سایر خبرها
سوءاستفاده نفرت انگیز و غیراخلاقی از - شنل قرمزی - - اوباما تنها گریه کرد +تصاویر
آمریکا تغییری نکند. "جیمز دبنی" مدیر اجرایی شرکت "اسمیت و وسون" در انگلیس در مصاحبه چند هفته قبلش با روزنامه "گاردین" افزود: فروش کل این شرکت در سال 2015، نزدیک به 210 میلیون دلار بوده که در قیاس با میزان کل فروش 131 میلیون دلاری یکسال قبل پیشرفتی چشمگیر را نشان می دهد. ارزش سهام این شرکت طی دوران ریاست جمهوریس باراک اوباما 1.074 درصد افزایش یافته است؛ جالب تر اینکه شتاب برای ...
المانیتور: رضا ضراب خود را به عمد تحویل آمریکا داد / او می خواست در ایران اعدام نشود
...، تعداد دنبال کنندگان بهارا در توییتر از 10هزار به 80هزار رسید. او تا 23 مارس 190هزار دنبال کننده داشت. صدها نفر از این طرفداران جدید نام های ترکیه ای داشتند. حتی یکی از کاربران توییتر از بهارا پرسید: چیزی از ترکیه می خواهید؟ راکی ترکی، شیش کباب، راحت الحلقوم، فرش ترکی. فقط بخواهید، ما در خدمت شما هستیم . طبیعتا جناح طرفدار دولت نیز اقدامات متقابل نشان داد. برخی دادستان آمریکا را ...
عصبانیت خانم سوچی از سوال خبرنگار مسلمان
وزیر خارجه میانمار پس از سوال یک خبرنگار مسلمان درباره افزایش خشونت ها علیه اقلیت مسلمان به شدت عصبانی شد. به گزارش پرس تی وی، آنگ سان سوچی، وزیر خارجه میانمار در جریان مصاحبه خبرنگار مسلمان بی بی سی (شبکه دولتی انگلیس) با وی، از کوره در رفته است. سوچی که برنده جایزه صلح نوبل است، همواره تحت حمایت رسانه های غرب به عنوان فردی آزادی خواه و طرفدار دموکراسی معرفی می شد اما واکنش ...
چاووشی: ماجرای عشقی خاصی نداشتم/ همکاری ام با فصل دوم شهرزاد قطعی نیست
در حال شکل گیری بود که سنتوری را کار کردم. این ها گل کارهای آن زمان من بودند و مهرجویی هم همان موقع آمد سراغ من. سال 85 - 86 بود. به شهاب گفتم من نه مجوز دارم نه پولی که بتوانم سرمایه کارم کنم، اما دوست دارم کیفیت و تنظیم های کارهایم بهتر باشد. شهاب گفت اصلا چشمداشت مال یبه این موضوع ندارم. همین که بشود با هم همکاری کنیم خیلی هم عالی ست. خالصه 9 ماه شباه روز استودیو بودیم. پولی در نمی ...
عصبانیت محمد خاتمی از یک اردوی مختلط
غلامرضا خواجه سروی گفت: وقتی سال 84 وزارت علوم را تحویل گرفتیم، چیزی غیر از یک فضای سیاسی شکست خورده در دانشگاهها به چشم نمی خورد که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود. به گزارش میدان72, تفاوت های سیاسی و فرهنگی دولت نهم و دهم با دولتهای پیش از خود، اتفاقا در زمینه دانشگاه نیز ظهور و بروزهای خاص خود را به همراه داشت؛ تفاوت هایی که به مرور و بعد از گذشت تنها چند ماه از آغاز به کار دولت نمایان شد. دگرگونی فضای دانشگاه، تغییر مسیر و سکوت جنجال های به پا شده، کارهای سیاسی صرف، تغییر آهنگین صدای نا متوازن فضای دانشجویی وقت و مواردی از این دست که در ادامه مطلب بدان اشاره خواهد شد، بنایی شد تا با غلامرضا خواجه سروی، معاون فرهنگی وزیر علوم تحقیقات و فناوری دولت دهم و از عناصر تاثیرگذار در همین معاونت در دولت نهم به گفتگو بنشینیم و دورنمای واضح تری از مسائل فوق را ترسیم کنیم. وی در این گفتگو از دوران حضور خود در معاونت فرهنگی وزارت علوم گفت و ارزیابی خود را وضعیت وزارت علوم فعلی می گوید. در ادامه مشروح گفتگوی خبرنامه دانشجویان ایران ؛ با وی را می خوانید: * زمانی که معاونت فرهنگی وزارت علوم را تحویل گرفتید، چه شرایطی داشت و تحلیل شما از شرایط آن روز چیست؟ خواجه سروی: از زمان ورودم به معاونت فرهنگی وزارت علوم؛ چون از سال 84 تا 88 قائم مقام معاونت فرهنگی بودم و از سال 88 تا 92 نیز معاونت فرهنگی بودم. به هر حال آن زمان آقای دکتر خرمشاد حدود دو ماه زودتر از بنده آمده بودند و من به وزارت علوم رفتم؛ اگر بخواهیم خیلی وارد فضای اداری و مالی و ... نشویم و فقط به فضای دانشگاهی بپردازیم، شرایطی که آن زمان حاکم بود، از سال 84 و بعد از روی کار آمدن دولت نهم، کلا یک جو بسیار سیاست زده ای در دانشگاهها حاکم بود و تا جایی که اغلب نیروهای سیاسی حاضر در دانشگاهها از بس که فضا از سیاست و کار سیاسی اشباع شده بود، یک حالت دلزدگی و پس زدگی در فضای سیاسی ایجاد شد و علاوه بر آن، هر چیزی رنگ بوی سیاسی به خودش گرفت. بهت دانشگاه از فضای سیاسی در بن بست فرهنگ آن زمان چیزی غیر از سیاست در دانشگاهها به چشم نمی خورد؛ آن هم یک فضای سیاسی شکست خورده که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود و جایگزینی هم نداشتند؛ به نظر می رسید که خیلی از تشکلها در حالت سردرگمی و بهت و حیرت در این فضا به سر می برند. من یادم هست که یکی از چیزهایی که به عنوان شاخصه این فضا آن زمان بحث می شد این بود که بالاخره باید دانشگاه سیاسی داشته باشیم، دانشجوی سیاسی کیست، و می گفتند که دانشجویان برای فعالیت های سیاسی نیاز به منشور دارند یا ندارند و حتی یادم بود که بحثی تحت عنوان اخلاق و منشور اخلاقی اساتید و دانشجویان و حتی منشور اخلاقی کارکنان در آن زمان حتی روی آن کار شد و به تمام دانشگاهها ابلاغ شد اما به نظرم در حوزه دانشجویان و اساتید دیگر شکل نگرفت. آن زمان چیزی غیر از سیاست در دانشگاهها به چشم نمی خورد؛ آن هم یک فضای سیاسی شکست خورده که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود و جایگزینی هم نداشتند؛ به نظر می رسید که خیلی از تشکلها در حالت سردرگمی و بهت و حیرت در این فضا به سر می برند. به دنبال این بهت و حیرت و سردرگمی که در فضای فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها وجود داشت تقریبا همه فکر می کردند که فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دانشگاهها به بن بست رسیده است و مثل یک لشکر شکست خورده است و دیگر راهی جلوی پای آن نیست. جاهای اصلی نیز در دست کسانی افتاده بود که در واقع نقیض تاسیس تحکیم بودند؛ تحکیم شیراز هم که تشکیل شده بود، جمعیت کمی بودند که هنوز در موضع ضعف بودند. حتی کارکنان وزارت علوم که دلسوز بودند، آن زمان وقتی ما می رفتیم بازدید، می گفتند که آیا شما برنامه ای دارید؟ چه کار می خواهید بکنید؟ خلاصه اینکه فضای بسیار سخت و سنگینی آن زمان بود؛ بالاخره از زیر فشار هشت ساله یکسری سیاست های افراطی که به دانشگاهها وارد شده بود مثل کسی که یک پتک محکم توی سرش زده باشند و گیج باشد؛ این فضای دانشگاهی کشور بود. مصوبه ای که معاونت فرهنگی وزارت علوم را منحل کرده بود وجود چنین فضایی حتی به حدی بود که یادم است دو مصوبه در آن زمان از شورای عالی انقلاب فرهنگی دیدم که معاونت فرهنگی وزارت علوم را حذف کرده بود! اگر اشتباه نکنم، این مصوبه برای سال 78 بود، دقیقا بعد از حوادث کوی دانشگاه. در آن دوران دو حرکت خیلی چشمگیر بوده است؛ یکی اینکه آن زمان به شوخی می گفتیم به سمت تفریحات سالم می روند. خاطرم هست که یکی از اعضای معمم شورای عالی انقلاب فرهنگی برای من تعریف می کرد که بعضی از کارهایی که با حمایت معاونت فرهنگی وزارت علوم آن دوره می کردند، شورای انقلاب فرهنگی راسا دخالت می کرد و آنها را تعطیل می کرد. عصبانیت سیدمحمد خاتمی از یکی از اردوهای مختلط در کنار دریاچه ارومیه برای مثال، اینکه گفتم به سمت تفریحات سالم پیش می رفتند، یک اردوی فرهنگی در کنار دریاچه ارومیه برگزار کردند که ویژگی های خاصی داشت که که دیگر خون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله رئیس جمهور وقت که آقای خاتمی بود را به جوش آورد، اختلاط و رقص و آواز بود؛ این یکی از شاخصه های فضای آن زمان بود. یک اردوی فرهنگی در کنار دریاچه ارومیه برگزار کردند که ویژگی های خاصی داشت که که دیگر خون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله رئیس جمهور وقت که آقای خاتمی بود را به جوش آورد، اختلاط و رقص و آواز بود؛ این یکی از شاخصه های فضای آن زمان بود. شاخصه دیگر این بود که بحث های سیاسی در فضای دانشگاهی به سمت افراط و خروج از نظام رفتند که در پی اینها، شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده و بود طی دو مصوبه، معاونت فرهنگی وزارت علوم را منحل کرده بود و بخش های مختلف آن نیز پراکنده شده بود و افرادش جای دیگری بودند. بر همین اساس بود که معاونت فرهنگی وزارت علوم در دولت نهم، مجددا با مواقت و دستور رئیس جمهور احیا شد و بعدا آن مصوبات را خود به خود لغو کردند و کارهای مهمی انجام شد معاونت فرهنگی در ساختار بماند و الان تبدیل به قانون شده است و شرح وظایف و دستورالعمل دارد و باید ارزیابی شود؛ آن زمان قانون نبود. از زمانی که ما به وزارت علوم آمدیم، شعاری مطرح شد تحت عنوان “ما می خواهیم به سوی دانشگاه تمدن ساز اسلامی حرکت کنیم” و آن هم به هرحال مبتی بر مقدمات بود؛ مقدمات هم این بود که چالش های آموزش عالیآ زمان را از راه به کار بردن روش شناسایی تهدیدها و فرصت ها و نقاط قوت و ضعف، شناسایی شد و برای آن برنامه ای تنظیم و تدوین شد که برآیند و خروجی آن می شد تمدن سازی. از منابع آن هم می شود به کتاب “دانشگاه تمدن ساز اسلامی” اشاره کرد. این شروع تازه ای بود و باعث شد تا دانشگاه ها تا حد زیادی تکلیف خودشان را بدانند و چشم انداز تمدن سازی را قرار بدهند؛ آن هم تمدن سازی نوین ایرانی اسلامی که به این ترتیب در آن بن بست یک دریچه ای باز شد و افق نویی پیش روی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی قرار گرفت. به نظرم در آن زمان این شعار و برنامه خیلی خوبی بود که آن مشکلات را پشت سر گذاشت و یکی از ویژگی های این برنامه تقسیم کار بود. تمام تشکلهای دانشجویی، هیئت های، کانون ها و ... _ که در زبان خارجی NGO_ نامیده می شوند، کار سیاسی می کردند؛ حتی شوراهای صنفی دانشجویی، همه کار سیاسی می کردند؛ یا حتی مثلا این نشریات دانشجویی که تخصصی بودن خیلی هاشان کار سیاسی می کردند. تمام تشکلهای دانشجویی، هیئت های، کانون ها و ... _ که در زبان خارجی NGO_ نامیده می شوند، کار سیاسی می کردند؛ حتی شوراهای صنفی دانشجویی، همه کار سیاسی می کردند؛ یا حتی مثلا این نشریات دانشجویی که تخصصی بودن خیلی هاشان کار سیاسی می کردند. به اسم کار فرهنگی فقط کار سیاسی می کردند حتی نهادی درست کرده بودند تحت عنوان “مجامع کانونهای فرهنگی و هنری دانشگاهها” که جالب بود آن هم کار سیاسی می کرد. برای اینکه این فضا بشکند و این معضل حل شود، کاری که انجام شد و مدنظر قرار گرفت، اصل تقسیم کار بود. هر کسی مبتنی بر شرح وظایف خودش فعالیتش را در دانشگاه انجام دهد. من خاطرم هست که شوراهای صنفی یکی از کارهایی که آن زمان می کردند و خودشان را در انجام این کارها صاحب حق می دانستند، نامه می زدند به وزارت علوم که رئیس یک دانشگاهی را عوض کند و جالب این است خودشان هم یک رئیس پیشنهاد می دادند. یا مثلا بعضی از دانشجویان هویتی یا مذاهب اقلیتی خواسته هایی داشتند که بدون در نظر گرفتن خوب یا بدی آن، جایش در دانشگاه نبود؛ مثلا بعضی از دانشجویان کرد در یکی از دانشگاهها درخواست می کردند که می خواهیم در فلان دانشگاه، نماز جمعه اهل سنت برگزار کنیم؛ درست است که دانشگاه مسجد دارد و نماز جماعت هم دارد، اما نماز جمعه حساب و کتاب دارد. بعضی شهرها در کشور است که هم نماز جمعه اهل سنت دارد و هم نماز جمعه خودمان. اصلا بحث روی درست و غلطی آن نیست، حرف این است که اینها از جایگاه خودشان خارج شده بودند؛ شورای سیاست گذاری ائمه جمعه را اصلا برای همین گذاشته اند، این موضوع خیلی به دانشگاه ارتباط پیدا نمی کند. این در خواست ها تا حدی عجیب و غریب بود که من به اینها می گفتم آئین نامه ای که تحت آن فعالیت می کنید را بیاورید تا من ببینم که کجای آن نوشته است که شما می