خانهسایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
این خانه سیاه نیست/ رخشان بنی اعتماد و رضا کیانیان به سراغ کارتن خواب ها رفتند
که مدام در خیابان به او مواد تعارف می زدند می گوید: خلاصه تا چند وقت بعد از اون سریال وضع مون توپ بود همه با صدای بلند می خندند و برایش دست می زنند. عکس یادگاری و بعد بازار داغ امضا گرفتن. وقتی خداحافظی می کنیم انگار دل همه خوش است. دل همه کسانی که از نقطه صفر ناامیدی به این سرای امید رسیده اند تا هر کدام شان شروع یک راه تازه باشند. طلوع آدم های بی نام و نشانی که حالا هر کدام ستاره اند. ...
ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینما (38)
...... یک شب آن دختره را برای یکی دیگه شیرینی خوردند، صبح همشهری ما زد به بیابان، تا حالا که بیست سال گذشته هنوز هیچ کس نفهمیده چی شد، پنداری دود شد رفت آسمان! دایی جان ناپلئون نیکی کریمی: ببخشید من الان خیلی هیجان زده ام، عروسی گندمه، دخترمون! امین حیایی: یه روز میشه بچه ت میذاره تو کاسه ت.. میگه؛ مونا فرجاد: بابا یه خبر خوبی دارم واسه ت امین ...
یادش بخیر!
دم دمای غروب چهار شنبه سوری بره خرید واز هرکدام مقداری می خرید ومادر بسته ها را یکی پس از دیگری توی سینی بزرگی که همه دورش جمع میشدیم باز می کرد وهمه آجیلها را قاطی می کرد.بعدش به ماهم یه مشتی می داد، البته شیطنتها ی بچه ها هم تو خونه حا ل وهوای خاص خودشو داشت. یادش بخیر همه ذوق و شوق بچه ها، برای رسیدن روز تحویل سال نو ، چون بلافاصله بعد از تحویل سال به خانه بزرگترها می رفتیم تا ضمن ...
فرمانده ای که با لب تشنه در سوریه به شهادت رسید
/ بندگی خدا رو نکردیم... (هق هق گریه امانش نمی دهد).. (با بغضی در گلو به سختی می گوید): خدایا بنده خوبی برات نبودم ... (ادامه می دهد): شرایطِ سختیه / گریه ام نه از ترس بود/ از اینکه بندگی خدا رو نکردم بود. یا حسینِ زهرا... (صدای تک تیرانداز ها قطع نمی شود، ادامه می دهد): این خمپاره آخری، یکی از بچه ها، پای چپش قطع شد/ دستام الان پر خونه/ موبایلم هم ...
پخت رشته پلو با کوفته قلقلی،مخصوص آخرین شب سال93
آشپزی و تغذیه,طرز پخت رشته پلو با کوفته قلقلی ،من یادمه بچه بودم شب چهارشنبه سوری مامان بزرگم رشته پلو درست میکرد و میگفت به این نیت که رشته کار دستمون بیاد، میدونم که خیلی ها روز اول سال نو رشته پلو درست میکنن ، اما ما اون روز سبزی پلو با ماهی درست میکنیم. یعنی این قانون همیشه رعایت میشه تو خونه ما!! گوشت چرخ کرده 200 گرم پیاز 1 عدد کوچک، 1 عدد متوسط آرد نخودچی ...
خواسته مادر 5 شهید از امام(ره)/ برآورده شدن آرزوی مادر خانواده 5 شهید برای دیدار با رهبر انقلاب
تمام شد بسیج اسم نوشت. یکسال بسیجی بود و بعد از یک سال به جبهه رفت. هر کدام چند بار رفتند و آمدند و دفعه سوم دیگر نیامدند. سید داوود سپاهی بود. سید قاسم مکانیک بود. سیدکاظم باتری سازی داشت. حاج آقا هم کارش کشاورزی بود. سیدداوود و سیدکاظم در یک روز و یک عملیات شهید شدند/سید کریم و سید قاسم تا 10 سال مفقودالاثر بودند * اول کدام فرزندتان شهید شد؟ اول سیدداوود و سیدکاظم در یک ...
چیزی که تو بچگی فکرمو مشغول میکرد...
...> •.•.•.•.•.•.•.•.•.•.• استاتوس طنز فیس بوک •.•.•.•.•.•.•.•.•.•.• یه معتاد 2 تا سیگار تو دهنش بود داشت میکشید ازش میپرسند چرا 2 تا سیگار میکشی ؟ گقفت یکی واسه خودم و یکی هم واسه رفیقم که تو زندونه بعد از یه مدت میبینن اون معتاده یه دونه سیگار میکشه بهش میگن حتما دوستت از زندون آزاد شد میگه نه خودم ترک کردم ! ...
از نظر سنجی درباره محبوبیت روحانی وحقوق سالانه احمدی نژاد تا پیام عربی سردار سلیمانی و مردی که مربی تیم ...
