن در شهرها و روستاهای اطراف به این منطقه وارد و ساعاتی را در طبیعت زیبای آن سپری می نمایند. شکار ورزشی نیز شکلی از اکوتوریسم و یکی از اهداف اولیه مدیریت منطقه حفاظت شده هفتاد قله به شمار می رود در چند سال اخیر براساس ...
کشتی صحرا در سایه غفلت مسئولان همچنان قربانی می گیرد/آیا درد تصادفات مرگبار با شتران رها شده “لاعلاج” است
به گزارش شبکه اطلاع رسانی هرمز ؛ به نقل از مکران نیوز ؛در محورهای منتهی به جاسک واقع در شرق هرمزگان همواره حیواناتی از جمله شتر در محدوده آن به چشم می خورد که تا کنون مخاطرات بسیاری را به بار آورده و آسیب های جبران ناپذیری به خانواده های مردم منطقه رسانده است. گرچه در طول این مسیر پر خطر، علایمی وجود دارد که امکان تجاوز افراد از سرعت قانونی را نمی دهد اما باید توجه داشت که این علایم ...
شکست نهایی داعش تا پایان سال 2017 رقم خواهدخورد؟
...> فرماندهان میدانی نیروهای مقابل داعش دیگر کمتر از یک دشمن ترسناک سخن می گویند، خطوط دفاعی داعش پس از چند روز درگیری از هم می پاشد و برخی از نیروهای آن با دیدن اولین علائم از حملات جدید پا به فرار می گذارند. ژنرال عبدالغنی الاسدی فرمانده نیروهای ضدتروریستی عراق که اخیرا نظارت بر عملیات آزادسازی شهر هیت در استان الانبار عراق را بر عهده دارد در این باره می گوید: آنها نمی جنگند، فقط خودروهای بمب ...
از همزیستی 400تمساح پوز کوتاه درهندوستان کوچک تا مکانی برای جذب گردشگران/ سرباز محلی برای ارامش گاندوها
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از پاپایا ، ایران سرزمینی است پهناور، با آب و هوای گوناگون و طبیعتی پربار، که تاکنون بسیاری از گوشه و کناره های آن ناشناخته باقی مانده است. در جنوب شرقی ترین ناحیه ایران، حد فاصل بین ایرانشهر و چابهار، منطقه ای وجود دارد که درجه حرارت آن در فصل تابستان به 45 درجه سانتیگراد می رسد. شهرستان سرباز، منطقه ای گردشگری و زیبایی است که طبیعت بکر و ...
امام زاده های شیروان آرامش بهاری را تقدیم مسافران نوروزی کردند
در این برنامه ها مشارکت و همکاری دارند. شهرستان شیروان با 157 هزار نفر جمعیت به عنوان دومین شهرستان پر جمعیت خراسان شمالی در مسیر اصلی استان های شمالی به مشهد مقدس واقع است. 7186 1744 گزارش از فاطمه مقدسی باجگیران خبرنگار ایرنا در شیروان
کشف انبار سلاح جدید در منطقه بن قردان تونس
به گزارش خبرگزاری آلمان، وزارت کشور تونس با صدور بیانیه ای افزود: نیروهای گارد ملی و یگان های مبارزه با تروریسم، یک انبار سلاح را در مناطق روستایی بن قردان کشف کردند که در این انبار 4 کمربند انفجاری، 4 بمب انفجاری که برای منفجر کردن ساختمان ها و خودروها به کار می رود، مقادیری مواد منفجره، چند قبضه سلاح کلاشنیکوف، گوشی تلفن همراه آماده انفجار از دور و شوک های الکتریکی کشف و ضبط شد. وزارت ...
خاطره ای تلخ تر از رحلت امام(ره)/ سال اول جنگ نابرابرترین سال های نبرد بود/ ما نه بر سر خاک بلکه به خاطر ...
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از آناج ، باید پای صحبت هایشان بنشینی و بی واسطه از زبان خودشان بشنوی که اسارت یعنی چه وگرنه خواندن در کتاب ها هرگز نمی گذارد این باور در من و توِ نسل سومی شکل بگیرد که ده سال دور از وطن در بدترین شرایط زندگی کردن و همچنان بر روی آرمان و اعتقادات استوار یعنی چه؟! چه آنکه ما فرزندان نسل رفاه و آرامشی هستیم که بهایی به عظمت خون پدرانمان داشته است. ...
توده سرطانی به نام داعش و انفجارهای بروکسل/ آنکارا و اروپا یکدیگر را به بی مبالاتی متهم می کنند
، از جمله این افراد بوده است. آنکارا می گوید تابستان گذشته، البکروی را که سعی داشت از طریق ترکیه وارد سوریه شود در شهر غازی عینتاب، جنوب شرق ترکیه و نزدیک مرز سوریه بازداشت و به خواست خودش به هلند مسترد کرد. به گفته ی رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، آنکارا به بلژیک و هلند درخصوص البکروی هشدار داده بود. اردوغان پس از حملات تروریستی بروکسل، بارها این دوکشور را بدلیل جدی نگرفتن هشدارهای ...