توانید رئیس دانشگاه را تعیین کنید! شما باید مسائل صنفی دانشجویان را حل کنید. البته دانشجویان در تعیین رئیس دانشگاه می توانند نظر بدهند اما نه اینکه برای وزیر تعین تکلیف کنند! البته در آن فضا اینطور صحبت کردن و شنیدن نظرات آنها خیلی جرات می خواست چون خیلی از آنها حکومتی برای خودشان در دانشگاه داشتند. البته به این مسائل به تشکل های همسو نیز برمی خورد؛ مثلا دوستان ما در جنبش عدالتخواه دانشجویی بعضا ما را متهم به محافظه کاری می کردند و ما چاره ای نداشتیم که این راه را ادامه دهیم. ویژگی دیگری که طرح “دانشگاه تمدن ساز ایرانی اسلامی” داشت، این بود که سطح دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران را یک پله از اینکه بیاید و احتیاجات کشور را حل بکند،-باتوجه به اینکه دانشگاه مسئول تامین نیازهای جامعه است- سطحش را ارتقا می داد. نتیجه آن هم تبدیل دانشگاه به دانشگاهی در طراز انقلاب اسلامی بود. اگر به انقلاب اسلامی هم نگاه کنیم می بینید که آمده است هم انسان نویی بسازد و هم تمدن نوینی درست کند و بدون این دو هم نمی تواند زنده بماند. بعد از مدتی که این شعار در فضای دانشگاهی مطرح شد و افراد آن را دیدند و مطالعه کردند و به ابهامات آن پاسخ داده شد و به هرحال یک مقدار فضای آن در دانشگاهها دیده شد، دانشگاهها احساس بالندگی کردند و سرعتشان را بیشتر کردند. به همین خاطر هم یکی از مسائلی که خیلی مورد توجه قرار گرفت، توسعه انجمن های علمی دانشجویان بود وقتی که آمدم تعداد این تشکلها تقریبا 660 تا بود که در هنگام تحویل، نزدیک به 8 هزار دفتر بودند. در بخش های دیگری هم رشد داشتیم اما چون قرار شد بر محمل علم کارهایمان را جلو ببریم، این قسمت مورد توجه قرار گرفت، هم مخالفین و موافقین به ما ایراد می گرفتند که سابق معاونت فرهنگی وزارت علوم با کار سیاسی می کرده است و شما هم کار سیاسی کنید. و این مسئله همین آقایون تحکیمی قدیم از ما ایراد می گرفتند، و خیلی از این افراد عین رفاقت از ما فاصله گرفتند و در جلسات شرکت نکردند، تا الان هم ناراحت هستند. هم مخالفین و موافقین به ما ایراد می گرفتند که سابق معاونت فرهنگی وزارت علوم با کار سیاسی می کرده است و شما هم کار سیاسی کنید. و این مسئله همین آقایون تحکیمی قدیم از ما ایراد می گرفتند ولی آن برنامه برنامه موفقی بود بطوری که در برنامه “دانشگاه تمدن ساز”، دانشگاه در حوزه علمی شروع به فعالیت کردند و زمانی که ما وزارت خانه را تحویل گرفتیم عدد مقالات 3300 عدد بود، تحویل دادیم نزدیک به چهل هزار مقاله شد. می آیند و میگویند نفت انقدر بوده است و...، این در حالی است که همه می دانند که بودجه کشور یک چیز معینی است، اصلا شما بگو نفت بشکه ای 300دلار، بودجه که یک چیز معینی است، و در بودجه دانشگاه ها هم همین مسئله بود، که ما با همان بودجه توانستیم کار را جلو بردیم، جشنواره های فرهنگی برگزار کردیم، نشریات دانشجویی را سازماندهی کردیم. به نظرم میرسد یک آرامشی همراه با نشاط در دانشگاه بوجود آید و باید هم همین مدلی باشد، دانشگاه ما ناید مرده باشد و اتفاقات دوره آقای خاتمی نباید در آن اتفا بیافتد. در همان سال، هیات مذهبی، انجمن های صنفی و فرهنگی و سیاسی بوجود آمد، بطوری که انجمن های سیاسی از عدد 123 انجمن به 260 انجمن در آن 8 سال رسید. که به دلیل سرخوردگی که شده بود، تجدید حیات این تشکل ها، کار سختی بود. * یکی از ایرادات اصلی به دولت آقای احمدی نژاد همین مسئله بود که در آن زمان تعداد تشکل های اصلاح طلب در دانشگاه کم شد و همین مسئله باعث بی رمق شدن فضای سیاسی دانشگاه ها شد؟ این مسئله چطور با افزایش تشکل ها درست است؟ خواجه سروی: من این مسئله را بگویم، همین آقای دکتر پزشکیان وزیر بهداشت، آقای توفیقی وزیر علوم و آقای قمی نیز رئیس نهاد رهبری بودند، اینها معین هستند، اینا در سال 83 یک مصوبه گذراندن در هیات نظارت مشترک علوم و بهداشت، آنجا تحکیم علامه را غیر قانونی اعلام کردند؛ وقتی این طیف غیر قانونی اعلام شده، تمام دفاتر تحکیم مشخص می شود عدد آنها پایین می آید، دوره ما هم همان ها هم که از خط خارج شده بودند، اتفاقا ما نگهشان داشتیم، اما خودشان روی مواضع خود پافشای کردند، و این مسئله فقط فحش به نظام و جمهوری اسلامی نبود. مصوبه ای ما تصویب کردیم در سال 87 یا 88، که من معاون نبودم و به عنوان کارشناس بودم، که وزیر، نهاد و نماینده شورای عالی و یک استاد دانشگاه، حق رای داشتند، آنجا یک پرونده ای از همین بقایای تحکیم، که جالب بود پرونده بود که این افراد در حمایت از اسرائیل بیانیه داده بودند؛ این واقعا جالبه، اگر به جمهوری اسلامی فحش می دادی آدم دلش نمی سوخت، اما چرا از اسرائیل حمایت می کنید. این اتفاقات افتاد که میگن چرا تعداد تشکل ها کم شد! جالب بود پرونده بود که این افراد در حمایت از اسرائیل بیانیه داده بودند؛ این واقعا جالبه، اگر به جمهوری اسلامی فحش می دادی آدم دلش نمی سوخت، اما چرا از اسرائیل حمایت می کنید. این اتفاقات افتاد که میگن چرا تعداد تشکل ها کم شد! من شاهد بود که همین نهاد رهبری و وزیر از مدافعان این تشکل ها بودند، ولی ببینید چه اتفاقی افتاد که این تشکل ها غیرقابل تحمل شدند. این کاهش برای این مسائل است؛ همین انجمن فرهنگ و سیاست شیراز است که چندین شعبه دارد، در زمان ما هم بود که کسی کاری با آن نداشت؛ اتفاقا با آقا دکتر زاهدی در دانشگاه شیراز با همین افراد جلسات متعددی داشتیم. یا انجمن ترقی خواه که طرفداران آقای معین هستند کسی جلوی آنها را گرفت. انجمن تهران خیلی مشکلات داشت اما تحمل شد؛ به نظرم این چیزی که دوستان می گویند یک بهره برداری است. در صورتی که این یک مصوبه قانونی است. اما من اینجا بگویم انجمن های اسلامی که مواضع نزدیک به آنها داشتند اما از مواضع افراطی این تشکل ها، مثل حمایت از اسرائیل یا ضدیت با ولایت فقیه تبری جستند، حتی مورد حمایت نهاد رهبری و ما نیز بودند. اما عدد آنها به 20 تشکل نمیرسید و جالبتر اینجا بود که همین تعداد نیز در درون با هم مشکل داشتند. تقاضای مجوز نیز در همین اواخر که اصلا از این طیف نیز نبودند، تقاضا هم نداند. از خود آقای پزشکیان سوال کنید یا نهاد که مصوبه این جلسه است، که آقای توفیقی نیز امضا کرده، آنجا آمده است. دانشگاه ها یکم مخالفت می کردند اما سعید می کردند قانون را رعایت کنند. با این حال عددی که ما اعلام کردیم نشان میدهد ما رشد داشتیم، در زمان ما هم تشکل هایی که تقاضا اعلام موجودیت میکردند، دانشگاه ها نیز طبق قانون به آنها مجوز می دادند. * فضای فرهنگی در این دوره وزارت علوم چگونه بود؟ خواجه سروی: من هشت سال در وزارت علوم بودم و حداقل به اندازه یک کارشناس جز سر در میارم، و با وزارت بهداشت وبقیه جاها ارتباط داشتیم، و حتی رئیس جمهور سابق. یک اصل اساسی در دولت یازدهم است، و آن هم این مسئله است که آموزش عالی در اولویت نیست. اگر این فکر باشد، صحبت درباره مسائل جزئی آموزش عالی چه فایده ای دارد. بعضی از دانشگاه های ما در ایران روسای آنها بعد از دوسال و نیم، مشخص نیست، این بالاخره نباید به مسئول قوه مجریه که رئیس جمهور است بر بخورد؟ این نشان می دهد که دانشگاه در اولویت دولت نیست، دیگه حرف زدن از معاونت فرهنگی و... فایده ندارد. وزارتی که نزدیک به پنج میلیون نفر دانشجو و استاد دارد، بعد می روند از وزارت بهداشت برایش وزیر می آورند، این یعنی چه؟ وزارتی که نزدیک به پنج میلیون نفر دانشجو و استاد دارد، بعد می روند از وزارت بهداشت برایش وزیر می آورند، این یعنی چه؟ آموزش عالی از اولویت های حاکمیت است اما در دولت فعلی اولویت نیست امروز دانشگاهیان ما خیلی مورد توجه نیستند و توجه کردن به معنای سخنرانی و تعریف و تمجید نیست، بلکه باید عملا اتفاق بیافتد. مثلا بودجه بدهند و کار راه بیاندازند. و این را تمام وزرای علوم انجام داده اند و مقام معظم رهبری از آن خوشحال بودند و فرمودند که شما کاری را که می گفتند نمی شود را انجام دادید و کشور به شما افتخار خواهد کرد. ما به شخص وزیر کار نداریم اما آموزش عالی خیلی در اولویت دولت نیست. دانشگاه در اولویت حاکمیت و نظام هست اما در اولویت دولت و قوه مجریه نیست. در اولویت بودن یعنی دانشگاه بر محور علم حرکت کند و خروجی داشته باشد. البته نکته ای در این دولت اتفاق افتاده و آن این است که وزارت علوم تشکل های منحله را احیا کرده است و با آن ژست می گیرد و برای رسیدن به اهداف خود از آنها استفاده می کند و آنها را پیاده نظام خود قرار داده است. در کل دولت یازدهم دانشگاه را خیلی جدی نمی گیرد. بعضا افرادی که اتاق فکر دولت و وزارت علوم هستند این پیشرفت ها را پیشرفت نمی دانند. آقای معین قبل انتخابات در دانشگاه شیراز گفتند کی ما پیشرفت کرده ایم؟ . فرهادی وقت کافی برای اداره وزارتخانه را ندارد حالا وقتی دانشگاه در اولویت دولت باشد وزیری را می گمارند که او فارغ البال باشد. وزیر علوم باید در تمام جلسات هیات امنا شرکت کند و وقت کافی در اختیار ندارد. و آقای فرهادی علی رغم ویژگی های مثبت سابقا در وزارت بهداشت مجموعه گسترده ای را اداره نکرده است. وزارت علوم بسیار پیچیده تر از وزارت بهداشت است. بنابراین خمودگی در تمام بخش های وزارت علوم دیده می شود و گاها کارهایی هم انجام می شود. اتاق فکر وزارت علوم در دست فتنه گران است وزارت علوم را دو دسته اداره می کنند که یکی از آنها اتاق فکری است که افراد فتنه گر هم در آنها هستند و یک بخش آن هم دولتی ها هستند که از مجموعه نگهبانی می کنند. البته معاونت فرهنگی هم گاها راه را برای سوء استفاده های آن اتاق فکر باز کرده است. من چون معاونت فرهنگی را به خوبی می شناسم می دانم که این کارها و سواستفاده ها مربوط به آنها نیست. این کارها مربوط به دوره آقای ظرییفیان و همکارانش است. البته این سواستفاده ها با حمایت انجمن تهران که در وزارت علوم مستقر شده اند انجام می شود. در سال 84 که ما آمدیم یکی از اسناد فراموش شده سند دانشگاه اسلامی بود که احیا شد و نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری نسخه های آن را در دانشگاه ها توزیع کرد. این سند در عمل معطل مانده و اجرا نمی شود و شیوه قوه مجریه ما هم همین است که در ظاهر به این اسناد پایبند هستند اما در عمل به آن را قبول ندارند. الان کسی کدهای اظهارات آقای رئیس جمهور دربیاورد متوجه می شود که نظر نظام چیز دیگری است. من برای اینکه سند دانشگاه اسلامی را پیاده کنم کمیته کارشناسی را تشکیل دادم و کلی جلسات تشکیل دادیم. حالا برجام یک و دو را مطرح کردند. خاتمی قانون حجاب و عفاف را ابلاغ کرده بود حجاب و عفاف قانون دارد و نظر شخصی نیست شواری عالی انقلاب فرهنگی آن را تصویب کرده است. یکی از آنها را در دهه 60 ویکی از آنها سال 77 و زمان آقای خاتمی تصویب شده است و سال 85 شورای انقلاب فرهنگی تغییراتی در آن انجام شد و هرگز مساله حجاب و عفاف سلیقه ای نیست. در دولت احمدی نژاد در اینکه چگونه انجام شود اختلاف سلیقه وجود داشت و برخی معتقد بودند که در دانشگاه ما باید کلاس های دختر و پسر را جدا کنیم که اجرایی هم شد. یک برداشت دیگر این است که دولت باید تلاش کند اقدامات لازم را برای اجرای این قانون فراهم کند یعنی باید برای آن روش پیدا می کردند. مثلا امکان اینکه یک دانشگاه دخترانه و یک دانشگاه امیرکبیر پسرانه را داشته باشیم را فراهم کند. قانون حجاب و عفاف باید تفهیم شود همیشه وقتی این دولت آمده از روش اعتدال استفاده کند دچار افراط وتفریط شده است. من معتقد بودم باید این قانون را ابتدا تفهیم کرد زیرا الان اکثر افراد نمی دانند چنین قانونی داریم. این را باید در مراسم جدید الورودها تفهیم کنند. مثلا اگر مامور حراست به پوشش یک دانشجو