***دیدار مریم رجوی با یکی از سران داعش مترجم سابق سرکرده منافقین فاش کرد که سرکرده های این گروهک و در رأس آنها مریم رجوی روابط خوب و نزدیکی با سران گروهک تروریستی تکفیری داعش در عراق و سوریه دارند. به گزارش پایگاه خبری عراقی المسله، قربانعلی حسین نژاد مترجم سابق مسعود رجوی که که خود نیز از سرکردگان این گروهک تروریستی بوده است، گفت: سران منافقین از گذشته تا کنون روابط خوب و مستحکمی با داعش داشته اند و شخص مریم رجوی حدود یک سال پیش با رییس یکی از گروه های هم پیمان با د ...
بازهم دارو و درمان/لزوم دقت در ارائه آمار/سرایدار یک و نیم میلیارد تومانی !
، گفته: غصه نخور عزیزم، فدای سرت، به بابات می گم دوباره بهت بده. و شاید هم مال خانوم خونه بوده که شبد عیدی میخواسته بره چند کیلو طلا پلا بخره و وقتی پول رو گم کرده چنان جیغ بنفشی کشیده که سرایدار بیچاره زهره ترک شده و پول رو برگردونده! خدا رو شکر که ما نه از این پولا داریم که گم بکنیم و بعد غصه اش رو بخوریم و نه اصولا از این پولا دیدیم! خوشا به سعادت سرایدار که حداقل این همه پول یه جا دیده و حداقل یه شبانه روز بغلش کرده .... من می خوام تو بلبشوی زندگی/دیگه اهل کار و بار باشم فقط بسه هر چی چرت و پرت نوشته ام/من می خوام سرایدار باشم فقط ...
رتبه بندی معلمان کشور برای افزایش حقوق
بدن اما سایر ارگانها رو له نکنن جالبه در مقایسه همه فقط حقوق خودرا با معلم مقایسه میکنند پاداش های جورواجور-حق مسکن- حق ایاب وذهاب-حق لباس وانواع امکانات رفاهی خودرا کتمان میکنند حال آنکه من معلم بعد از کسر مبلغ کسورات با باقیمانده حقوقم فقط میتوانم تا 10 روز اول ماه پاسخگوی نیازهای خانواده ام باشم دلم خوشه درس خوانده این مملکتم ومدرک فوق لیسانس دارم دواغتو ببینم ...
سایه رکود بازار مسکن بر سال جدید
امیدوارند سال آینده، وضعیت بهتری برای بخش مسکن ایجاد شود. من بعد از دوسال اسفند ماه رفتم خونه ای تو پونک خریدم که تو این دوسال متری 400 تومنم پایین اومده بود. من مصرف کننده ام و دلال نیستم. رو تجربه ام میگم سال دیگه مسکن پایین تر نمیاد ولی بالا هم نمیره. حد اکثر خودشو بکشه اندازه تورم بره بالا. اگه پول دارین و واقعا مصرف کننده هستین الان زمان بدی برای خرید خونه نیست. دو سال بالا نرفته که ...
حذف موی بلند در فتوشاپ/ نگاهی به بُعد مذهبی شخصیت سردار سلیمانی / به احترام کشور شیعه/ چگونه هزینه های ...
نگیرند و به جای او مشکلاتش را حل نکنند. ادامه مطلب **************************************** به احترام کشور شیعه روایت نو به نقل از وبلاگ چادرم... نوشت: ادامه مطلب **************************************** همه خونه دار شدن، تو هنوز تو چادر زندگی می کنی! روایت نو به نقل از وبلاگ جنبش یا زهرا نوشت: یک روز داشتم ...
عشق به خاک عامل اصلی ساخت "مجله تصویری نوبهار" بالاجاده + تصاویر
رسیدیم که در نوبهار 1 ما در یک خانه کاملا سنتی که نشان دهنده زندگی روستایی بالاجاده بوده که باید تو پردانتز بگم الان کمتر از این خونه ها در روستاها دیده می شه ضبط برنامه رو انجام دادیم ولی امسال در یک خانه کاملا شبک ضبط کردیم تا در یک فضای کاملا متفاوت برنامه ضبط بشه تا خود مردم انتخاب کنند زندگی در خونه های سنتی با صفا یا راحتی خونه های جدید... برداشت من از فرمایشات شما این بوده که خیلی ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی(22)
6- دخترا بعد از امتحان: بچه ها x رو چند به دست آوردید؟ نازی: 23.5 / گلی: 23.5/ مهناز: 23.54 پسرا بعد امتحان: بچه ها x رو چند به دست آوردید؟ علی: 574 / مهرداد: 0.29 / سامان: 138 سعید: مگه x هم داشتیم؟ 7- به مادرم می گم روآندا تو کدوم قاره س؟ میگه آفریقا. میگم از کجا می دونستی؟ میگه از اسمش معلومه، مثل زلاندنو ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی
تحسین تان می کنند. 1- یکی از پندهایی که می تونم در این ایام خونه تکونی اختیارتون بذارم اینه که همیشه جوری کار کنید که بقیه کار نکردنتون رو ترجیح بدن. 2- بابام زنگ زده میگه خاک تو سرت. می گم چرا؟ میگه آخه تصادف کردم. میگم خب چرا به من فحش میدی؟ میگه چون داشتم به آینده نامعلوم توی الدنگ فکر می کردم! 3- یه روز بابام یه گلدون با گلش خرید آورد گذاشت رو تاقنچه. آقا من ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (36)
...> . . پیاده شدن همدیگرو رو طوری زدن که الان جفتشون تو آی سی یو ان!!! 7. یه بار از معلم ریاضیمون پرسیدم چرا ریاضی میخونیم؟ گفت: برا نجات جون آدما گفتم: چه ربطی داشت!! جواب داد خوندن ریاضی باعث میشه مونگلایی مثل شما نرن دانشکده پزشکی!! تا حالا اینطوری قانع نشده بودم. 8. شیشه ی پنجره را باران شست ... . . . . ...