مروری بر پرونده تهاجم نظامی عربستان به یمن + آمار تلفات
.... نگاهی به جمهوری یمن یمن کشوری عربی در جنوب غربی آسیا، در جنوب شبه جزیره عربستان و واقع در خاورمیانه است. پایتخت یمن شهر صنعا است، 536869 کیلومتر مربع وسعت و حدود 23013376 جمعیت دارد؛ سرحدّات یمن از شمال به عربستان سعودی، از جنوب به تنگه باب المندب، از مغرب به دریای سرخ و از سمت شرق به سلطان نشین عمان و خلیج فارس محدود می شود. یمن دارای دو ساحل مهم است، ساحل غربی در کرانه ...
کشته شدن 30 سرباز عراقی در حمله اشتباهی ائتلاف ضدداعش
ادامه عملیات آزادسازی استان نینوا تا کنون ده روستا را در حد فاصل منطقه قیاره – شهرستان مخمور واقع در جنوب موصل، از چنگال عناصر گروه تروریستی داعش آزاد و پاکسازی کرده اند. به گفته نجم عیدالله جبوری فرمانده عملیات موصل ، نیروهای عراق ی ده ها تروریست انتحاری را در روستا های آزاد شده جنوب شرق موصل به هلاکت رسانده اند. پیشتر نیز منابع خبری از آزادسازی 153 خانواده در منطقه مخمور در ...
تکذیب کشته شدن 30 سرباز عراقی در حملات ائتلاف در موصل
رخدادی از این دست را ثبت نکرده اند، عنوان داشت که جنگنده های ائتلاف در حمایت از پیشروی نیروهای نظامی و منهدم کردن ده ها مقر وابسته به داعش در نینوا نقش داشته اند. پیشتر شبکه الجزیره به نقل از منابع نظامی عراقی گزارش داد که 30 نیروی ارتش عراق از جمله دو افسر در حملات جنگنده های ائتلاف تحت امر آمریکا در جنوب شرق موصل کشته شدند. از سوی دیگر، عملیات بغداد از ناکام ماندن دو عملیات ...
تمام سیل ها، زلزله ها و طوفان هایی که سال 94 را زیر و رو کردند
اسلام آباد غرب خبر مرگ یک نفر را در حادثه سیلاب منطقه سوران در این شهرستان تایید کرد. 9 آبان قم سیلی که در استان های مختلف کشور شده بود در این روز به قم رسید. شهرداری توانست بستر قم رود را از خودروهای پارک شده تخلیه کند. در سال های گذشته و به دلیل خشکسالی در قم رود، این مکان به محل تردد و پارکینگ خودروها بدل شده بود. همچنین پایه های مونوریل قم که دولت محمود احمدی نژاد ...
آزادی شهر باستانی"تدمر"
گیری های دقیق نیروی توپخانه ای عامل اصلی فروریختن جبهه دفاعی داعش بود به ویژه اینکه تعداد زیادی از ا فراد مسلح این گروه به هلاکت رسیده و عده ای نیز مجروح شده و به محل استقرار داعلش در جبل بلعاس واقع در شرق حماة منتقل شدند. تلاش بی حاصل داعشی ها برای سد کردن راه نیروهای سوری منابعی که در جریان این نبردها بودند ، اعلام کردند که داعش نیروهای خود را در منطقه السخنة گرد آورد تا از ...
سفر نوروزی به گیلان (تالش) + تصاویر
تالش از شهرستان های استان گیلان در شمال ایران است. جمعیت شهرستان تالش 189،933 نفر است (سرشماری سال 1390) و مرکز آن شهر هشتپر با جمعیت 52،344 نفر است. این شهرستان دارای 4 بخش و 10 دهستان است. روستای مریان روستای مریان از توابع بخش مرکزی شهرستان تالش، در 37 کیلومتری شمال غربی هشتپر و 143 کیلومتری رشت قرار دارد. این روستای تاریخی از شمال به روستای ناوان، از شرق به روستای سینا ...
مزدوران سعودی از مناطقی در یمن فراری شدند
به گزارش جبهه جهانی مستضعفین به نقل از خبرنگار شبکه خبری العالم، دهها تن از مزدوران سعودی در درگیریهای شدید با نیروهای مشترک یمن در استان الجوف کشته و مجروح شدند. در همین حال نیروهای یمنی، تجمع متجاوزان سعودی در جنوب شهر ذباب در تعز را با شلیک چند موشک هدف قرار دادند. کشته شدن فرمانده نظامی نیروهای مورد حمایت منصور هادی همچنین یک منبع آگاه نظامی دیروز خاطرنشان کرد، درگیری ...