ایراد می گیرد، دانشجو ابتدا فکر می کند ایراد گرفتن حراست قانونی نیست ولی وقتی قانون را به او نشان می دهیم می گوید اگر من می دانستم چنین قانونی وجود دارد هرگز آن را انجام نمی دادم. بعضی از فعالین دانشجویی فعال خودشان به من گفتند: که ما قبل از دولت آقای خاتمی به دانشگاه رفته بودیم. مثلا سال 86 هم به همان دانشگاه رفته بودیم. اصلا باورمان نمیشد این همان دانشگاه باشد. البته این روشی که ما میگفتیم که حوصله نمی کشد و وقتمان تمام شده است. اگر خواستید یک مصاحبه دیگر را بگذارید این بحث حجاب و عفاف را حداقل کار هایی که ما کردیم حداقل گزارشش را برای ثبت در تاریخ بدم. که چه اتفاقاتی افتاد. ولی اون روشی که ما به جلو رفتیم اتفاقا باعث شد که عدد دانشجویان با حجاب بیشتر بشود. من نمیدانم این مسئله حل شد یا نه، ولی عدد بدحجاب های ما کاهش پیدا کرد طوری که تقریبا آدم های حساس جامعه منهای علی مطهری مثل همیشه که همه یک چیزی می گویند ایشان چیز دیگری می گوید، تقریبا آدم های حساس در جامعه ما روی این مسئله خیلی حساسند به این نتیجه رسیدند که وضع عفاف و حجاب در دانشگاه بهتر از وضع عفاف و حجاب در جامعه است. این کد از حاج آقای علم الهدی –امام جمعه مشهد- است که ایشان بالاخره در این زمیه ها سخت گیر و با کسی هم شوخی ندارند و خیلی آدم های دیگر. ما بدون اینکه در دانشگاه شناخت ایجاد کنیم و افراد را متقاعد یا توجیه کنیم به اجبار می توانیم کارهایی انجام دهیم ولی شکست میخوریم. آخر دانشگاه خواه ناخواه محیطی است که شما با افرادی طرف هستید که از شما استدلال می خواهند باید متقاعدشان کنید. باید در پرده قرار بگیرند باید بفهمند فوایدش در چیست مضراتش کجاست و اتفاقا قانون عفاف و حجاب هم همین را میگوید. تندروی هایی که در این زمینه شده است را واقعا هیچ وقت طرفدارش نبودم، بالاخره روش کاری من نشان داده است که طرفدار کندروی هم نبوده ام. اتفاقا سر همین مسائل بود که بحث ازدواج دانشجویی را خیلی جدی گرفتیم. یعنی اگر می خواهیم که مثلا مشکل عفاف و حجاب حل شود باید در مورد فضاهای ایجابی دوران جوانی و دانشجویی باید فکر کنیم باید برنامه بدهیم. از این طرف که دانشجو باید چکار کند، کمیتش لنگ است دیگر! بالاخره غریضه و شهوت و دوست داشتن زیبایی و ارتباط با جنس مخالف و این ها را که خدا در وجود آدم ها قرار داده است. اتفاقا آن زمان یک سنجشی شد از دانشگاه ها، 52 درصد از کسانی که بد حجاب بودند گفته بودند که یا ما در سن ازدواج قرار داریم یا از سن ازدواجمان گذشته است، درصد کمی گفته بودند که برای دهن کجی به مسئولین دانشگاه ما این کار را می کنیم. اتفاقا بعدا هم مقام معظم رهبری در بجنورد فرمودند که این ها نشانه عناد با نظام نیست بیخودی این چیز ها را نگویید. فرمایش ایشان هم مبتنی بر تحقیق و شناخت هست همینجوری نگفتند. حتی من بنظرم استنباط شخصی خودم کار تحقیقاتی درست است. آن روالی که ما داشتیم جلو می رفتیم افراط و تفریط در آن اتفاق نمی افتاد نتیجه اش بهتر بود. ولی ببینید عفاف و حجاب یک بحثش بالاخره باید این بحث ایجابی های زندگی جوانان و دانشجوها را باید راه برایش بگذاریم. نمی شود به افراد بگوییم که شهوت به تو فشار می آورد روزه بگیر. حالا بالاخره آدم های مومن و متدین مثل امثال جنابعالی یا بنده که در دانشگاه امام صادق(ع) درس میخواندیم. فکری به حال خودمان کردیم، بقیه که اینجوری نیستند این ها باید راهی برایشان پیدا کرد. اگر راهی برایشان پیدا نکنیم خودشان برای خودشان راه پیدا میکنند راهی که آن ها پیدا می کنند همین است. اتفاقا من یکی از ان چیز هایی که در ان دوران دنبال کردم این بود که باید بحث ازدواج دانشجویی که ایده اش برای نهاد است و فقیرانه و غریبانه برگزار می کند باید مورد حمایت قرار بگیرد. اتفاقا آن زمان حالا که وزارت ورزش و جوانان نبود، می گفتیم سازمان ملی جوانان باید از این حمایت، حتی رفتیم مجلس گفتیم که باید کمیسیون عمران مجلس برای ساخت. خوابگاه های متاهلی بودجه برای دانشگاه ها بگذارد. مکاتباتی که آن زمان با کمیسیون کردم و دعواهایی که کردم هست، حتی نهاد هم شریک بود در پیگیری این کار. نمی شود پدیده های اجتماعی را یک جانبه ببینیم و حکم صادر کنیم، این غلط است. افرادی که مثلا مثل کاندیدای ریاست جمهوری یا بعضی تشکل ها یا کسانی که می خواهند رای بیاورند یا مثلا الان در مسند قدرتند و نمی توانند عملکرد خود را گزارش خوب از آن بدهند چون می خواهند خود را توجیه کنند یا فضاسازی کنند، مثلا حمله می کنند این ها کارهای مختلفی انجام شده و هم در حوزه سیاسی و هم در این حوزه ها که بالاخره ما کارهای خیلی مختلفی انجام دادیم. عفاف و حجاب قانون دارد که قانون خوبی هست و در مبنای مسلک اعتدال هم اتفاقا نوشته شده است و همین دولت هم اگر بخواهد می تواند اجرا کند. نه کند هست نه تند! باید مسولین فرهنگی کشور خیلی حوصله شان زیاد باشد که نتیجه بدهد. به کارهای فرهنگی حداقل ده سال باید زمان بدهیم تا جواب بدهد. ما مثلا یک درخت پسته می کاریم می گوییم که 12 سال بعد بار می دهد، طوری نیست. بعد یک آدم بی حجاب را می خواهیم با حجاب کنیم، امروز میگوییم پس چه شد این پولی که به تو دادم خرج شد چرا نشد؟ چرانشد؟ بالاخره باید دوازده سال پایش بایستیم. کار مهمی است این مسائل. * یک کاری در این مدت که شما مسئولیت داشتید پیگیری شد، بحث تدفین شهدای گمنام در دانشگاهها بود که مخالفین و موافقینی داشت. در این باره مختصری توضیح بدهید. خواجه سروی: ببینید ما که آمدیم وزارت علوم اوایل مثلا در حدود یک سال، بعضا گروه های سیاسی که مشخصا همه انجمن های اسلامی تحکیم، شاخه علامه و بقای آنها با تدفین شهدای در دانشگاه ها مخالفت می کردند. در دانشگاه شریف حتی کتک کاری شد و شیشه ماشین رئیس دانشگاه را شکستند. سرش زخمی شد. دانشگاه لرستان مثلا چنین دعوایی شد در دانشگاه های مختلفی این دعواها شد. دوره ما حدودا یکسالی این دعواها بود بعد تمام شد. تمام هم که شد به لحاظ این بود که خود دانشگاه سوابقشان در وزارت علوم هست در بایگانی ها هست که نامه های متعددی از دانشجوها و اساتید و حتی هیئت رئیسه دانشگاه و شورای دانشگاه های مختلف وزارت علوم می نوشتند که این نشان دهنده این بود که تمایلی وجود دارد برای این کار که شدای گمنام در دانشگاه ها دفن شوند و میتوانم بگویم که این یک عشق به شهدا و عشق است. این پدیده شهید و شهادت و فرهنگ ایثار و یک قدردانی ناچیز از به کسانی است که بهترین سرمایه شان را در راه خدا و پیشرفت این کشور به هرحال هدیه کردند و ارزانی داشتند. به هرحال این دیگر تمایل دانشگاهیان را نشان می داد. جوابی هم که آن زمان به دانشگاه ها میدادیم دستوری از بالا نیست در اختیار خودتان است البته من صراحتا می گفتم من طرفدار این حرف هستم و ما هم تمایل داریم این اتفاق بیفتد غیر از بحث قدردانی از شهدا و دینی که ما به همه شهدا داریم که باید به آنها احترام بگذاریم و به هرحال در بهترین مکان هایی که می توانیم که آنها را ارج بنهیم و دفن کنیم. بارگاه و مزار شهدا را یک منبع الهام منبع تربیت و منبع معنوی برای کار فرهنگی می دانیم. غیر از این مسائل که جزء اعتقادات هست و بخشی هم تعلیم و تربیت هست، این الهام دهنده هست. به هرحال یک پدیده جهانی هست یعنی در تمام کشور ها سربازان گمنامشان را در بهترین مکان ها دفن می کنند و جالب است برخلاف ما که خیلی هم به آن نمی رسیم، آنجا را آب و جارو می کنند، دسته گل می گذارند، عزیز ترین مهمان ها و هیئت ها بلند پایه شان را به آنجا می برند و ادای احترام می کنند. هرکسی پیرو فرهنگ غرب باشد این در فرهنگ غرب هست، اگر پیرو فرهنگ شرق باشد آنجا نیز هست اگر پیرو فرهنگ ژاپن باشد، هست، هند باشد، هست. یعنی هیچ کجای دنیا را پیدا می کنید که این نباشد. بنابراین در کشور ما معنی ندارد که مخالفت کنیم، حالا چه در دانشگاه و منتقدین که مکان بسیار مقدسی است، جایگاهش اتفاقا والاست و یک مکان های تربیتی است نکته اش دراین است بالاخره همه ما در مرقد ائمه اطهار می رویم. یا امامزاده ها، یا مسجد و حسینیه می رویم. حالا غیر از بحث های نماز و ... یک منبع تربیتی برای خودمان می دانیم که اتفاقا بهترین تناسب را با دانشگاه ها دارد و اتفاقا در دوره ما. به ما می گفتند بسیج نیروی نظامی است، چرا در دانشگاه ها هستند درحالی که چه کسی گفته بسیج نیروی نظامی هست؟ بسیج همه جا حضر دارد، در دانشگاه هم همچنین. این ها را من قبلا هم گفتم بعد گفتند که این بسیجی ها که جایشان در پادگان است. این ها حالا میخواهند شهدا را هم بیاورند؛ چه ربطی شهدا به ما و دانشگاه دارند؟! اتفاقا ربط دارد، آن وقت به دانشگاه ها گفتیم که دانشجویان را ببرید توجیه کنید؛ بنا شد که برای اینکه کامل بشود در تمام دانشگاه ها، برای شهدا بنایی را درست کنند که حالا دیگر اسامی را خود دانشگاه ها متفاوت گذاشتند. می گفتند این ها ادامه کار نیروی های نظامی خودشان را می خواهند ماندگار کنند. می خواهند خودشان را بچسبانند به اجساد شهدا در این محیط یک بهانه ای برای ماندن داشته باشند. این استدلال باطل است اصلا سیاسی می دیدند و می خواستند حوزه نفوذ رقیب را کم کنند. * در سال 95 توصیه شما به بخش فرهنگی وزارت علوم چیست؟ خواجه سروی: اگر کسی خواسته باشد یک سند افتخار به جا بگذارد ما یک کاری شروع کردیم که ناتمام ماند، آن هم تاسیس دفاتر دانشجویی در دانشگاه ها بود که بعدا متوقف ماند که نهاد نمایندگی هم درجریان کار بودند؛ اگر این کار را جدی بگیرند خیلی خدمت بزرگی کردند به نسل کنونی که متاسفانه خیلی گرفتاریش زیاد هست. کد مطلب : سایر اخبار ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (241)
برترین ها: نوشته های طنزِ حاصل ذهن خلاق هموطنان ایرانی از ابتدای پیدایش SMS و ایمیل تا به امروز در شبکه های اجتماعی نظیر توئیتر، وایبر، لاین، واتس آپ، تلگرام و .... حضور همیشگی و پررنگی داشته و دارند. بعید است که سوژه ای در صدر اخبار و صحبت های روز دنیا یا ایران باشد و مردم خلاق ما در راه طنازی و لطیفه سازی برای آن سوژه اقدامی نکرده باشند! سعی داریم در این سری مطالب گزیده ای از این ...
گفت و گو با رشیدپور درباره تمام جنجالهایش
رسانه همین است. بله، من یک تریبونی درست کردم که خیلی خوشحالم که از کمیسیون فلان مجلس به من زنگ می زنند که فلانی بیاید در برنامه شما و حرف بزند. بعد من هم نمی خواهم بگویم صدا و سیما با این همه شبکه تلویزیونی در اختیار شماست، شما چرا می گویید بیایند در دید درشب حرف بزنند؟ دلیلش این است که دید درشب یک تریبون موثر است. چرا تریبون موثر است؟ آپارات که سال هاست هست، سال هاست این همه گفت و گو در ...
ناگفته های رضا رشیدپور از بزرگترین رانتی که در عمر گرفته است!!!
... پس چرا اینقدر به سیاستمدارها از طیف های مخلف و متفاوتی نزدیک است؟ نزدیک نیست، شاید مهم ترین اتفاق سیاس در فعالیت رضا رشیدپور همان کمپین سال 92 باشد که احساس کردم یک نیاز ملی است و چون آن زمان وابستگی به صدا و سیما نداشتم، تصمیم شخصی ام این بود که در کمپین ریاست جمهوری سال 92 به اندازه تاثیر خودم، بتوانم مردم را امیدوار کنم. جز این خیلی اتفاق دیگری نیست. پیش از آن، شما به ...
هوای عمانی ها را در تهران داشته باشید
ملی کشورشان در برابر ایران موضوع حیاتی یا حیثیتی برای عمانی ها و شاید خیلی از شهروندان کشورهای حاشیه ی جنوبی خلیج فارس نخواهد بود. اما اگر مثلا تیم امارات برای دیدار با تیم عمان به مسقط بیاید می توان با اطمینان گفت که صندلی خالی در ورزشگاه پیدا نخواهد شد. عمان علیرغم بازی بهتر از ایران به خاطر تیزهوشی و جنگندگی بازیکنان ایران بازی برده را مساوی تمام کرد و تمام مفسرین و گزارشگران تلویزیون ...
