سایر خبرها
سادگی و صداقت می دادند. دوست داشتم من هم در دلشان جایی داشتم اما نه سوژه داشتم و نه راهی برای نوشتن.... یک روز که خسته از دوردورهای تکراری و ناشاعرانه ی میدان سعدی، مسیرم را عوض کردم و راه میدان 22 بهمن به میدان امام خمینی (ره) را در پیش گرفتم، در من هم انقلابی شکل گرفت. آنجا که ناگهان چشم در چشم تابلوی هفته نامه ای شدم و بی اختیار از پله های تند و باریکش بالا رفتم و در دفترش سردبیری مهربان دیدم ...
خرجش باشد و... اصولاً این بحث را ماهمیشه با شما داشته ایم که اگر آنچه جنابعالی و یا حضرت امام و یا مسئولین دیگر نظام می فرمایند به صورت ارشاد باشد، یعنی خطوط کلی سیاست داخلی و خارجی را در تمامی زمینه ها ترسیم کنند، هیچ مانعی ندارد چرا که هادیان انقلاب باید راه صحیحی را نشان بدهند اما فرق جنابعالی با بقیه این است که شما این مسائلی را که می گویید کار به توان اجراء آن ندارید و هر وقت مسئولین و غیرهم ...
زمانی که شولوخف نوشتن آن را به پایان برد، به او اجازه ی انتشار و پخشش را ندادند ولی بعداً ماکسیم گورکی که رئیس شورای ممیزی فرضا وزارت ارشاد شوروی آن روز بود و آن وزارتخانه هم از اول انقلاب، خودی خودی محسوب می شد، گفت: من به عهده می گیرم که شولوخف خودی است والا مسئولین فرهنگی نظام سوسیالیستی شوروی مدعی بودند چون شولوخف اهل قزاقستان است، لذا در رمان خود؛ احساسات قزاقی و بومی منطقه ی دن را منعکس و القا ...