کودکان بی پناهند؛ گزارش کامل شفقنا رسانه از همایش بررسی مسایل مطبوعات کودک و نوجوان
ما حداقل 13 میلیون نفر است. اگر کمی به عقب برویم مثلا در دهه ی 60 می بینیم تیراژ 50 هزار هم داشتیم و حداقل آن به ده پانزده هزار می رسید. او با اشاره به خاطره ای تفاوتهای دانش کودکان در دهه ی 60 و الآن را برشمرد و گفت: شاید اگر الآن از بچه ی شش هفت ساله ای بخواهیم شعر بخواند، یک توپ دارم قلقلیه باشد و تک وتوک بچه هایی هستند که بیشتر از این بدانند. فریدون فرضیه های مطرح شده ...
نامه خواندنی یک دختر 9 ساله دیالیزی
خیلی طولانی شد و مادربزرگم نیز با ما دعوا کرد و مجبور شدیم که دوباره به علی اباد برگردیم چون خونه و در واقع جای خواب نداشتیم و در این میان مامانم با بابام دعوا می کرد که برای شکیلا کاری کن و گرنه ازت جدا می شم. مامانم قبل از اینکه به علی آباد برویم به یک موسسه خیریه رفت تا شاید بتواند پول پیش، از این موسسه بگیرد و خداروشکر بعد از 20 روز راضی شدند و ما دوباره به قرچک رفتیم و پس از مدتی دیگر ...
آدمایی که زیاد میخوابن...
آشغالترین نوستالژی دوران کودکی : منم بیام ؟!! نه ، ما داریم میریم آمپول بزنیم •.•.•.•.•.•.•.•.•.• استاتوس خنده دار •.•.•.•.•.•.•.•.•.• دستام خسته شدند . پاهام طاول زدند از کمر افتادم اصلا جون ندارم دارم میمیرم تو رو خدا یکی از اندی بپرسه خوشگلا تا کی باید برقصن •.•.•.•.•.•.•.•.•.• استاتوس خنده دار •.•.•.•.•.•.•.•.•.• امروز مامان ...
گفت وگویی پیرامون ازدواج
...، بدبخت بود. دختر: اصلا همه بدبختی انسان از ازدواج شروع شد. اگه آدم و حوا از اون اول دوست معمولی بودن الان این وضع ما نبود. پسر: ای داد از این ازدواج ... از این سنت منسوخ ... از این گرداب نابودگر ... مریم! دختر: بله؟ پسر: با من ازدواج می کنی؟ دختر: جدی؟ پسر: آره. دختر: باشه. پسر: بسیار خب. دختر: فقط یه چیزی . پسر: چی؟ دختر: چند تا بچه داشته باشیم؟ پسر: چهار تا خوبه؟ دختر: پنج تا بهتر نیست؟ پسر: هر چی تو بگی. دختر: اوکی، بای. پسر: بای. ...
میخوام اعتراف کنم...
نیوفتاده میگه من کلاغم!! * * * صندوق عقب ماشین ها در کشور های مختلف: آمریکا: جعبه کمک های اولیه، زنجیر چرخ آلمان: چراغ خطر، کپسول ضد آتش، زنجیر چرخ انگلیس: جعبه ابزار، چراغ خطر ایران: قلیون، زغال، منقل، بادبزن، یه چماق هم واسه دعوا... یه همچین مردم دوراندیشی داریم * * * به مامانم میگم چرا تو خونه همش ...
دختران دوقلوی جیرفتی چرا کشته شدند؟
فرشته را قانع کند دوباره به این رابطه بازگردد، اما دختر جوان این خواسته را نپذیرفت. عروس خانواده درباره آن روزهای پرالتهاب می گوید: اصغر مدام مقابل خانه می آمد یا جلوی مدرسه بچه ها می رفت و مزاحمت ایجاد می کرد. چندبار مقابل خانه آمد و خودزنی کرد. خیلی اذیت می کرد. استرس ایجاد می کرد. کلافه مان کرده بود. چند بار شوهر من، برادرش و پدرش مقابل خانه آنها رفتند و از خانواده اصغر خواستند او را کنترل کنند ...