آرایش سیاسی آینده ایران
سهام عدالت، یارانه نقدی و توجه به حاشیه نشین ها و اقشار فرودست در دستور کار قرار گرفته بود. در واقع آنها می خواستند با جذب مردم به نبرد رقبا بروند. این شکاف هایی که توسط احمدی نژاد در جناح اصولگرا ایجادشده بود، در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 خودش را نشان داد و همگی دیدیم که اوضاع این جناح غیرمنسجم بود. مثلا آن ائتلاف سه نفره ای که بین آقایان ولایتی، قالیباف و حداد عادل شکل گرفت در نهایت بی نتیجه ...
خدا را قبول نداشت ولی امام خمینی را قبول داشت!
مدرسه علمیه راه اندازی کردند. هدف این گروه دور کردن مردم پاکستان از انقلاب اسلامی و امام خمینی بود. اینها به سازمان دانشجویان امامیه که از طرفداران انقلاب بود گفتند که ما از نظر مالی کاملا شما را مجهز می کنیم. یک دفتر و یک موتور سیکلت به شما می دهیم. آن موقع موتور سیکلت خیلی چیز باارزشی بود. در عوض شما فقط دو صفحه از مجله خود به ما بدهید تا در آن مطالب خود را منتشر کنیم. بعضی از اعضای ...
بزرگترین شکست برانکو بعد از 15 سال زندگی در ایران!
فوتبال نوین ایران و پرسپولیس با هدایت استانکو در این تیم آغاز شد. ایرانی ها به مربیان کروات احترام می گذارند و هنوز هم بلاژویچ را دوست دارند. پرسپولیس بزرگترین باشگاه آسیاست و حدود 40 میلیون طرفدار دارد، این تیم دست کم پنجاه تا شصت هزار تماشاگر در هر دیدار دارد و در دیدار اخیر ما با سپاهان تیم استیماچ که به تساوی دو بر دو انجامید بیش از 90 هزار نفر در استادیوم بودند، مردم ایران عاشق فوتبال هستند و ...
بررسی استراتژی های جدید اپل: گسترش قلمرو یا ترس از افول؟
که دنیا منتظر آن است. اپل نیز استراتژی سامسونگ را در پیش گرفته و شروع به ساختن دستگاه های کوچک و بزرگ کرده است. آیفون 6 پلاس، آیفون 6 اس پلاس، آیپد پرو، آیپد پروی 9.7 اینچی و آیفون SE از جمله این محصولات هستند. این کمپانی در چند سال اخیر دست به کپی کاری نیز زده است و از روی محصولی همچون نقشه ی گوگل (Google Maps) کپی برداری کرده که البته نتیجه ی کار چندان هم جالب نشده است. در مورد دلیل ...
رای نیاوردن واگرایان از انقلاب مقدمه ای برای شکست پروژه نفوذ دشمن است
است سمبل عقب ماندگی بداند. *فارس: با اعلام نتایج انتخابات به مردم مناطق مختلف منهای تهران به خاطر اینکه آرای خود را به یک جریان خاص داده اند، با عنوان عقب مانده سیاسی توسط ورشکستگان سیاسی اهانت شد، شما چه تعبیری از این واژگان دارید؟ عقب ماندگان سیاسی کسانی هستند که نوجوانان جمعیت 70 هزار نفری الزهرا و نبل سوریه را که با پیشانی بند لبیک یا خامنه ای بیش از چهار سال در مقابل ...
کی روش: عقاب برای پرواز غذا می خواهد/سروصدای کلاغ انگیزه مارا زیاد می کند
ها شما آن عقاب هستید و مهم نیست که تعدادی کلاغ سرو صدا کنند، کلاغ ها می خواهند توجهات را از پرواز عقاب به خود جلب کنند.” کی روش در پاسخ این طرفدار تیم ملی نوشت: “سلام دوست عزیز، تشکر می کنم برای این پیام، بله این فیس بوک رسمی من است، در خصوص روایت فوق العاده ای که گفتی حتماً تحقیق خواهم کرد و خوشحال می شوم اگر آن را برای من ارسال کنی. صادقانه می گویم که مشکل سرو صدای کلاغ ها نیست ...
6 دلیل اصلی ورشکستگی تلویزیون را بشناسید
.... تلویزیون برای تولید، ضبط، اجرا و خلاصه به ثمر رسیدن آنها هزینه می کند اما عملا به مخاطب خاصی دارند و نه کیفیتشان راضی کننده است. جالب اینجاست که تلویزیون اصرار زیادی دارد که حتما پخش آنها را ادامه دهد. بی خودهای ادامه دار: برنامه ای مثل ورزش و مردم ، شاید سال ها قبل و در نبود برنامه های ورزشی اثرگذار، قابل توجه به نظر می رسید اما الان سال هاست که این برنامه نه موجی ایجاد می کند و ...
پدرخوانده: داعش فرزند خلف وهابیسم است
مقاله ای در واشنگتن پست و چند روزنامه دیگر بعد از همه از خواب بیدار شدند. روزنامه نگاران بالاخره سکوکت را شکستند که چه نشسته اید بستر تمام ناملایمات و فتنه های تروریستی در سرزمینی قرار دارد که شما آن را دوست و متحد خود می نامید. آیا واقعا غربی ها با این مقاله ها از خواب بیدار شدند یا پیش از این می دانستند شریک چه جرائمی هستند؟ یعنی رویس های اطلاعاتی انگلستان که مدارس دینی را با پول عربستان در ...
جهان در اولین هفته فروردین 95
فرد انتحاری محمد اوزترک و اهل شهر غازی عینتاب است و با هویت جعلی مراد اوزالپ تردد می کرده است. براساس اطلاعات ارائه شده وی از سال 2013 میلادی از خانه خود خارج شده و خبری از وی در دست نبوده است و حتی خانواده اش موضوع ناپدید شدن وی را به پلیس اعلام کرده اند. تاکید السبسی بر ادامه مبارزه با تروریسم الباجی قائد السبسی رئیس جمهوری تونس در سخنانی به مناسبت سالروز استقلال کشورش گفت ...
سلوک سیاسی آیت الله العظمی بروجردی(ره)؛ پیش درآمد نهضت حضرت امام خمینی
، ولی در اینجا، با توجه به پیوست واژه سیاسی به آن و در ارتباط با آیت الله بروجردی، همان اندیشه ها و رفتارهای سیاسی ایشان در تعامل با پهلوی دوم منظور است. تعامل: غالباً مشارکت دادن دو نفر یا دو گروه را تعامل گویند که معادل interaction است، و در فارسی، برهم کنش معنا گردیده است (گلپایگانی،1380، ص110). از عصر جدید، دولت ها به نوعی، بر امور زندگی تمامی طبقات وارد شده مردم را نیازمند و مرتبط به ...