از سفر به هندوستان ایران تا سفر به ماقبل تاریخ/ مهجوریت و گمنامی جاذبه های گردشگری استان نزد اهالی قزوین
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از صبح قزوین ؛کمتر کسی در استان قزوین از وجود غارهایی در این منطقه خبر دارد که با 5/2 میلیون سال قدمت میزبان انسان های اولیه و تمدن های ماقبل تاریخی بوده اند، همانگونه که کمتر کسی از وجود هندوستان ایران در خاک استان قزوین باخبر است. استان قزوین کمتر از یک درصد از خاک ایران را به خود اختصاص داده است اما در همین کمتر از یک درصدش بیشتر از اصفهان ...
شهرستان میانه دارای رتبه اول آثار تاریخی ثبت شده آذربایجان شرقی/ دروازه آذربایجان نفس هایش به شمارش ...
به گزارش خبرگزاری تسنیم از میانه ، شهرستان میانه با وسعت 5595 کیلومترمربع (12.3 درصد مساحت استان و بزرگ ترین شهرستان آذربایجان شرقی) در 165 کیلومتری تبریز واقع شده و از سمت شمال با شهرستان سراب، از سمت شرق با استان اردبیل، از سمت غرب با شهرستان های بستان آباد، هشترود و چاراویماق و از سمت جنوب با استان زنجان هم مرز است. شهرستان میانه با دارا بودن بیش از 300 اثر تاریخی ثبت شده، رتبه اول ...
کمربند سیاه افغانستان از استخراج غیر قانونی تا نبود مدیریت سالم
وجود داشته باشد، اما برای کشف آن نیاز به تحقیقات بیشتر است. به گفته او ساختار بیولوژیکی جنوب افغانستان نشان می دهد که احتمالا منابعی از این دست در این منطقه نیز موجود باشد. آیا استخراج زغال سنگ در افغانستان معیاری است؟ یکی از عوامل خطرات صحی و جانی که کارکنان صنایع زغال سنگ با آن مواجه هستند، گاز متان است که معمولا در این معادن وجود دارد، زیرا مخلوط 5 تا 15 درصد آن با هوا انفجار ...
عبدالملک الحوثی؛ فارغ التحصیل سیاست در آکادمی آتش و خون + تصاویر و فیلم
به گزارش "سپاس"، کشور یمن 528 هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و جمعیت آن در حال حاضر حدود 25 میلیون نفر است. یمن از شمال با عربستان سعودی و از شرق با عمان هم مرز است. در جنوب بر دریای عرب و از غرب بر دریای سرخ مشرف است. نقشه یمن - استان های این کشور با رنگ های مختلف متمایز شده است شیعیان زیدی، حدود یک سوم جمعیت یمن را تشکیل می دهند، و اکثریت جمعیت این کشور قدیمی و ریشه دار (در ...
سفر به پایتخت طبیعت ایران/به دیدارچشمه اسرارآمیز وقت و ساعت برویم
بیرون می جهد و طول فوران آن به ده ها متر می رسد. اطراف آبشار؛ منطقه ای وسیع با فضایی مطلوب و دل انگیز است و در فاصله حدود سه کیلومتری آن امام زاده ای به نام ابوعلی (ع) واقع شده است. آب این آبشار در اواخر پاییز به مرور خشک می شود و در روزهای اولیه شروع فصل بهار مجدداً با همان فوران به بیرون می جهد. این آبشار یکی از عجایب و زیبایی های طبیعت استان لرستان محسوب می شود. دره نی گا ...
نقش قیام دهم فروردین یزد در انقلاب
به گزارش یزدی نیوز نویسنده ضمن توهین به حضرت آیت الله العظمی خمینی (امام - ره ) ایشان و مخالفان انقلاب سفید شاه را عوامل ارتجاع معرفی کرده بود... انتشار این مقاله موجب انفجار خشم مردم مسلمان و آغاز انقلاب اسلامی گردید. در پی انتشار این مقاله توهین آمیز، جرقه ای در قم شهر خون و قیام زده شد که سرانجام با تظاهرات مردمی دیگر شهرهای ایران شعله های انقلاب ، سراسر ایران اسلامی را فرا گرفته بود ...
ادعای نتانیاهو مبنی بر دریافت خبری مهم درباره نظامیان اسیر صهیونیستی در غزه
سال گذشته از قطع ارتباط و ناپدید شدن یک افسر صهیونیستی به نام "هدار گولدن" در شهر رفح واقع در جنوب باریکه غزه خبر داد و مدعی شد که وی هم کشته شده است. علاوه بر این، در ماه ژوئیه سال 2015 دایره سانسور نظامی اخبار صهیونیستی از ناپدید شدن یک نظامی این رژیم به نام "آبراهام منگستو" اتیوپیایی تبار در نوار غزه در ماه سپتامبر سال 2014 خبر داد و اعلام کرد که وی پس از عبور از طریق موانع امنیتی ...