سایر منابع:
سایر خبرها
که کارآگاهان به دنبال کشف راز معمای جنایت بودند، یک روز بعد مردی از چالوس با پلیس تماس گرفت و گفت: مردی جوان یک دستگاه رایانه دستی که حاوی اطلاعات محرمانه یک شرکت در تهران است را برای فروش به مغازه ما آورده است. بدین ترتیب مرد جوان بلافاصله با حضور مأموران گشت پلیس دستگیر و برای تحقیق و بازجویی به دایره جنایی پلیس آگاهی منتقل شد. ابوالفضل که بشدت ترسیده بود، در نخستین بازجویی ها به قتل ...
با گذشت هفت ماه از ناپدید شدن این مرد، ماموران به داماد سابق او مشکوک شده و مرد 50 ساله به نام سعید را دستگیر کردند. متهم در بازجویی های مقدماتی منکر قتل شد، اما در ادامه به قتل اعتراف کرد و گفت: 13 سال قبل به خاطر اختلافاتی که با همسرم داشتم از او جدا شدم. چند سال بعد دوباره ازدواج کردم. مزون عروس دارم و پدرزن سابقم گاهی نزد من می آمد و رابطه خوبی با هم داشتیم. یک روز متوجه شدم او به ...
.... فرمانده انتظامی شهرستان مرند اظهار کرد: سارقان درتحقیقات بعمل آمده به 30 فقره سرقت احشام و خانه باغ در سطح شهرستان اعتراف کردند که پس از تشکیل پرونده و تحویل آن ها به مراجع قضائی روانه زندان شدند. سرهنگ طاحونی از دامداران خواست: در نگهداری احشام خود کوشا باشند و هشدارهای پلیسی را جدی بگیرند و در صورت مشاهده هرگونه موارد مشکوک موضوع را از طریق تماس با تلفن 110 به پلیس اطلاع داده و در صورت داشتن هرگونه پیشنهاد و انتقاد از عملکرد پلیس مراتب را با سامانه 197 در میان بگذارند. ...
احضار کردند. وی با اشاره به اینکه متهم در تحقیقات فنی پلیسی به 10 فقره سرقت با همدستی شش تن دیگر اعتراف کرد و اظهارداشت: بقیه اعضای باند سرقت که اهل و ساکن یکی از استان های مرکزی کشور بودند با نیابت قضایی و حضور کارآگاهان در استان مورد نظر به دام افتادند. وی سن سارقان را بین 20 تا 25 سال ذکر کرد و یادآورشد: این افراد در پوشش مسافر و گردشگر وارد استان می شدند و در شهرستان فومن اقدام به ...
به گزارش جام جم ، تحقیقات جنایی در این پرونده از 19 آذر سال 90 و در پی اعلام تیراندازی در یک قهوه خانه در ملارد آغاز شد. ماموران پس از حضور در محل تیراندازی متوجه شدند پسر 21 ساله ای به نام شهرام از ناحیه گردن هدف گلوله قرار گرفته و به بیمارستان منتقل شده است. در ادامه با تحقیقات از اهالی مشخص شد، دو پسر جوان به نام محسن و سعید با حضور در قهوه خانه و درگیری در آنجا اقدام به شلیک کرده بودند. ...
متهم فراری را آغاز کرده بودند، بهمن خودش را به مأموران پلیس معرفی کرد. وی درباره حادثه گفت: مدتی بود با صاحب قهوه خانه اختلاف داشتم. او و برادرانش مرا کتک زدند و من شکایت کردم و حکم جلب آنها را گرفتم، اما هر بار که با مأمور کلانتری برای دستگیری آنها می رفتم، دو برادر مخفی می شدند. این موضوع چندین بار تکرار شد تا جایی که از شکایتم منصرف شده بودم. وی ادامه: عصر نوزدهم آبان ماه از طریق دوست صمیمی ام ...