ستاره هایی که صداهایشان را به شخصیت های کارتونی قرض دادند
صداپیشگی این شخصیت را بانوی آهنین، مریل استریپ ، انجام داد. 10. الن دی جنرز صدایش را به عنوان دوری به برنده جایزه اسکار بهترین انیمیشن سال 2004، یعنی در جستجوی نمو ، قرض داد. یک خبر خوب برای طرفداران این کارتون هم داریم که دنباله این کارتون با عنوان در جستجوی دوری امسال به سینماها خواهد آمد. 11. این هنرپیشه بامزه دوست داشتنی، اون ویلسون ، صداپیشگی شخصیت مک کویین در کارتون ماشین ...
چرا پوتین محبوب است؟
است که در حال ایجاد یک حکومت اقتدارگراست؛ کسی که اپوزیسیون را سرکوب کرده و از شبکه های تلویزیونی به عنوان ابزار کلیدی برای ایجاد وحدت ملی استفاده می کند؛ همچنین کرملین به سوی مشروعیتی نظامی- وطن پرستانه حرکت می کند و سعی دارد الگویی از زمامداری را به جهان ارائه کند؛ الگوی دژ روسی . این موضوع چگونگی محبوبیت این رهبر سیاسی را نشان می دهد. با وجود این، محبوبیت حزب کمونیست شوروی در سال 1989 میلادی ...
گفتگوی نوروزی دی اسپورت با آر پی جی زن گچسارانی نفت مسجد سلیمان
گفتگوی خواندنی و جالب دی اسپورت با آقای گل نفت مسجد سلیمان به شرح زیر می باشد: آقای علیزاده لطفا بیوگرافی خودتون رو بگین : فرشید علیزاده هستم ، فوتبال خود را از نوجوانان ابوذر باشت آغاز کردم ، بعد از آن به تیم جوانان نفت گچساران ملحق شدم و تا بزرگسالان فوتبال خود را در تیم نفت وگاز گچساران سپری کردم و فصل جدید نیز در خدمت مردم خوب مسجد سلیمان هستم و در تیم نفت این شهر توپ می ...
تا زمانی که صدایم درآید، گزارش می کنم/ بدون فوتبال می میرم
بهمنش گزارش می کردند، دوست داشتم در جایگاه آنها باشم. یازدهم سالم بود که برای تماشای مسابقه ایران با کویت در سال 1356، به ورزشگاه آزادی رفتم و در فرصتی که بدست آوردم، در جایگاه گزارشگران با آقای حبیب الله روشن زاده صحبت کردم. به خاطر علاقه به گزارشگری در دهه 60 در تمام مسابقات تلویزیونی اعم از مسابقه هفته، یک مسابقه 30 سوال و مسابقه جدول که آقایان باغی، سلامی و نوذری مجری آنها بودند، شرکت کردم و ...
مروری بر پرونده تهاجم نظامی عربستان به یمن + آمار تلفات
فلسطینی دست به چنین قاطعیتی نمی زند؟ اگر کشورهای عربی توانایی گردهم آمدن و حمایت از اعراب را دارند چرا برای حمایت از ملت فلسطین که هم عرب است و هم سنی وارد عمل نمی شوند؟ اگر هدف حمایت از دولت مشروع یک کشور عربی است چرا برای حمایت از بشار اسد در سوریه وارد عمل نمی شوند؟ و جالب تر آنکه اگر عبد ربه منصورهادی رئیس جمهور مشروع و مورد حمایت مردم یمن است، پس چراهیچ کس در یمن حاضر نیست از او حمایت کند و وی مدام ...
از تتلو و شجریان تا حامد زمانی و سالار عقیلی/ سیاست وجه مشترک پرحاشیه های مشهور موسیقی/ رفتار روحانی و ...
یابی به آنتن صدا و سیما زنده کرد که البته ناکام ماند. اما این کار در کنار پست های اینستاگرامی او نظیر آنچه درباره سردار حاج قاسم سلیمانی نوشت، وجهه او را میان گروه های دیگر جامعه تقویت کرد و موجب شد عامه مردم و حتی افراد غیر مرتبط با فضای موسیقی نیز او را بشناسند. سالار، معمای شاه و طرفداران شاه! حضور سالار عقیلی در شبکه من و تو و عکسهای یادگاری دوستانه با عوامل این شبکه علاقه ...
گفتگو با لیلا حاتمی و علی مصفا درباره سینما و زندگی
مصفا از زندگی و سینما گفته اند. به رسم ادب، در اینجا از منتقد گرانقدر – جواد طوسی – که در سال 94، با قلم و اندیشه شان، حامی صفحات هنری شرق بودند، قدردانی می کنیم. فصل مشترک شما به عنوان یک زوج هنری، ریشه های فرهنگی تان در کانون خانواده است. پیشینه ادبی خانواده مصفا و جایگاه تاریخی علی حاتمی در سینمای ایران. چقدر این تاثیرپذیری زمینه یک نقطه تفاهم یافته را چه در زندگی شخصی و چه در فعالیت ...
گقتگوی طنز با ظریف؛ پیشهادی برای درمان کمردرد!
همیشه شاد باشند و طنزپردازها کمک کنند به شادی مردم. نه اینکه مردم در حالت غمگینی باشند و طنزپردازها فقط لحظه هایی از شادی در دریایی از غم را برای مردم فراهم کنند. *شما قبل از اینکه وزیر امورخارجه بشوید، طنز را به صورت جدی دنبال می کردید؟ اصلا به این حوزه علاقه ای دارید؟ من از طنز مودبانه و سالم و انتقادی لذت می برم. *مثلا گل آقا می خواندید؟ بله. ببینید از ...
گفتگوی طنز با ظریف: دیپلمات های خارجی فسنجان ما را دوست دارند
که مردم همیشه شاد باشند و طنزپردازها کمک کنند به شادی مردم. نه اینکه مردم در حالت غمگینی باشند و طنزپردازها فقط لحظه هایی از شادی در دریایی از غم را برای مردم فراهم کنند. *شما قبل از اینکه وزیر امورخارجه بشوید، طنز را به صورت جدی دنبال می کردید؟ اصلا به این حوزه علاقه ای دارید؟ من از طنز مودبانه و سالم و انتقادی لذت می برم. *مثلا گل آقا می خواندید؟ بله ...
فرار گردشگران از ترکیه
شش حمله انتحاری در 8 ماه و بحران دیپلماتیک با روسیه نگرانی ها را درباره آینده اقتصادی ترکیه تشدید کرده است. به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از خبرگزاری فرانسه ، شش حمله انتحاری در هشت ماه و بحران دیپلماتیک با روسیه نگرانی ها را درباره آینده اقتصادی ترکیه تشدید کرده است. فراری شدن گردشگران که میلیاردها دلار برای ترکیه درآمد دارد و نگرانی فزاینده درباره سرمایه گذاری خارجی ...
انحطاط در مسیحیت
خدا نه از بابت یک موضوعیت دینی است و نه از لحاظ مفهوم فلسفی بلکه از نظر خصوصیت وحی (و کتاب) اوست. وحی تجلی خود خداست و آن قابل درک نیست مگر از طریق ایمان که خود عطیه ایست. طرفداران این نظر از کتب مقدس اشتهاد می کنند. موقعی که پطروس در اقرار خود گوید تو مسیح فرزند خدای حیّ هستی عیسی در پاسخ می گوید: تو شخص مقدسی هستی ای (شمعون باریونه) زیرا پدر آسمانی من بود که دین را به شما الهام نمود نه لحم و دم ...