سایر منابع:
سایر خبرها
از زری خوشکام تا زهرا حاتمی؛ زندگی و زمانه بازیگر ناآشنای ایرانی
دست مسئولانش گریه کردم. این همه زحمتی که علی از سال های دور، برای صداوسیما کشید را نادیده گرفتند. از زمان آقای قطبی، با ساخت داستان های مثنوی و بعد سلطان صاحبقران و بعد جاده ابریشم که شد هزاردستان ، همه نادیده گرفته شد... و مسئولان همیشه ناسپاسی کردند. هر کدام که عوض می شدند، کار ما مدتی تعطیل می شد. هزارجور بازی درآوردند. یک روز می گفتند سر بازیگران کلاه گیس بگذارید، یک روز می گفتند بردارید، یک ...
از زری خوشکام تا زهرا حاتمی؛ زندگی و زمانه بازیگر ناآشنای ایرانی (+عکس)
می خواهی؟! ما را بی جواب گذاشت. هر بار زنگ می زدم و خودم را معرفی می کردم و می گفتم من همسر علی حاتمی ام و هیچ جوابی نمی گرفتم. آن سال ها واقعا گرفتار و مقروض بودم. این همه هزینه ای که برای معالجه علی حاتمی در خارج از کشور کردیم، بی هیچ کمکی بود. حتی ارز دولتی هم به ما ندادند. واکنش علی حاتمی چه بود؟ هیچ. او هم قهر کرد. بعد از فوتش انتظار داشتم یک کدام زنگ بزنند ...
رضائیان: می دانم اتفاقات بازی با پرسپولیس از کجا بود
صحبت کنم یک دنیا حرف دارم. اما چیزی که من یاد گرفتم این است که به همه احترام بگذارم. *گاهی اوقات از صمیم قلب ناراحت می شوم یک روزی هم هر جا بازی کنم، اگر آقای مورایس روی نیمکت آن تیم باشد، می روم و دست می دهم. همانطور که در الدحیل بودم و به آقای برانکو دست دادم. آقا یحیی مربی پرسپولیس بود و رفتم دست دادم. چرا طرفدار کارهای غیرحرفه ای هستیم ما؟! چرا باید یک کار غیرحرفه ای را انجام ...
برادر شوهرم با نقطه ضعفی که از من گرفت چندین بار به من تجاوز کرد | همه چی از تاکسی شروع شد...
به پای محمود افتاده بودم و می گفتم ببخش غلط کردم کاری باهاش نداشته باش. کوروش هم از اتاق خارج شد و خلاصه به بدبختی از خونه بیرون زد و من موندم و محمود. از ترس اینقدر گریه کردم که چشمام نمی دید دو تا قرص خواب آور با هم خوردم و رفتم تو اتاق رو تختم خوابیدم. تمام وجودم پر از استرس و ترس بود، نمی دونستم می خواد چه اتفاقی بیفته! اگر محمود ماجرا را برای فربد تعریف کنه چی باید جواب بدم، با خودم ...
روایتی از بازدید سه ساعته ی رهبر معظم انقلاب از سی و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران/ کدام کتاب ها و موضوعات ...
کتاب ها خوب است و معمولاً هم دو سال طول می کشد تا توی بازار فروش بروند. ذکر خیری هم از مرحوم ایرج افشار می شود و مجموعه ی راهنمای کتاب که آن مرحوم در انتشارش مشارکت داشت. آقا می گویند: به آقای افشار هم گفتم که این راهنمای کتاب را از جوانی نگاه می کردم. لابلای همین رفت و برگشت ها هست که ناشر از چاپ خاطرات ایرج افشار می گوید که تازه منتشر کرده اند. آقا می گویند قبل از این هم چیزی از ایشان ...
جوکوویچ: هرگز نمی گویم چه کسی بهترین تنیسور تاریخ است
...، اما در عین حال و به نظر من تفاوتم با هفت هشت سال اخیر این است که یاد گرفتم کاستی هایم را بپذیرم، بپذیرم که می توانم اشتباه کنم. وی ادامه داد: روز بعد سعی می کنم نسخه بهتری از خودم باشم. من خجالت نمی کشم که بگویم اشتباه می کنم، ناقص هستم. شما باید چیزی را در خود بیدار کنید تا بتوانید بهترین نتیجه را از خود بگیرید، این درست است. بیشتر اوقات من واقعاً می خواهم از زندگی لذت ببرم و روابط خوبی با مردم داشته باشم. من واقعاً به این ورزش و خوشحالی مردم از تنیس اهمیت می دهم. این تمام آن چیزی است که باید بگویم. انتهای پیام/ ...
قاتلی که مقتول را کف آشپزخانه دفن کرد
برایش شرح دادم که او به یکباره عصبانی شد و به سمتم حمله کرد و آنقدر گلویم را فشرد که احساس کردم دیگر نمی توانم نفس بکشم من هم با سرم چند ضربه به صورتش کوبیدم که او از حال رفت و توانستم از روی زمین بلند شوم. چند دقیقه بعد وقتی به سراغش آمدم دیدم نفس نمی کشد. شوکه بودم و نمی دانستم چه کار کنم. آن شب تا صبح در کنار جسدش نشستم و صبح تصمیم گرفتم او را در کف اتاق خانه دفن کنم تا ردی از من ...
