سایر منابع:
سایر خبرها
جوانان از زندگی من عبرت بگیرند
فرزند داری؟ یک دختر 20 ساله دارم و یک پسر هفت ساله چرا معتاد شدی؟ برادرم معتاد بود. او مرا تشویق کرد مواد بکشم. بعضی روزها به خانه ام می آمد و مواد می کشید تا اینکه مرا هم معتاد کرد. شوهرت خبر داشت؟ نه. او خبر نداشت من معتاد شده ام. وقتی متوجه شد چه عکس العملی داشت؟ شوهرم کارمند اداره دولتی بود. او وقتی فهمید سکته کرد و ...
همه مردها به زن ها خیانت نمی کنند!
مقابل را در پوست گردو بگذارند و دنبال شکار دیگری بگردند. بیشتر آدم ها وقتی می خواهند ازدواج کنند دوست دارند در کنار یک دیگری به نام همسر به آرامش برسند، بچه دار شوند و خانواده ای داشته باشند اما حتی اگر هر دو طرف ازدواج یعنی دختر و پسر هدف دیگری جز این نداشته باشند باز می بینیم که برخی از آنها در ادامه به چالش های بزرگ و گره های بازنشدنی می رسند و گاه چاره ای جز جدا شدن نمی یابند اما ...
نذر مادرم من را به زندگی برگرداند / بهترین هدیه روز مرد، همسرم بود
...: همسرم 14 ساله و خودم17ساله بودم که در اوایل نیمه دوم سال 59 به عقد هم در آمدیم و در 10 فروردین سال 63 زندگی مشترکمان را آغاز کردیم. بعد از عقد در 18 مهر سال 60 برای گذراندن خدمت مقدس سربازی عازم شدم. که به مدت سه ماه در پادگان آموزشی 04 ارتش در بیرجند بودم و بعد از پایان دوره آموزشی تقسیم شدیم، ما را به مشهد پادگان ثامن الائمه لشکر 77 بردند و از آنجا ما را به منطقه ی جنگی در جنوب ...
بررسی کتاب نور الانوار در حوزه مهدویت
زمان ظهور، مستندی ندارد و وجه استناد جناب بروجردی مشخص نیست. باید توجه داشت که بنابر گزارش های تاریخی مراد از دریاچه ساوه همان دریاچه قم یا حوض سلطان است که اکنون در آزادراه قم تهران قرار داشته و دریاچه نمک قم معروف شده است. این دریاچه بیش از هزار سال پیش و قبل از خشکسالی به گونه ای بوده است که قایق های حمل بار از ورامین به سمت چشمه شور قم و از آن جا به ساوه حرکت می کرده اند. آب گیر شدن دریاچه تا ...
10 سال زندان مجازات مادر سنگدل
طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی برای سپیده تقاضای کیفر دارم. اشک پشیمانی در دادگاه سپس زن جوان پشت تریبون دفاع ایستاد و در حالی که اشک می ریخت به تشریح قتل فرزندانش پرداخت. او درباره ارتکاب قتل اول گفت: سه سال بود که با همسرم ازدواج کرده بودم و با هم در شهرستان گرگان زندگی می کردیم اما به شیشه اعتیاد داشتم. فرزند اولم ابوالفضل یک ساله بود که او را خفه کردم. شوهرم ...
مرد گرگ نمای آمریکایی علیه سیاه پوست هایی که سفید شدند
درباره این شخصیت بنویسم، شروع می کنم به اینکه به خود خود او تبدیل شوم- آن هم اگر تا قبل از آن نشده باشم. بعد از آنکه از بیمارستان مرخص شدم، رفتم به خانه یکی از دوست های سابقم و بی وقفه نوشتم. اولین پیش نویس فیلم نامه شاید 60 صفحه بود، و به محض آنکه تکمیل شد پیش نویس بعدی را شروع کردم که نوشتنش کمتر از دو هفته طول کشید. من آن را برای یک زن و شوهر که از دوستانم در لس آنجلس بودند، فرستادم، اما اساسا [تا ...
فرهنگ در رسانه
بزرگی است. سپس هادی خانیکی استاد دانشگاه و کارشناس رسانه در جایگاه قرار گرفت و گفت: می خواهم بگویم کسی را در ایران در نظر بگیرید که حدود پانزده سال یک فصلنامه پژوهشی و فرهنگی را به صورت میان رشته ای، آن هم در بخش خصوصی منتشر کند و از عمر متوسط یک نشریه تخصصی در ایران فرا برود. بسیاری از شما بهتر از من می دانید دکتر حجوانی در آنجا چه کار های بزرگی انجام داده اند. در ادامه این مراسم نوش آفرین انصاری ...
امیرمؤمنان علیه السلام از منظر نهج البلاغه
...> ... من او را پیروی می کردم؛ آنسان که بچه شتر مادر خود را پی روی می کند. هر روز از اخلاق خود، از فضیلتی آشکار رایتی برمی افراشت و به من فرمان می داد که از او پی روی کنم. هر سال در حراء مجاور می گردید و من او را می دیدم و جز من او را نمی دید. در آن روزها، اسلام در خانه ای نبود، جز رسول اللّه صلی الله علیه و آله و خدیجه، و من سومین آنان بودم. نور وحی و رسالت را دیدم و بوی نبوّت را شنیدم. هنگامی که وی بر ...
وقتی باید از رحم جایگزین استفاده کرد
...> آمنه، زنی که قرار است مادر جایگزین جنین های راحله و همسرش باشد، سی و چند ساله به نظر می رسد و تر و فرز و سرحال است. متاهل است و یک پسر هفت ساله دارد. پنج سال قبل همسرش طی تصادفی، ضربه مغزی و خانه نشین می شود و آمنه برای تامین معاش و گذران زندگی، به پیشنهاد یکی از آشناها، به بارداری برای دیگران رو می آورد. بار اول که رحمش را اجاره داده، دو قلو باردار شده و زمستان 1390 بچه ها را به دنیا ...
سالگرد ازدواج در کنار همسر شهید مدافع حرم
... با این که همه حاضران بر سر مزار گریه می کردند، اما دوست داشتند حتی شده تکه کوچکی از آن بخورند یا به خانه ببرند. همسر شهید مدافع حرم بودن چه حسی دارد؟ همسر شهید همه بار دلتنگی ها، سختی ها، مسئولیت ها، طعنه ها، کنایه ها و نگاه ها را به دوش می کشد، زندگی برای این زنان آسان نیست، فقط امیدوارم در ازای این همه سختی قدری ازاجر شهید به همسران شهدا نیز برسد. از این به بعد بزرگ ترین آرزوی شما در زندگی چیست؟ آرزو دارم همان طورکه رضا می خواست دخترم را آبرومندانه بزرگ کنم و پیش همسرم سرشکسته نباشم. ...