سایر خبرها
فرانسوی در پزشکی است؛ تزریق آمپول دوایی، آمپول زدن و واردکردن دارویی مایع در رگ به وسیله سرنگ) آمپول داغ، آمپول هوا و... بیماران را راحت می کرد. به دستور رضاشاه و ریاست شهربانی، زندانیانی که دیگر ضرورتی به زنده ماندن آنها احساس نمی شد، با بهره گیری از تخصص پزشک احمدی در تزریق آمپول هوا کشته می شدند. زندان دوران رضاشاه دروازه گورستان بود. آیرم پلیس سیاسی را تأسیس کرد و در زمان ریاست رکن ...
تارومار کوه بزرگ حادثه را بر زمین زدی انگشت بر دهان شده این چرخ کجمدار این چه تواضعی ست امام فرشته ها! داری به پای خویش دو نعلین وصله دار آقا شما که واسطه ی فیض عالمید حیف است مانده اید در این شهر بی بهار ای کاش سمت کشور ما هم می آمدی پس لا اقل به خانه ی قلبم قدم گذار ای خضر مست میکده ی چشمه ی حیات من تشنه ام شبیه ...
روزها با پیشرفته شدن ابزار و لوازم دیگر نیازی ندارند که کار با دست را یاد بگیرند اما هنوز هم کارهایی هست که دستگاه ها توانایی انجام دادنش را ندارند . از پدر درباره تجربه های موفق دیگرش در تولید می پرسم که تعریف می کند: برای موفق شدن باید برای دل خودت بسازی، باید فکر کنی هر کاری که می سازی برای عزیز خودت است. طرح های زیادی بوده که ما نسخه اولیه اش را برای خودمان اتود زده ایم. مثلا سال 54ما توی یک خانه ...
...، آهی می کشد. او اصلا دگرباش ستیز نیست. ظاهرا برای او فقط جنبه مالیاتی قضیه اهمیت داشته است. می گوید: من زندگی ای دست و پا کرده ام که ظاهرا برای اداره کردن آن درآمد نسبتا بالایی لازم است . این زندگی شامل شش خانه و یک قلعه قرن پانزدهمی در کورک است که آیرونز دو سال را صرف نوسازی و نقاشی دیوار خارجی آن کرد. درباره ازدواج چه نظری دارد؟ برای ازدواج و خانواده همه کار می کند؛ برای هرآنچه کمک می کند ما ...
کردند که منجر به ابراز نگرانی خانواده نسبت به سلامت شیخ شد. حال وی اخیراً و به سبب ضرب و شتمی که در اعتراض به وضعیت زندانیان کرده بود وخیم شده بود. این ضرب و شتم از 10 مارس گذشته تا کنون است. در تاریخ 29/7 نیروهای تحت امر رژیم، حصاری را بر منطقه ستره کشیدند و اقدام به حمله گسترده کورکورانه و بی هدف به خانه های شهروندان بی دفاع و تخریب اموال آنان و دست کم 10 نفر را بازداشت کردند. به دنبال ...
نخست وزیر سال های 1953 تا 1964 میلادی است. او، دختری ساده و روستایی و اهل ویشنی ولاچوک بود. در یک کارخانه ی نساجی با مادرش کار می کرد. پدر در جنگ کشته شده و مادر خرج خانه را از کار در کارخانه ی بافندگی در می آورد. بنا به توصیه مادر، وارد حزب می شود. همیشه آرزوهای بزرگی در سر دارد: درس بخواند، به عضویت کمیته ی کمونیست های جوان درآید. وارد زندگی حزبی شود و با شخص دلخواهش تشکیل خانواده دهد. اما در ...
پس از پایان مدرسه می خواست پزشک بشود و حتی تحصیلات عالی پزشکی را داراست. اما راه ساده کسب درآمد وسوسه کننده بود. من 10 سال است که در این شته کار می کنم. شما نمی توانید شهروند کشوری را پیدا کنید که از خدمات من استفاده نکرده باشد . پلیس یا اذیت می کند یا حمایت پلیس نمی تواند نسبت به اینگونه شغل بی تفاوت باشد. در خیابان مردان شب ماشین پلیس دائم در حال گشت زنی است که مردان ...