جعل گواهی فوت برای فرار مرد کلاهبردار از دست مالباختگان
گرفتم و قرار شد آنها پول را حواله کنند. پول را به مدیر آنجا دادم و برای ضمانت سفته گرفتم. بعد از یک هفته پول به حساب پسرم واریز نشده بود که سراغ آن مرد رفتم و پیگیر شدم و او گفت تا دو هفته دیگر واریزمی شود. بعد ازدو هفته دوباره به شرکت رفتم که متوجه شدم آنجا راتخلیه کرده و سفته ای که به من داده جعلی است. درحالی که تحقیقات برای دستگیری متهم ادامه داشت مشخص شد متهم افراد دیگری را به بهانه ...
همه عمر از گوگوش سوءاستفاده کردند ! / گوگوش دختر بدبختی بود از بچگی تا سفر به امریکا !
قزوین بود. همه جرأت نمی کردن برن اونجا من یادمه یه شب رفتم اونجا. کسانی که می خواستن از بالاشهر برن همراه یک نظامی، سروانی سرهنگی، پلیسی می رفتن تا در امان باشن. جای کلاه مخملی ها بود. بعد این بالاشهری ها اونجارو قبضه کردن و در نتیجه کلاه مخملی ها تارونده شدن و کافه شکوفه نو شد مخصوص خانواده های پولدار... این حضرات هیچی رو نمی تونن به دیگران ببینن، فوراً دست انداختن به اونجا از کافه ...
همت وسط سرم زدن گفت: باید بروم !/ خرازی را بدون دست آوردند
ته شهید خرازی دو سال با همان دست قطع شده در جبهه ها جنگید و در نهایت، در عملیات کربلای 5 شهید شد... وی در خصوص مواجه خود با شهید دستواره اینگونه توضیح داد: شهید دستواره مجروح شده بود ولی پشت جبهه نمی رفت، بعد از اصرار همرزمانش پذیرفت تا به اهواز برود و من این توفیق را داشتم تا چند ساعتی همراهش باشم. در این همراهی، شهید دستواره از خاطرات اطلاعات عملیات برایم تعریف کرد که اگر آنها را برای ...
وعده صادقی که شهید زاهدی به خانواده اش داد
...> دقایقی را درباره پدرم صحبت کردند که صحبتی جدید و متفاوت بود؛ صلابت و چهره ایشان را که دیدم، سخت بود که جملاتم را به پایان برسانم؛ حس و حال دیدار با ایشان را دوربین ها نمی تواند به تصویر بکشد؛ جلسه ای مفید و معنوی بود. ایمنا: در آیات قرآن و برخی روایات زیاد شنیده ایم که بیان شده شهدا زنده هستند؛ آیا شما در این مدت این موضوع را حس کرده اید؟ زاهدی: در این روزها به این فکر می ...
عصای دست مادر
. فاطمه دستم را گرفت و گفت: مامانی اگه یه روز تو و آقایی برین پیش خدا به نظرت می تونم مامان خوبی برای بچه ها باشم؟ قند را بین دندان هایم نگه داشتم و خندیدم! چراکه نه ای گفتم و بغلش کردم. بغضش را قورت داد. لب هایم را گزیدم تا خنده ام نگیرد. نمی دانستم باید خوشحال باشم که دخترم شده عصای دست مادر یا غصه بخورم به حال خودم که دخترم تا روزهای بعد مرگ من را هم تصور کرده است! مثل اینکه از توانایی هایش سرخوش باشد گفت: زینب که میره مهد؛ ولی دیگه محمدحسین رو باید با خودم مدرسه ببرم؟ چشم هایم را بستم. به این فکر کردم اگر بمیرم خیالم از بابتشان آسوده است. ...
قهرمان لیگ قبل از هفته آخر مشخص می شود | پسرم فقط به خاطر یک نفر استقلالی بود، اما الان نیست
...> نه، به نظرم در دوهفته ای که دو تیم سرخابی پیش رو دارند تکلیف تیم قهرمان مشخص خواهد شد و کار به هفته آخر نمی کشد. به نظر شما قرعه پرسپولیس در سه هفته پایانی سخت تر از استقلال نیست؟ نه، من به قرعه اعتقادی ندارم چون معتقدم تیمی که می خواهد قهرمان شود باید از سد همه تیم ها بگذرد. خودم هم زمانی که در پرسپولیس بودم وقتی قرعه حذفی رویارویی با سپاهان را برداشتم خیلی ها از قرعه سخت حرف زدند، در حالی که همان موقع هم بعد از قرعه کشی گفتم برای قهرمانی هم سپاهان را شکست می دهیم که با نتیجه 4 بر 2 بردیم و در نهایت هم قهرمان شدیم. ...